eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌎 تولد در سائوپائولو قسمت: 4⃣2⃣ 🕌 من یک مسلمانم 🕌🌅 🔶 دو روز مانده به شروع محرم به نامپولا رسیدیم.هرسه در راه بیمار شدیم و تب‌و‌لرز شدید داشتیم.🍃🔸اما با این حال من‌و‌علی خودمان را برای سخنرانی‌های ده شب محرم آماده کردیم و متوجه شدیم قرار است روزها هم جلسات سخنرانی خانگی داشته‌باشیم.پس زمان بیشتری را برای مطالعه گذاشتم.گاهی شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماندیم و متن سخنرانی‌هایمان را آماده می‌کردیم.🍃 🔸اولین سخنرانی من روز اول محرم ساعت سه بعدازظهر در مسجد امام‌علی(ع) بود.مخاطبان من که همه خانم بودند فکر می‌کردند،من یک زن ایرانی هستم که زبان پرتغالی را یاد گرفته‌ام و در کنار همسرم فعالیت تبلیغی دارم.🍃 🔸وقتی برای آنها گفتم که یک مسیحی برزیلی بوده‌ام که مسلمان شده‌ام و برای ادامه تحصیل به برزیل رفته و با یک طلبه ایرانی ازدواج کرده‌ام،همه با چشمان گرد و متعجب به من نگاه می‌کردند.🍃 🔶روزها برای بچه‌ها در یکی از اتاق‌های مسجد که مخصوص آموزش بود،برنامه برگزار کردیم.گاهی مسابقه نقاشی و گاهی سوال می‌پرسیدیم و به بهانه‌های مختلف هدیه‌هایی که از قم خریده‌بودیم به آن‌ها تقدیم می‌کردیم.🍃 🔸از قبل آمار تعداد کودکان و زنان ساکن در شهر نامپولا را گرفته‌بودیم.دفتر نقاشی و پیکسل و تکه‌های فرش حرم‌امام‌رضا(ع) و تربت کربلا در بسته‌بندی‌های زیبا و پرچم‌های مختلف خریدیم و سعی کردیم به همه حتی شده یک هدیه کوچک برسد.🍃 🔸برای هدیه دادن به خانم‌ها قرعه‌کشی می‌کردیم.اسم تعدادی از خانم‌ها در قرعه‌کشی در نیامد و من به آنها قول دادم که به‌جای آنها در حرم حضرت‌معصومه(س) و اگر قسمت شد در حرم‌امام‌رضا(ع) زیارت کنم.🍃 🔶فرصت حضور در موزامبیک تمام شد.من و علی از آن‌ها خواستیم یک بلیت برای ایران تهیه کنند تا علی به ایران برگردد و برای من و فاطمه بلیت برزیل بخرد.من می‌خواستم برای دیدن خواهر و عیادت و مراقبت از پدرم که مدتی بود سکته مغزی کرده‌بود به برزیل بروم.🍃 🔸علی از موزامبیک رفت.فردای آن‌روز من و فاطمه هم راهی برزیل شدیم.خواهرم چندسالی به خاطر مراقبت از مادرم از تحصیل کناره‌گیری کرده‌بود و با بیماری پدر دچار افسردگی شده‌بود.🍃 🔸چون مدتی بود پدرم هم شبیه مادرم قادر به غذاخوردن نبود و با لوله به او غذا می‌دادند.من به برزیل رفتم تا پدرم را به شمال برزیل روستای پدری‌اش ببرم تا کنار خانواده‌اش باشد و خواهرم هم به دانشگاه برود و ترم آخر را طی کند تا بتواند سرکار برود.🍃 🔶قرار بود یک‌ماه در برزیل بمانم ولی وقتی خیالم از بابت پدر راحت شد که خانواده از همه جهت هوای او را دارند زودتر از موعد مقرر برای بازگشت به ایران اقدام کردم.هم تهیه غذای حلال در آنجا سخت بود و هم فاطمه به دلیل وابستگی‌ به پدرش بهانه‌جویی می‌کرد و من به خاطر نبود امنیت نمی‌توانستم فاطمه را به تفریح ببرم.خودم هم دلتنگ علی و خانواده‌اش و حرم حضرت‌معصومه(س) بودم.🍃 🔸 بعد از ۲۰ روز به پدر علی پیام دادم که من می‌خواهم به ایران بیایم،ولی به علی نگویید.به علی هم پیام دادم یکی از دوستانم اهل زامبیا است و می‌خواهد به کشورش برگردد،قبل از آن قصد دارد هدیه‌ای به من بدهد.شما زحمت بکش هدیه را از او بگیر.علی قبول کرد و وقتی به ایران رسیدیم،داخل فرودگاه پدر علی به تنهایی منتظر ما بود.من با یک شماره ناشناس به علی پیام دادم: (من دوست کامیلا هستم ).🍃 🔸به درب شماره پنج حرم حضرت‌معصومه(س)بیایید و هدیه را تحویل بگیرید.پدر علی ، من و فاطمه را به در شماره پنج رساند،همان‌جایی که اولین‌بار علی و مادرش را دیدم.علی با دیدن ما خیلی غافلگیر شد و از خوشحالی می‌خواست گریه کند.من و فاطمه هم همین حس را داشتیم.🍃 🔶فاطمه خوابیده است ،پنجره را باز می‌کنم تا خنکی غروب،گرمای بعدازظهر را که در خانه پیچیده،متعادل کند.هربار به فاطمه نگاه می‌کنم،یاد مادرم می‌افتم‌دلم برایش تنگ شده‌.به دوربین روی سه‌پایه نگاهی می‌اندازم.پشت به پرده روی صندلی که تقریبا همیشه آن‌جاست،می‌نشینم.🍃 🔸حالا که فاطمه خواب است فرصت خوبی است.دوربین مقابل را روشن می‌کنم و به زبان پرتغالی با مخاطبی که نمی‌بینم،اما با تمام وجود با او ارتباط برقرار کرده‌ام،حرف می‌زنم و موضوعی که از قبل درباره‌اش مطالعه و تحقیق کرده‌ام،برای آنها می‌گویم.🍃 🔸حالا دیگر می‌دانم مخاطبانم در آن‌طرف دوربین تنها برزیلی نیستند.تمام پرتغال زبان‌های کل دنیا می‌توانند صدای من را بشنوند و این فقط به خاطر الطاف خدای مهربان است که از ابتدا مرا در آغوش کشید و کمک کرد رشد کنم.🍃 🔶من و علی به لطف خدا و نگاه ائمه(ع) از دریچه دوربین کوچک داخل اتاق خانه‌مان زورنه‌ای به کل دنیا باز کرده‌ایم.🍃 ✍پایان 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سی سال پیش، این جمله آقای مجتهدی با من چکار کرد؟؟ 💠 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi دعوت کنید آدرس رانشر دهید
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این بشارت عالی رو نوش جان کنید ما رقم زننده تحولات آخرالزمانی هستیم جنگی که در داخلش هستیم یک جنگ آخرالزمانیه و نتیجه اون مستقیما به ظهور مربوطه 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺تکرار نمی‌شوی 💔 رئیسی عزیز 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 _ 🔹 | دنیای منه ، امام رضا بزرگتر از دردای منه 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما شهیدای گمنام شبا تو بیابونا حضرت زهرا(س) برا ما مادری می‌کرد... "قطعه‌یک‌گلزارشهدا" ⭕ با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi