[ وَتَعْلَمُمَافِینَفْسِیوَتَخْبُرُ
حَاجَتِیوَتَعْرِفُضَمِیرِۍ ]
«آنچہرادردِلِمنمیگذردمیدانۍ،
ازنیازمنآگاهۍ،ضمیرودرونم را
میشناسے...»
#مناجاتشعبانیہ
#آرزوۍآرزوهـــا
#شھادت
@Revayate_ravi
•『🌱』•
.
فےالواقع
بہیہماهرمضوننیازداریم
کہاحوالاتسیاهسفیداینروزارو
بشورهببره..
#نیـازمندیهـا
@Revayate_ravi
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨#به_زودی از حساب های khamenei.ir و شبکه یک سیما
🎥 #مستند «لشکر زینبی» گوشهای از دیدارهای متعدد رهبر انقلاب با خانوادهی معزز #شهدای_مدافع_حرم در ۵ سال گذشته
@Revayate_ravi
#امضای_شهادت🌷
🍃مهدی توی وصیتنامه اش نوشته بود : رسیـدن به سن سی سال برایـم ننگ است. آخرین بار که از سوریه برگشت با هم رفتیم مشهـد. بعد از زیارت دیدم مهدی کنار سقاخونه ایستاده میخنده...ازش پرسیدم : چیـه مادر چرا می خنـدی؟؟؟
🍃گفت : مادر، امضای شهادتم رو امروز از امام رضا(علیه السلام) گرفتم... بهش گفتم : اگه تو شهید بشے من دیگه ڪسی رو ندارم. مهدی دستش رو به آسمون ڪرد و گفت : مادر خداهست...
#شهیدمهدیصابری
@Revayate_ravi
👤 توییت استاد #رائفی_پور
اگر از گناه "مطهری"،
"رجایی" هست که "بهشتی" شوی؛
و آنگاه که "با هنر" شهادت آشنا گشتی ، "مفتح" ابواب بهشت خواهی شد؛
با "همت" تقوا پیشه کن،
"صیاد" دلها می گردی
و آخرت را مبنای عملت قرار ده تا خداوند متعال
مُلک "سلیمانی " عطایت کند.✅
@Revayate_ravi
#فرنگیس
#قسمتهشتم
🍃 بیچاره ریحانه 😔که تازه زایمان کرده بود رو مجبور کردیم از کوه ⛰بالا بره
فقط چایی براش دَم کردم ، نای حرف زدن نداشت☹️
حالا مجبور بود با بچهی کوچیکش روی سنگها بخوابه!!!
🍃 یه بار تو بمباران💥 هوایی توی روستا صحنهای رو دیدم که هیچوقت فراموش نمیکنم😰
اونموقع بچهی دومم رو باردار بودم
دختر بچهای رو دیدم که جلوتر از من بدون سَر میدوید!!!!!!
ترکش بمب💥 به گردنش خورده بود و سَرش پریده بود.
🍃 خون از محل سَرش فواره میزد
مادرش در حالیکه جیغ میزد اون رو بدون سَر تو بغل گرفت و همونجاجان داد
صحنهای رو که دیدم باور نمیکردم؟؟!!!😨
مگه آدم بدون سَر میشه؟؟؟!!!😱
🍃 دخترم #سهیلا هم در همان خانهی کوه سنگی در اسلامآباد به دنیا آمد.
🍃 تو روستا خواهرم #سیما که میخواست برای پدرم تو صحرا غذا ببره روی #مین نشست و منفجر شد
همراهش تا بیمارستان رفتم.
دکتر گفت: گوشت تنش کنده شده و آنقدر ترکش ریزودُرُشت در بدنش هست که بدنش به سیاهی میزد.
🍃 ۲ ساعت فقط بخیه زدن دکتر طول کشید.#سیما آنقدر از درد🤕 ، دست منو گاز گرفت که جای دندوناش سیاه شده بود.
اون رو به بیمارستانی تو اسلامآباد بردیم تا عملش کنن
بعد از عمل دکتر یه شیشه پُر از ترکش به ما داد.😬
@Revayate_ravi
🍃 رزمندهها تو روستا کنار رودخونه🌊 یه پناهگاه برای ما دُرُست کردن تا اگه بمباران💥 شیمایی زدن خودمون رو سریع تو آب رودخونه بندازیم و شستشو بدیم.
🍃هواپیماها طوری بمباران💥 میکردن که یک نفر هم زنده نمونه ولی پناهگاه باعث میشد ما زنده بمونیم.
🍃 تو روستای ما یه #ننهکوکب بود که موقع بمباران💥 روی سنگ ، پشت در خونش مینشست و توی پناهگاه نمیومد و به ما میخندید😂
بهش میگفتیم تو چرا نمیای؟؟؟!!!😳
میگفت: این خلبان عراقی رفیق پسرمه
گفته: ما با تو کاری نداریم با اونهایی که پناهگاه میرن کار داریم😅
طوری بمباران💥 رو مسخره میکرد که ما دلمون قرص میشد.😎
@Revayate_ravi
.... ♥️....
#شاید_تلنــــــــگࢪ
میدونی، :)🌱
استادپناهیانمیگه:
¤گیرتوگناهاتنیست!↓↓
گیرتو کارایخوبیه...✨
کهانجاممیدی...🌤
ولی نمیگی"خدایابهخاطرتو"...!🥀
@Revayate_ravi