✅علت نامگذاری عملیات فتح المبین چه بود؟؟
✅چند روز قبل از آغاز عملیات ، فرماندهان جنگ خدمت امام رفتند برای کسب تکلیف و از امام خواستند نامی برای این عملیات بگذراند ، امام گفت : از قرآن کمک بگیرید
✅از قرآن استخاره کردند سوره ی فتح آمد
✅انا فتحنا لک فتنحا مبینا ، به همین خاطر نام این عملیات را فتح المبین گذاشتند
✅عملیاتی که خود صدام در این عملیات شرکت داشت و اگر با هلی کوپتر فرار نمیکرد در کمتر از چند دقیقه به دست نیروهای آقا محسن اسیر میشد
✅عملیاتی که بعد از آن امام به رزمندگان فرمود : من دست و بازوی شما را میبوسم و بر این بوسه افتخار میکنم
@Revayate_ravi
✅ماجرای گم شدن گردان حبیب در عملیات فتح المبین بسیار جالب است
✅آقا محسن قرار بود با بچه های گردانش تپه های بُرقازه را دور بزند و از پشت به عراقی های حمله کند
✅قرار شد چوپانی که با آن منطقه آشنا بود شب عملیات آنها را همراهی کند
✅اما درست شب عملیات راه را گم کردند ، شیار ها و تپه ها شبیه هم بود و تا صبح دور خود چرخیدند .. لحظات سختی بود
✅ناگهان آقا محسن به نماز ایستاد و بعد دستهایش را بالا برد و گفت :
خدایا تو برای موسی دریا را شکافتی
خدایا برای محمد(ص) غاری قرار دادی تا عنکبوت تاری بر آن بِتَنَد
خدایا به حق امام زمان
به حق نایب اش خمینی
و به حق حسین
ما را از این درماندگی نجات ده !
✅به صورت معجزه آسایی راه را پیدا کردند ، آنقدر زمان کم بود که فرصت خواندن نماز صبح را هم نداشتند ، با خاک تیمم کردند و درحال راه رفتن نماز خود را به جای آوردند و بالاخره فقط با ۵ شهید توانستند پیروزی بزرگی در این عملیات کسب کنند
@Revayate_ravi
✅و بالاخره آقا محسن در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در عملیات الی بیت المقدس بر اثر اصابت خمپاره به شهادت رسید
✅آن روز در جاده ی اهواز_خرمشهر صحرای کربلا شده بود
✅ عده ای از بچه ها در شرق جاده گرفتار باتلاق شدند و تا زانو در زمین باتلاقی فرو روفتند
✅دشمن آنها را به رگبار بسته بود و ایستاده به شهادت رسیدند و اجسادشان به همان نحو سرپا مانده بود
✅ولی هیچ کس از این سرو های جوان یادی نکرد......
@Revayate_ravi
✅دو سفارش مهم در وصیت نامه ی آقا محسن وجود داشت :
💠سفارش اول :
اما ملت ما باید بداند از بزرگترین خطراتی که انقلاب ما را تهدید میکند آفت نفوذ خطوط انحرافی در خط اصلی انقلاب است
💠سفارش دوم :
اگر توانستید جنازه ی من را به دست آورید آن را به روی مین های دشمن بیندازید تا لااقل جنازه ی من کمکی به حاکمیت اسلام کرده باشد
@Revayate_ravi
کتاب ققنوس فاتح از گل علی بابایی در مورد زنــــــدگی و خاطــــــرات شهید محسن وزوایی است
@Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت
#نیت
📌((و کتاب اعمال آنان در آنجا گذارده می شود. پس گنهکاران را می بینی در حالی که از آنچه در آن است ترسان و لرزان هستند و می گویند : وای بر ما ، این چه کتاب است که هیچ عمل کوچک و بزرگ را کنار نگذاشته، مگر اینکه ثبت کرده است. اعمال خود را حاضر می بینند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی کند.)) (کهف 49)
صفحات را که ورق می زدم ، وقتی عملی بسیار ارزشمند بود ، آن عمل ، درشت در بالای صفحه نوشته شده بود. در یکی از صفحات به صورت بسیار بزرگ نوشته شده بود : کمک به یک خانواده فقیر.
📘شرح جزئیات و فیلم آن موجود بود ، ولی راستش را بخواهید من هر چه فکر کردم به یاد نیاوردم که به آن خانواده کمک کرده باشم! یعنی دوست داشتم، ولی توان مالی نداشتم که به آن ها کمک کنم. آن خانواده را می شناختم. آن ها در همسایگی ما بودند و اوضاع مالی خوبی نداشتند . خیلی دلم می خواست به آن ها کمک کنم، برای همین یک روز از خانه خارج شدم و به بازار رفتم. به دونفر از اعضای فامیل که وضع مالی خوبی داشتند مراجعه کردم. من شرح حال آن خانواده را گفتم و اینکه چقدر در مشکلات هستند، اما آن ها اعتنایی نکردند. حتی یکی از آن ها به من گفت : این کارا به تو نیومده. این کار بزرگ ترهاست.
🔘آن زمان من 15 سال بیشتر نداشتم ، وقتی این برخورد را با من داشتند ، من هم دیگر پیگیری نکردم. اما عجیب بود که در نامه عمل من ، کمک به آن خانواده فقیر ثبت شده بود! به جوان پشت میز گفتم: من که کاری برای آن ها نکردم! او هم گفت: تو نیت این کار را داشتی و در این راه تلاش کردی، اما به نتیجه نرسیدی. برای همین ، نیت و حرکتی که کردی، در نامه عملت ثبت شده. یاد حدیث رسول گرامی اسلام در نهج الفصاحه افتادم : خدای والا می فرماید: وقتی بنده من کار نیکی اراده کند، و نکند(یا نتواند انجام دهد) آن را یک کار نیک برای وی ثبت می کنم... .
🔸البته فکر و نیت خوب در بیشتر صفحات ثبت شده بود. هر جایی که دوست داشتم کار خوبی انجام دهم و امکانش را نداشتم ، اما برای اجرای آن قدم برداشته بودم، در نامه عمل من ثبت شده بود. ولی خدا را شکر که نیت های گناه و نادرست ثبت نمی شد. در صفحه بعد و جای جای این کتاب مشاهده می کردم که چنین اتفاقی افتاده. یعنی نیت های خوب من ثبت شده بود. البته باز هم مشاهده می کردم که اعمال خوب خودم را با ندانم کاری و اشتباهات و گناهانی که بیشتر در رابطه با دیگران بود از بین می بردم. هر چه جلو می رفتم، نامه عملم بیشتر خالی می شد! خیلی از این بابت ناراحت بودم. از طرفی نمی دانستم چه کنم.
🔹ای کاش کسی بود که می توانستم گناهانم را به گردن او بیندازم و اعمال خوبش را بگیرم! اما هرچه می گذشت بدتر می شد. جوان پشت میز ادامه داد: وقتی اعمال شما بوی ریا بدهد پیش خدا ارزشی ندارد. کاری که غیر خدا در آن شریک باشد به درد همان شریک می خورد. اعمال خالصت را نشان بده تا کار شما سریع حل شود. مگر نشنیده ای : (( الاعمال بالنیات : اعمال به نیت ها بستگی دارد )).
نثار #شهداء 🌹 صلوات💐💐💐
@Revayate_ravi