16.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 نماهنگ زیبای «دهه هشتادیا»
با حضور عبدالرضا هلالی، محمدحسین پویانفر و علی رام نورایی
@Revayate_ravi
10.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋 یاد روزی که بسیجی میشدیم
🦋شمع شبهای دوعیجی میشدیم
#رزمندهایکهخودشاهدشمعهایدوعیجیبود
@Revayate_ravi
نقاشی شهیدمدافع حرم ،" #حامد_جوانی " چندروز مانده به شهادت، در این نقاشی حامد چگونگی شهادتش را (که هردو دست و هردوچشمش را از دست داد)ترسیم کرده است.
@Revayate_ravi
♦️خـواسـتگـارے بـا چـشـمهـاے آبـے ♦️
♦️♦️ گـلستــان یـازدهــم ♦️♦️
🔲 خـاطــرات هـمســر ســردار شـهیــد #عـلےچـیـتسـازیــان 🔲
🔲 قسمت: 3⃣
💢دایی محمود دست گذاشت روی یکی از عکسها و گفت: این یکی از نیروهای علیآقاست.توی عملیات گشت و شناسایی مجروح شدهبود و توی خاک دشمن مونده بود.هیچ کس جرات نداشت اون رو برگردونه به عقب.علیآقا خودش پشت آمبولانس نشست و رفت تو خاک دشمن و نیروش رو از زیر پای عراقیا برداشت و آورد.کاری که به صدتا رانندهی آمبولانس اگه میگفتی ، یکیش جرات نداشت.
خجالت کشیدم و سرم رو پایین انداختم.دایی گفت: خیلی به فکر نیروهاشه.تو فرماندهی سختگیر و منضبطه، اما تا دلت بخواد دلسوزه.وقتی نیروهات میرن گشت ، اونقدر تو مسیرشون وا میایسته تا برگردن.تا آخرین نفر از نیروهاش برنگرده، خودش هم برنمیگرده.
اون روز دایی محمود تا ظهر از علیآقا خاطره تعریف کرد.
💢 فردا شب خانوادهی چیتسازیان رسما به خواستگاری اومدند. #حاجصادق اولین پسر خونواده که بخشدار قهاوند بود و همسرش معلم پرورشی. #امیرآقا برادر دومی که توی جهاد کار میکرد. #مریم تنها دختر خونواده که به تازگی ازدواج کردهبود و #علیآقا.
البته الان از اون خونوادهی شش نفره فقط #حاجصادق باقی مونده که خدا پشت و پناهش باشه. اون شب قرار شد ، عقد ما هفتم فروردین ۱۳۶۵ تو خونهی ما باشه.هفتم عید نزدیک بود ولی ما هنوز خرید هم نرفتهبودیم. از علیآقا و خونوادش هم خبری نبود.صبح چهارم فروردین ، مامان از خواب بیدارم کرد و گفت: فرشته بلند شو.رادیو اعلام کرده ، مصیب مجیدی ، معاون علیآقا شهید شده.امروز تشیع جنازشه ، زود باش باید بریم.
💢 بعد از مراسم ، فرداش علیآقا اومد دنبالون برای خرید عقد. من و مامان صندلی پشت نشستیم .اولینبار بود که چشمهای آبی علیآقا رو از تو آینهی ماشین دیدم.دلم براش میسوخت که تازه عزیزترین دوستش رو از دست داده و اومده برای خرید .به مادرم گفتم : من لباس عروس نمیگیرم به جاش یه پیراهن سفید ساده خریدم.
موقع خرید ، علیآقا آروم اومد پیش من و گفت : زهراخانم توی همدان که هستیم بهتره با هم راه نریمممکنه خونوادهی شهید ، همسر یا فرزند شهیدی ما رِ ببینن و دلشون بگیره.گفتم: چشم.
دقیقا روز عقدم همسایهی روبرویی مون آقای رستمی پسرش شهید شد.این خبر حالم رو بد کردهبود.مامان یه پاش خونه ، یه پاش خونهی آقای رستمی بود هیچ کاری هم نکرده بودیم.دایی محمود اومد با اوقات تلخی گفت: چرا هیچ کاری نکردین؟؟؟مامان گفت: همسایهی ما آقای رستمی شهید دادن.دایی زیر لب غرید و گفت: مگه میخواین چیکار کنین؟؟ ارکستر و ساز و دهل راه بندازین؟؟؟
@Revayate_ravi
1.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید مدافع امنیت که در سریال گاندو محمد در نقش ایشون بازی کرد . روحش شاد ، خدایا شرمنده ایم
@Revayate_ravi
❣#گاندو ❣ #محمد
ما برای آنکه ایران ؛ گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم🇮🇷🇮🇷
ما برای آنکه ایران / خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم 🇮🇷🇮🇷
💐 امنیت امروز ایران، مدیون آقا محمدهاست...
@Revayate_ravi