| وقتی از زن و بچه دل کند |
🌸آقای ضابط شش فرزند دارد .. امیرحسین یک ساله اش را نشانده بود روی پایش و با او بازی میکرد.. یک دفعه او را روی زمین گذاشت و گفت : شهید همت وقتی توانست دل بکند خدا قبولش کرد...
🌸چند ماه بعد خدا او را نیز قبولش کرد
@Revayate_ravi
| مثل ضابط تربیت کنند |
🌸از طرف یکی از دانشگاه ها در نامه ای خطاب به نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها نوشته بودند : به حوزه های علمیه بگویید مانند #ضــــابط تربیت کنند..
@Revayate_ravi
| انقدر کار کنید که پشیمان نشوید |
🌸همسرش میگفت به حاج آقا گفتم خیلی کار میکنید دیگر دیروقت است ، جواب داد : آنقدر کار کنید که موقع رفتن به پیشگاه خدا پشیمان نباشید که کم کار کرده اید .. جوابتان این باشد که دیگر رمق نداشتم که کار کنم...
@Revayate_ravi
| خشاب گذاری فرهنگی |
🌸سعی میکرد بعد تبلیغ هم رابطه اش را با مخاطبینش حفظ کند...
🌸گاهی برای همه ی آشنایانش هدیه هایی کوچک مثل کارت پستال و ... میفرستاد. بنده های خدا ذوق میکردند وقتی میدیدند هنوز #حــــــاجی به یادشان هست ...جیب هایش را هیچگاه از هدیه های کوچک خالی نمیگذاشت!
🌸حاضر نبود این رفتارش را ترک کند .. اسمش را گذاشته بود خشاب گذاری فرهنگی
@Revayate_ravi
حجة السلام عباس مرادی (امام جمعه ی سابق چالوس) میگفت ضابط میرفت به قطعهی شهدای اصفهان سر قبر فلان شهید یک الی دو روز مینشست...
🌸بچههای شهر رضای اصفهان ما را سر قبر شهید همت دعوت کردند.. گفتند یک روحانی ده روز است سر قبر شهید همت و شهدای دیگر است و با آنها انس گرفته ... مشخصات را که دادند فهمیدم آقای ضابط است
@Revayate_ravi
🌸یکی از دوستانشان تعریف میکرد : در منطقهی طلاییه بودیم و میدانستیم ایشان چقدر خسته هستند...میخوابیدند و ۲ یا ۳ ساعت دیگر بیدار میشدند ... میگفتیم که الان وقت نافلهی شب نیست، نماز قضا میخوانید؟ .. میگفتند نه!
اینحا سرزمین شهدایی چون سید مرتضی آوینیست
چون حاج محمدابراهیم همت است
و شهدایی چون حاج حسین خرازی است!
من برای هرکدام از آنها یک نافلهی شب میخوانم ... چون احساس میکنم باید به شهدا هدیه بدهیم تو آنها نیز متقابلا به ما هدیه بدهند و توفیق بدهند به فرهنگ شهید و شهادت خدمت بکنیم...
@Revayate_ravi
🌸کنار جاده میایستاد، دست تکان میداد تا یکی از اتوبوسهای راهیان نور جلوی پایش ترمز میزد... سوار میشد گرم میگرفت و بعد روایتگری را شروع میکرد...
🌸یکبار سوار اتوبوسی شدیم که بسیار شرور و جسور بودند
تا چشمشان به آقای ضابط افتاد گفتند : بهبه آخوند ! .. تا توانستند حاج آقا را دست انداختند.. شوخی را از حد گذرانده بودند ..یقین داشتیم که الان دیگر حاج آقا پیاده میشود ..
ولی بلند شد رفت ته اتوبوس و گفت : بچهها دوست دارید برایتان بخوانم و کف بزنید؟ ... حاجی میخواند و آنها دست میزدند .. کمکم حاجی محفل را به دست گرفت و یواش یواش مسیر شعرها را عوض کرد ... باید پیاده میشدند .. صادی هق هق شان میآمد .. هرچه اصرار کردند حاج آقا بیشتر در اتوبوسمان بمان گفتند نه الان نوبت دیگران است
@Revayate_ravi
حـــــاج عبـــــدالله ضــــابط همیشه میگفت :
با شهدا بودن خود یک انقلاب است
و
انقلابی بودن روش یک منتظر !
@Revayate_ravi