🔻حاجی! شک نکن؛ حتما انجامش میدم.
#شهید_حسن_رجایی_فر
یادواره مجازی شهدای خانطومان👇👇
T.me/khantuoman
instagram.com/khantuoman
@Revayate_ravi
🔻شرط شهید شدن، شهید بودنه!
#شهید_علی_عابدینی
یادواره مجازی شهدای خانطومان👇👇
T.me/khantuoman
instagram.com/khantuoman
@Revayate_ravi
سلام✋
عبادتتون قبول🙏
من یه طرح جدید اجرا کردم که امشب براتون میگم
شما هم از مسئولین راوی و راهیان نورتون بخواین براتون اجرا کنن😉
آماده آید
#یاعلی
@Revayate_ravi
🦋#محمد برای اولین بار به خاطر واقعه ششم بهمن سال ۶۰ ، که آمل را به شهر هزار سنگر معروف کرد ، اردوی راهیان نور شمال کشور را مطرح کرد
🦋سال ۹۴ اولین اردوی راهیان نور جنگل با حضور ۵۰ استاد بسیجی و بازدید از مناطق عملیاتی جنگل انجام شد
@Revayate_ravi
🦋#محمد همان کسی که گاهی از خستگی توان ایستادن نداشت و حتی غذا خوردنش معلوم نبود
ولی
هیچگاه از کیفیت نمازش نمی زد
نماز دو رکعتی اش ،۲۰ دقیقه طول میکشید
🦋همیشه بهش می گفتیم نماز طولانی برای اونهائیه که بیکارن ، نه ما که از صبح تا حالا کار کردیم
🦋هیچ کاری رو به فردا نمی ذاشت
همیشه هم زمان نقد حساب می کرد
حتی با خدا هم نقد حساب کرد
🦋حاضر نشدنسیه حساب کند
در همان اعزام اول به سوریه شهادتش را نقدِ نقد حساب کرد
@Revayate_ravi
🦋یک بار در اردوگاه خرمشهر چند مسافر اهل تسنن آمدند
زائر نبودند
مهمان بودند
اهل تسنن کمتر پیش می آید که به امام جماعت شیعه اقتدا کنند،به خصوص امامت کسی که او را نمی شناسند
🦋آنها چنان مجذوب رفتار #محمد شدند که به او اقتدا کردن و نماز جماعت را به امامت او خواندند
@Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
🦋#محمد برای اولین بار به خاطر واقعه ششم بهمن سال ۶۰ ، که آمل را به شهر هزار سنگر معروف کرد ، اردوی ر
ما راویان هم از آقای فخار(مسئول راویان بهشهر) راهیان نور شما کشور می خوایم
لطفا🙏
انجمن راویان شهرستان بهشهر
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت
#حق_الناس_و_حق_النفس
📌از وقتی که مشغول به کار شدم، حساب سال داشتم. یعنی همه ساله، اضافه درآمد💵 های خودم را مشخص می کردم و یک پنجم آن را به عنوان خمس پرداخت می کردم. با اینکه روحانیان 👳🏻♂️خوبی در محل داشتیم، اما یکی از دوستانم گفت: یک پیرمرد روحانی در محل ما هست. بیا و خمس مالت را به ایشان بده و رسیدش را بگیر. در زمینه خمس خیلی احتیاط می کردم. خیلی مراقب بودم که چیزی از قلم نیفتد . من از اواسط دهه هفتاد، مقلد رهبری معظم انقلاب شدم. یادم هست آن سال، خمس من به بیست هزار تومان رسید. یکی از همان سال ها ، وقتی خمس را پرداخت کردم. به آن پیرمرد تاکید کردم که رسید دفتر رهبری را برایم بیاورد.
📕هفته بعد وقتی رسید خمس را آورد، با تعجب 😲دیدم که رسید دفتر آیت الله ... است! گفتم: این رسید چیه؟ اشتباه نشده؟🤔 من به شما تاکید کردم مقلد رهبری هستم. او هم گفت: فرقی نداره. با عصبانیت 😡با او برخورد کردم و گفتم: باید رسید دفتر رهبری را برایم بیاوری. من به شما تاکید کردم که مقلد رهبری هستم و می خواهم خمس من به دفتر ایشان برسد. او هم هفته بعد یک رسید بدون مهر برایم آورد که نفهمیدم 🧐صحیح است یا نه! از سال بعد هم خمس خودم را مستقیم به حساب اعلام شده توسط دفتر رهبری واریز کردم. یکی دو سال بعد، خبردار شدم این پیرمرد روحانی از دنیا رفت. من بعد ها متوجه شدم که این شخص، خمس چند نفر دیگر را هم به همین صورت جا به جا کرده!😱
📗در آن زمانی که مشغول حساب و کتاب⚖️ اعمال بودم ، یکباره همین پیرمرد را دیدم. خیلی اوضاع آشفته ای داشت. در زمینه حق الناس به خیلی ها بدهکار و گرفتار بود. بیشترین گرفتاری او به بحث خمس بر می گشت. برخی آدم های عادی وضعیت بهتری از این شخص داشتند! 😔پیرمرد پیش من آمد و تقاضا کرد حلالش کنم. اما اینقدر اوضاع او مشکل داشت که با رضایت من چیزی تغییر نمی کرد. من هم قبول نکردم. در اینجا بود که جوان پشت میز به من گفت: این هایی که می بینی ، این کسانی که از شما حلالیت می طلبند یا شما از آن ها حلالیت می طلبی، کسانی هستند که از دنیا رفته اند. حساب آن ها که هنوز در دنیا هستند مانده، تا زمانی که آن ها هم به برزخ وارد شوند.
📘حساب و کتاب شما با آن ها که زنده اند ، بعد از مرگشان انجام می شود. بعد دوباره در زمینه حق الناس با من صحبت کرد و گفت: وای به حال افرادی که سال ها عبادت کرده اند اما حق الناس را مراعات نکردند. اما این را هم بدان، اگر کسی در زمینه حق الناس به شما بدهکار بود و او را در دنیا ببخشی، ده برابر آن در نامه عملت ثبت می شود. اما اگر به برزخ کشیده شود، همان مقدار خواهد بود. اما یکی از مواردی که مردم نسبتا به آن دقت کمتری دارند، حق الله است. می گویند دست خداست و ان شاالله خداوند از تقصیرات ما می گذرد. حق الناس هم که مشخص است. اما در مورد حق النفس یعنی حق بدن، تقریبا حساسیتی بین مردم دیده نمی شود! گویی حق بدن را هم خدا بخشیده!
📒اما در آن لحظات وانفسا، موردی را در پرونده ام دیدم که مربوط به حق بدن (حق النفس) می شد. در روزگار جوانی، با رفقا و بچه های محل، برای تفریح به یکی از باغ های اطراف شهر رفتیم. کسی که ما را دعوت کرده بود، قلیان را آماده کرد و با یک بسته سیگار 🚬به سمت ما آمد. سیگار ها را یکی یکی روشن کرد و در دست رفقا می داد. من هم در خانه ای بزرگ شده بودم که پدرم سیگاری بود، اما از سیگار نفرت داشتم. آن روز با وجود کراهت، اما برای اینکه انگشت نما نشوم، سیگار را از دست آن آقا گرفتم و شروع به کشیدن کردم! 🤭حالم خیلی بد شد. خیلی سرفه کردم. انگار تنگی نفس گرفته بودم.
🗂بعد از آن ، هیچ وقت دیگر سراغ قلیان و سیگار 🚬نرفتم. اما در آن وانفسا، این صحنه را به من نشان دادند و گفتند: تو که می دانستی سیگار ضرر دارد چرا همان یکبار را کشیدی؟ تو حق النفس را رعایت نکردی و باید جواب بدهی. همین باعث گرفتاری ام شد! در آنجا برخی افراد را دیدم که انسان های مذهبی و خوبی بودند. بسیاری از احکام دین را رعایت کرده بودند، اما به حق النفس اهمیت نداده بودند. آن ها بخاطر سیگار و قلیان به بیماری و مرگ زودرس دچار شده بودند و در آن شرایط ، بخاطر ضرر به بدن گرفتار بودند.
نثار #شهداء 🌹صلوات💐💐💐
@Revayate_ravi
یهو میومد میگفت: "چرا شماها بیکارید؟!"
میگفتیم: "حاجی! نمیبینی اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟!"
میگفت: "نه .. بیکار نباش! زبونت به ذکر خدا بچرخه پسر! .. همینطور که نشستی، هر کاری که میکنی ذکر هم بگو"..
وقتی هم کنار فرودگاه بغداد زدنش تو ماشینش کتاب دعا و قرآنش بود ..
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
@Revayate_ravi