🌹جمله طلایی رهبر معظم انقلاب خطاب به پرستاران در بیمارستان #روز_پرستار 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi

🔰 #سیره_شهدا | #اذن_شهادت 🔻سجاد هر وقت دلتنگ میشد یک گزینه داشت امام رضا (علیه السلام). یکی از دوستانش میگفت یه بار به مشهد رفتیم و یکی از رفقا را دیدیم، گفت صبح رسیدم و عصر میخوام برگردم. گفتم مگه دیوانه ای این همه راه برا نصفه روز ؟گفت با هواپیما اومدم. وقتی رفت دیدم سجاد تو حال خودشه. گفتم چته؟ گفت: واقعا باید به حال امثال اینا حسرت خورد،دلتنگ امام رضا (علیه السلام) شده و در حالی که کار داشته نصف روز اومده پابوس آقا. 🔆 موقعی که اسم سوریه و اعزام پیش اومد زنگ زد به یکی از رفقای مدافع حرمش گفت سجاد برو از امام رضا (علیه السلام) اجازه رفتن بگیر . سجاد رفت مشهد،معلوم نیست چی گفت به ضامن آهو که ضامن سجاد هم شد . آری ضمانت سجاد را کرد و سجاد رفت سوریه شهید شد. پیکر سجاد روز شهادت امام رضا (علیه السلام) سال ۱۳۹۴ در گلستان شهدا به خاک سپرده شد . #شهید_سجاد_مرادی 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi

عزیزان سلام✋🏻 رسمه وقتی دیدن نوزادی که تازه متولد شده میرن به مادرش هدیه میدن🛍 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادر شدن🍃 اگر میخواین بهشون تبریک بگید یک سوره یاسین به خانم هدیه کنید برای سلامتی وتعجیل درفرج فرزندشون🍃 🌷 چون امروز حضرت زینب سلام الله علیها روبدنیا آوردند🍃🌸 شایدبه دعای مادر ظهورفرزند تعجیل افتد... چراکه دعای مادردرحق فرزندمستجاب است 🍃🌸 🍃🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌷 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi

💜شهید عزیز💜 🖇فرمانده رزمنده🖇 قسمت7⃣2⃣🌈گزیده ای از وصیت نامه شهید《محمود رادمهر》 برادران عزیزم،همواره در هر حالی و در هر شرایطی پشتیبان ولایت فقیه باشید و دفاع از این هدیه الهی را مانند نماز و روزه بر خود واجب بدانید. برادران عزیز،به شما و سایر برادران و خواهران در بسیج وصیت می کنم که نکند واقعه《سقیفه بنی ساعده》دوباره تکرار شود؛نکند عاشورا باز تکرار شود و حسین زهرا(ع)سرش بالای نیزه رود. مراقب باشید لباسی که بر تن شماست،و جایگاه اجتماعی ای که دارید شما را نفریبد،سعی کنید با اخلاقتان در هر لباس و جایگاهی که هستید،زینت بخش آن لباس و جایگاه باشید. کمتر حرف بزنید، کمتربخورید، کمتربخوابید و بیشتر عمل کنید و سرمایه عمرتان را به راحتی از دست ندهید. سعی کنید سربازی کم خرج و پرفایده برای اسلام عزیز باشید. همدیگر را دوست بدارید و از همدیگر به خاطر خدا حمایت کنید. در امر به معروف و نهی از منکر کردن یکدیگر به خاطر خدا و با نیت اصلاح همدیگر فروگذار نکنید.کارهایتان را به خدا واگذارید، تنها از او یاری بخواهید و به خدای متعال توکل کرده و اعتماد کنید و در همه حال راضی به رضای خداوند باشید. خدایا اگر در رکاب امام زمان(عج) هزاران بار قطعه قطعه شوم و دشمنانت از شدت کینه مرا بسوزانند و خاکسترم را بر باد دهند و صدبار جان دوباره به من بدهی، باز همان جان را در راه دفاع از دینت، در رکاب امام زمان(عج) نثار میکنم؛ ولی ننگ زندگی در زیر پرچمی غیر از پرچم امام زمان(عج) را روی پیشانی خود نخواهم گذاشت. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eita

✨بدنت امانت خداست ‌‌... ماشین رفیقتو بگیری میدی دست یکی دیگه ؟ نه نمی‌دی... 👁چشمت امانت خداست.. خدا راضی نیست باهاش هر چیزی ببینی‌.. خدا که رفیقته اینارو بهت امانت داده😊 پاهات امانته... دستات امانته... ✖️🏃‍♂گفتن با پاهات هر جایی نرو.. با چشمات هر چیزی نیست... گفته باهاش فلان فیلم رو نبین... چشمت امانته... رفیق جون جونیت اینارو بهت امانت داده☺️ امانت دار باش پس بآ مآ بهݜتے ݜو↯ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi

دلتنگے💔حد ومرزندارد جغرافیا سرش نمےشود دراوج هم ڪہ باشے دلٺ تو رازمین مےزند! #شهدادستمان‌بگیرید 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi

#سیره_شهدا 🔻شهید محمود مظاهری، بچه کله‌رود، و ساکن شاهین‌ شهر بود و بچه‌ها بهش می‌گفتند محمود سوسول. شب مرحله سوم عملیات کربلای 5، محمود گوشه‌ای از قرارگاه‌مان که نزدیک ایستگاه حسینیه است، نشسته بود و گریه می‌کرد. ما کربلای چهار را با آن وضعیت دیده بودیم رفقایمان پیش چشممان پرپر شده بودند. خیلی‌ها فکر می‌کردند محمود ترسیده! 🔆رفتم سراغش گفتم: چی شده؟ گفت: هیچ، ولم کن. گفتم: محمود، بچه‌ها می‌گویند تو ترسیدی. گفت: بگذار هر فکری که می‌خواهند بکنند. خیلی اصرار کردم که چرا گریه می‌کنی. گفت: داداش محمد، من فردا شب شهید می‌شوم. مانده‌ام که چطور به ملاقات حضرت زهرا شرفیاب شوم. این را که گفت، جدی نگرفتم. فردا که رفتیم برای عملیات، توی پنج ضلعی معروف شلمچه، یک بار دیگر دیدمش. 💠آمد با من دست داد و رو بوسی کرد. می‌خواست به سمت خط عراق برای درگیری برود. گفت: محمد، بعد از بریدگی سمت راست، نزدیک اولین تانک منهدم شده بیا سراغ من. سه چهار ساعت بعد، یکی از بچه‌ها به من گفت: محمود رفت. گفتم: کجاست؟ دقیقاً همان آدرسی را داد که قبل از عملیات به من داده بود. تیر توی صورتش خورده بود. با خودش یادگاری داشت، مثل حضرت زهرا(س). 📚منبع: سایت تبیان 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi