ــــــــــــ🎈عــــارفــــانـه🎈ــــــــــــــ
🎈زنـدگے نـامـه عــارف شـهیــد احــمــد عـلـے نـیـرے🎈
🎤 بخش پانزدهم
🔰احمدعلے بسیار انسان کتومی بود.یعنی از حالات درونی خودچیزی نمیگفت.او که در درجات عالی عرفان قرار داشت مانند سادهترین مردم رفتار میکرد تا هیچکس از درون او مطلع نشود.
🔰خیلیها از احمدآقا چیز خاصی نمیدیدن ، اما عاشقش بودن.او قلبها را فتح کردهبود.به دیگران یاد داد که میشود در جریان عادے زندگی قرار داشت.در میان مردم زندگی کرد اما با خدا بود.
🔰بیشترین و بارزترین صفت ایشان ادب و مهربانی بود.هیچکس از احمدآقا بیادبی ندیدهبود.همهی بچهها را مودبانه صدا میکرد.هیچکس در حضور او کوچک نمیشد.ممکن نبود با نوجوانان با خشونت رفتار کند.به احترام همهی تازه واردها از جا بلند میشد و احترام میکرد.برای تشویق بچهها به آنها هدیه میداد.
🔰هرگز ندیدیم که احمدآقا در امور دینی و معنوی کسی را مجبور کند.بلکه آنقدر عاشقانه از زیباییهاے اعمال دینی میگفت تا همه به آن گفتارها رفتار کنند.
🔰اگر موضوع خندهدارے گفتهمیشد مانند بقیه میخندید.اما در مقابل معصیت و گناه واکنش نشان میداد.اگر کسی در مقابلش غیبت میکرد ، با او برخورد میکرد.
@Revayate_ravi
📌 مدینه و طوس فرقی ندارد
◽️ «غریبالغربا» یعنی دور و برت شلوغ باشد و باز تنها باشی. مدینه و طوس فرقی ندارد، وقتی حرفت را نفهمند و یاریات نکنند، چه فرقی میکند ولیعهدِ قصر مأمون باشی یا مانند پدر در بند زندان هارون؟
◾️ این جهل امت است که اینبار از دلِ دانههای انگور، زهرِ خود را میریزد و جگرت را میسوزاند و دردی که تازگی ندارد: «مردمانی که امام زمان خود را نمیشناسند و با دست خویش گرفتارِ غربتش میکنند و بعد برای تنهاییاش میگریند. اول خودم را میگویم.»
🔘 شهادت #امام_رضا بر همهے اعضاے کانال انجمن راویان تسلیت باد
@Revayate_ravi
💌 #ڪــلامشهـــید
سـربـاز صـاحب زمـان|عج| بودن
یعنی همه جـوره خـودت را خـرجـش ڪنی ... 🔻مثـل
🌹 شهیـد حسیـن صحـرائی
همیشـه میگفت: باید صـددرصـد وجـودت را بـرای امـام زمـان|عج| خـرج کنی که او یـار نیمـه تمـام نمیپسنـدد
همیشه سختترین کارها را برمیگزید.
@Revayate_ravi
امام فرمود:
احمد، شما را میگویند منافق!!!
گفتم: بله
فرمودند: برگرد همانجا که بودی و محکم بایست.
#جاویدالاثر_سردار_احمد_متوسلیان
@Revayate_ravi
🔹🔷شـبیـــــــه مـعجــــــــزه🔷🔹
🌀در واقعهی ششم بهمن سال ۱۳۶۰ آمل که به واسطهی آن آمل معروف شد به شهر #هزارسنگر. سردار ناصر شبانی فرماندهی وقت سپاه آمل گفت: ساختمان بسیج که قبل از انقلاب هتل بزرگ آمل بود و در دوران انقلاب سوختهبود.حدود ۲۴ پنجره داشت.....در حالیکه فقط ۹ نفر نیرو در آن بودند که همان صبح درگیرے تیرهایشان تمام شد و منتظر بودند که آنها را به اسارت بگیرند.
🌀 ولی به صورت عجیبی دیدند که منافقین عقبنشینی کردند.بعدها روزبه منافی(جانشین فرمانده گروه اتحادیهی کمونیستهاے جنگل) که در آن واقع دستگیر شد.در گزارش کتبی خود و اعترافات خود نوشت.از هر ۲۴ پنجره به صورت رگبارے به سمت ما تیراندازے میشد و ما از ترس فرار کردیم. در حالیکه در ساختمان بسبج ۹نفر بیشتر نبودند آن هم ، همان وقت اول تیرهایشان تمام شد.
🌀 وقتی این قضایا را برای علامه حسنزادهی آملی تعریف کردیم.ایشان با آرامش عجیبی آیهی ۹ سورهی انفال رل خواندند.ترجمهی آن این است که: (من شما را در جنگ بدر با یک هزار فرشته که پشتسر هم فرودمیآیند یاری میکنم.)علامه بعد فرمودند: اگر لایق باشیم خدا کمک خود را از ما دریغ نمیکند.
@Revayate_ravi
ـــــــــــ🎈عـــــــارفـــــــانـه🎈ـــــــــــ
🎈زنـدگـے نـامـه عــارف شـهیــد احـمـد عـلـے نیرے🎈
🎤 بخش : شانزدهم
🔰پاییز ۱۳۶۴ بود که به منطقه اعزام شدیم.تو پادگان دو کوهه ما رو تقسیم کردن و به گردان سلمان رفتیم.تو همون روزهاے اول متوجه شدیم که یکی از بچههاے گردان ما حالات خاصی داره که بهش برادر نیرے میگن.وقتی فهمیدیم اون از شاگردان آیتالله حقشناس هست ، ازش خواستیم تا امام جماعت دستهی ما بشه.
🔰میون بچههاے ما یک نفر بود که بیشتر از بقیه با برادر نیرے خلوت میکرد.اسمش علی طلایی بود و هیچوقت از احمدآقا جدا نمیشد.رازدار هم بودند.طلایی با اینکه چند سال از احمدآقا بزرگتر بود اما مثل مراد و مرید به دنبال برادر نیرے بود.طلایی تنها پسر یک خانواده از شمال تهران بود.در یک خانوادهی مرفه ، بزرگ شدهبود.خانوادهاے که بعدها متوجه شدیم زیاد در قیدوبند مسائل دینی نیستند و خدا احمدآقا را برایش قرار داد تا با هم مسیر کمال را طی کنند.
🔰در سنگر ، احمدآقا بعد از نماز شب به سراغ بچهها میرفت.خیلی آرام بچهها را براے نماز صبح بیدار میکرد.احمدآقا میرفت بالاے سر بچهها و با ماساژ دادن شانههاے رفقا با ملایمت میگفت: فلانی بلند میشی؟؟؟موقع نماز صبح شده؟؟؟بعضیها هم با اینکه بیدار بودند از قصد خودشان را به خواب میزدند.تا احمدآقا شانههاے آنها را ماشاژ دهد.
@Revayate_ravi