🌄 یه #فرمانده ای هم بود که خودش از اولین فرمانده های حاج قاسم سلیمانی بود.
آقای مربی آنقدر نسل به نسل شاگرد و نیرو تربیت کرده تو این سرزمین که وقتی میگن این خاک پر از حاج قاسمه برای خیلی از اونها که دیدم و میشناسم برام عین واقعیت و حقیقته.
شادی روح فرمانده مون…
✍💡سید هانی هاشمی
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
4.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هشدار!! خطر نفوذ انجمن حجتیه در تمام لایههای مردمی و حتی دولتی جدی است. باید فکری کرد.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋وداع پدر شهید نوید صفری با پسرش🦋
🦋شهید سر جدا🦋
🦋شهیــــد نـویـدصـفـرے🦋
قسمت1⃣👇👇
#بهروایتپدرشهید📝
یک بار نشسته بودیم کنار هم اخبار می دیدیم. خبر بازگشت پیکر شهدا را پخش می کرد. من گفتم:《ببین دسته گل مردم سالم رفته حالا یه تیکه استخون برگشته》
گفت:《نه بابا نگو یه تیکه استخون، این شهدا ماندگارن، اثری که برای حفظ اسلام دارن، هیچ وقت از بین نمیره، همین استخون خیلی باارزشه.》
🌷🌷🌷
کوچک ترین پسرم بود، ولی مدیریت خانه دستش بود. همه حرفش را قبول داشتیم. هرکدوم از اعضای خانواده اگر به مشکل بر می خوردیم با او مشورت می کردیم.
آقا جان آنقدر شما را دوست داشت که دلش می خواست توی همه کارهایش به شما شبیه باشد.
همین دوست داشتن خواهر را هم از شما یاد گرفته است.
حواسش به همه چیز و همه کس بود. پولش را نگه نمی داشت. یا خرج کارهای خیر می کرد یا می رفت زیارت.
می رفت وسایل قسطی بر می داشت و می داد به خانواده های نیازمند، هرماه قسط این وسایل را از روی حقوقش کم می کردند.
بچه های بی بضاعت را جمع می کرد و می برد پابوس امام رضا. خودش آنجا برایشان آشپزی
می کرد. اهل گیر دادن و تذکر مستقیم نبود. از روی رفاقت نصیحتشان می کرد.
دامادم می گفت تو سفرهای مشهد غروب ها قابلمه یا سینی می گرفته دستش و ضرب گرفته و برای بچه ها شمالی می خوانده. دلش را به دل بچه ها نزدیک می کرد.
🌷🌷🌷
بیشتر از هرچیزی به نماز خیلی اهمیت می داد.
اصلا با نماز آرام می شد. حتی وقتی تو کاری به مشکل بر می خوردیم می رفت وضو می گرفت و دو رکعت نماز می خواند.
🌷🌷🌷
آن روز توی معراج، کنار پیکرش دراز کشیدم دستم را انداختم دور پیکرش و با صدای بلند گریه کردم. مثل بچه ای که مادرش را از دست داده باشد. بوسیدمش، قربان صدقه ی قد و بالایش رفتم.
تازه فهمیدم وقتی این همه روضه خوان می گفت که شما کنار پیکر جوان رشیدت نشستی و گفته ای؛ علی الدنیا بعدک العفا، چه حالی داشتی.
ما پدرهای شهید دلمان خوش است که فقط ذره ای از دریای داغ شما را چشیده ایم.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔴«امیر اشرفی» و همسرش از شهدای حادثه سقوط هواپیما بودند، امیر در سوئیس به همراه همسرش درس میخواند، پدر امیر میگوید: عشقش کار فرهنگی بود و سال گذشته به بغداد آمد تا در مراسم پیادهروی اربعین شرکت کند.
شادی روحشون صلوات
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi