eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
2.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاش که این فاصله را کم کنی محنت این قافله را کم کنی کاش که همسایه‌ی ما می‌شدی مایه‌ی آسایه‌ی ما می‌شدی
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سربازان امام زمان ارواحنا فداه از هیچ چیز جز گناهان خود نمی هراسند. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشمَن هرروز از یه رنگی میتَرسه، یه روز از لباس سبزِ سپاه... یه روز از لباس خاکیِ بسیج... یه روز از سُرخی خونِ شهید... یه روز از جوهر آبیِ رای دادن... ولی هرروز از سیاهی ِ چادُرِ تو میتَرسه خواهرم، اسلحتو زمین نذار!🤛
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
او شاگرد آقا مصطفی بود، او شاگرد آقا مصطفی صدرزاده بود... او شاگرد کسی بود که رهبری در صحبت هایش اینگونه خطابش کرد:((گاهی اوقات شما می بینید از یک روستا یک شخصیت منور و نورانی برمی خیزد؛از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده به وجود می آید. ما از این مصطفی های صدرزاده در تمام سرتاسر کشور بسیار داریم، هزاران داریم؛اینها همه امید بخش است.)) آری سید حمیدرضا یکی از هزاران مصطفی های صدرزاده ای بود که وجود دارد. آری حمیدرضا شاگرد مصطفی صدرزاده بود. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
📖♥️ به شدت در مصائب و سختی های زندگی توکل داشت. در زندگی پستی و بلندی های زیادی داشتیم و به لحاظ اقتصادی شکست های بزرگی را متحمل شده بودیم. اما من خیالم راحت بود که با توکلی که آقا مصطفے داشت همه موانع و مشکلات را پشت سر میگذاریم.✨ یه بار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: بپر بغل بابا! و فاطمه سریع به آغوش او پرید. بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت! او پرید و میدانست که من او را میگیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه ی مشکلات‌مان حل بود. "توکل واقعی" یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست.🤍 💚 راوی همسرشهید 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 عروسک سینمای مبتذل! 🔅آزاده صمدی در جشن روز سینما: «سینمای ما خیلی وقت است دلگیر و مهجور به نظر می‌رسد سری‌سازی‌های مبتذل جای سینمای اندیشمند را گرفته است و بیشتر از هنر، سیاست به این سینما ورود پیدا کرده ما مثل وطن یک سینما بیشتر نداریم، دریغ...» 🔅شاید اگر این حرف‌ها را بازیگری می‌زد که همین چندروز پیش ویدئوی رقص هندی مبتذلش در سریال پرحاشیه‌ی شبکه نمایش‌خانگی پربازدید نشده بود، یا حتی در نقش یک افسر عراقی در یک فیلم سینمایی طنز مبتذل همین یکی دوماه پیش روی پرده نبود یا اصلا وَاوو گفتن مبتذلش با حوله‌ی تن‌پوش در تبلیغات فضای مجازی دست به دست سوژه‌ی مخاطبان نشده بود؛ می‌شد بیشتر به آن چندخط حرفی که زد پرداخت. 🔅سینمایی که آزاده‌ی صمدی برای آن روی صحنه‌ی جشن خانه‌سینما روضه خواند؛ نه دلگیر است و نه مهجور؛ اما در اینکه بخشی از آن بسیار بسیار مبتذل شده شکی نیست و از قضا مجری آن ابتذال، خود شما و دوستانی که کف و سوت و جیغ و هورا برایت می‌کشند هستید! 🔅اینکه غمِ نان دارید و تن به هر ابتذالی می‌دهید برای دریافت چندرغاز، یا اینکه اساساً سطح درک و فهم‌تان از هنر و فرهنگ همین مقدار است، اینکه از نقش‌هایی که به شما محول می‌شود و به مبتذل‌ترین شکل ممکن ایفایش می‌کنید راضی هستید و نمود ظاهری قد و قواره‌تان هست یا تنها تن داده‌اید به ذلتی که فیلم‌ساز و نمایشنامه‌نویس به‌تان تحمیل کرده؛ هرچه که هست برای بازگشت به سینمای اندیشمند، این خود شما هستید که باید آستین همت بالا بزنید و یک پله بالا بیایید و دست از لجن‌مال کردن صحنه بردارید دوست عزیز! 📝 نرجس احمدی
🎥سلام نظامی امیرحسین زارع به پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران پس از کسب مدال طلا امیرحسین زارع اولین طلای ایران را دشت کرد زارع در فینال مسابقات جهانی کشتی آزاد، با نتیجۀ ۵-۰ کشتی‌گیر آذربایجانی را شکست داد. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
برگے از خاطراٺ🍂 سیدِ شهیدان مدافع حرم گیلان وقتی پسر حضرت زهرا سلام الله علیها به خواستگاریم آمد . جلسه اولی که اومدن خونه مون خواستگاری ,بهم گفت: "تنها نیومدم... مادرم حضرت زهرا سلام اللہ علیها همرام اومدن...!" . من از كل اون جلسه فقط همين يه جمله شو يادمه .. وقتے رفتن...من فقط گریه میڪردم... مادرم نگرانم بود و مدام میپرسید,"مگه چے بهت گفت... که اینجوری گریه میکنی..؟!" . گفتم:"یادم نیست چه گفت...فقط یادمه که گفت... با مادرش حضرت زهراسلام الله علیها اومدہ خواستگاری. منت بہ سرم فاطمہ بنهاد و پذیرفت... من را بہ ڪنیزے و شدم عروس زهرا.. . جوابم مثبته...تا اینو گفتم...خونوادمم زدن زیر گریه. من اون شب واقعاً حضور حضرت زهرا(سلام اللہ عليها)رو حس ميكردم... مدام ذکر حضرت زهرا (سلام اللہ علیها)...رو لباش بود. مداح نبود ولے همیشه... وسط هیئت روضه حضرت زهرا(سلام اللہ علیها) میخوند. . ارادت قلبی سیّد,به حضرت باعث شد.تا سرانجام مثہ مادر پهلو‌شڪسته‌ش با اصابت ترکش به پهلو به شهادت برسه نقل از همسر شهید ولادت:١٣۵٧/۴/٢٣ شهادت: ١٣٩۴/۸/۱ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا