eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
انجمن راویان شهرستان بهشهر
🔻 🔅 وقتی بهم گفت: «ازت راضی نیستم» انگار دنیا روی سرم خراب شده بود پرسیدم: «واسه چی؟» گفت‌: « چرا مواظب نیستی؟! میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟! همش امانته!» گفتم: «حاجی میگی چیشده یا نه؟» دستش رو باز کرد چهار تا حبه قند خاکی توی دستش بود دم در چادر تدارکات پیدا کرده بود! 🌹 @Revayate_ravi
|🎈| میگفت بیـن دوابـروے دیواری هست بیـن آتـش جهنـم اینڪارخیلے سعـادت میخواد هرروز یڪبارهم شده پیشـونی مـادرتـو ببـوس! @Revayate_ravi
°♥🌿° ›•[وقتے بهش می‌گفتیم چرا گمـنام ڪار می‌ڪنے ..!🍃 میگفت: ای بابا، همیشهـ ڪاری ڪن ڪه اگهـ خدا تو رو دید خوشش‌ بیاد نهـ مـردم (: ]•‹🌻 🦋 @Revayate_ravi
🕊 همسرش میگه : 🔸یه روز اومدم خونه دیدم چشماش سرخه!! 🔹نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب توی دستاشه .. 🔸بهش گفتم :گریه کردی؟!! 🔹یه نگاهی به من کرد و گفت:راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه عاقبت ما چی میشه!؟ 🔸مدتی بعد برای گروه خودشون یه صندوق درست کرده بود و به دوستانش گفت: 🔹هرکسی غیبت کنه باید ۵۰ تومان بندازه تو صندوق📥 باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه🤍 🕊 💕 @Revayate_ravi
🕊🖇 _______________________ راوی می‌گفت: رزمنـده‌هایی را این رودخانه با خود بُرد پس اینجـا ارونـــد نیست..! دستانت را به آب بزن و بخوان! اینجا تنها گلزار شهدای آبی دنیاست...🖤 @Revayate_ravi
🕊🖇 _____________________ رَخت‌ها‌رو جمع‌کردم‌توی‌حیاط، تاوقتےبرگشتم‌بشویم وقتےبرگشتم،دیدم‌علےاز ‌جبهہ‌برگشتہ‌و‌گوشـہ‌حیات‌نشستہ‌ ورخت‌هاهم‌روی‌طناب‌پهن‌شده..! رفتم‌پیشش‌گفتم: «الهےبمیرم! مادر،‌تو‌با‌یہ‌دست‌ چطورۍاین‌همہ‌لباس‌رو‌شستے😳؟!» گفت:«‌مادر‌جون، اگہ‌دوتادست‌هم‌نداشتم🙆🏻‍♂، ‌بازوجدانم‌قبول‌نمے‌کرد‌من ‌خونہ‌باشم‌وتۅزَحمت‌بکشے..♥️‌» @Revayate_ravi