💢 #قاسم‌سلیمانی: #اگردراداره‌ای‌دولتی‌یاخصوصی‌عکسی‌از‌شهید‌نباشد‌بی‌معرفتی‌است!💢 ♦️امروز حسین خرازی ، املاکی ، احمد کاظمی ، همت ، باکری ، و تک‌تک شهدا بیش از یک مرجع تقلید رهروی می‌شوند،نه در فقه ، بلکه در سلوک متعدد معتقدم هر ایرانی بایددر خانه‌ی خود عکس شهید داشته باشد.این نور باید به داخل خانه‌های ما بتابد. ♦️ اگر در اداره‌ای دولتی یا خصوصی عکسی از شهید نباشد، این بی‌معرفتی است.این حس تعلق به شهید نباید ، در یک مجموعه‌ی مختصر و مشخصی به عنوان خانواده‌ی شهید بماند. فرزندانتان را با نام و تصاویر آنها آشنا کنید.به فرزندان شهدا که یتیمان همه‌ی شما هستند ، به چشم ادب و احترام بنگرید.به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید. همان‌گونه که از فرزندان خود با اغماض می‌گذرید، آنها را در نبود پدران ، مادران ، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید. ✍ #شهید‌قاسم‌سلیمانی‌در‌یادواره‌‌شهید‌شاطری @Revayate_ravi

📷 کشتار فجیع مدافعان حجاب! 🗓21تیر قیام خونین مسجد گوهرشاد علیه کشف حجاب (روز عفاف و حجاب) @Revayate_ravi

🌸🍃🌸 سالروز پاکترین ، زلالترین،شادترین و مقدس ترین پیوند هستی ازدواج امام علی (ع)💖 و حضرت زهرا (س)💖 مبارک باد🌸🎊🌸

#عشق تا قبلِ همین واقعه مصداق نداشت می‌رسد قصه به آن جا که #علی دل تنگ است می‌فروشد زرهی را که رفیق جنگ است چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد «إن یکاد» از نفس #فاطمه بر تن دارد خبر از شوق به افلاک سراسیمه رسید تا که این نیمۀ توحید به آن نیمه رسید علی و فاطمه در سایۀ هم... فکر کنید شانه در شانه دو تا کعبۀ یک‌دست سفید عشق تا قبلِ همین واقعه مصداق نداشت ساز و آواز خدا گوشۀ عشاق نداشت کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام فاطمه... فاطمه با رایحۀ گل آمد ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد آسمان با نفسش رنگ دگر پیدا کرد دست او پیرهن نو به تن دنیا کرد ابر #مهریۀ او بود که باران آمد نفس فاطمه فرمود که باران آمد ناگهان پنجره‌ای رو به تماشا وا شد هر کجا قافیه یا فاطمةالزهرا شد مثنوی نام تو را برده تلاطم دارد چادرت را بتکان قصد تیمم دارد می‌رسد قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام سید حمید رضا برقعی از کتاب #تحیر @Revayate_ravi

‍ لا به لای روضه هایش از من پرسید: میدونی اِرباً اِربا که می گن یعنی چی؟ گفتم: مثل گلی که پرپر کنند و بپاشند اطراف؟! گفت: نه! توی شرهانی وقتی بدن یه شهید هفده هجده ساله رو جدا جدا توی شعاع دویست متری پیدا می کردیم، فهمیدم ارباً اربا یعنی چی.. دست و پا و جمجمه و اعضا هر کدوم یه طرف بود... شهید محمدحسین محمدخانی🌷 📚برگرفته از کتاب عمار حلب شهادت آرزومه🖤🌷💚🕊 @Revayate_ravi