eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
یادم هست با شهید صدرزاده که صحبت می‌کردم، می‌گفت اوایل دنبال شهادت بودم و مدام فکر می‌کردم که شهید بشم. از حاج قاسم شنیده بود:«دنبال شهادت نرو که اگه دنبالش بری، بهش نمی‌رسی.» حاج قاسم توی جنگ گفته بود:«هرکس می‌خواد شهید بشه، دستشو بالا بگیره.» بعد اسم کسانی رو که دستشون رو بالا آورده بودن، خط زده بود. ما اومدیم اینجا خدمت کنیم. دعای حضرت آقا بعد از سال تحویل، خیلی زیبا بود... حضرت آقا تو مشهد دعا کردن: «برای این حقیر و همهٔ کسانی که آرزوی شهادت دارن، آخرین پلهٔ زندگی‌شون رو شهادت قرار بده!» 📚 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹وقتی در بیمارستان به دنیا آمد، تقویم را که نگاه کردیم، روز (ع) بود. اسمش را گذاشتیم محمد هادی. 🌹بعدها خودش هم عاشق امام هادی شد تا جایی که در راه دفاع از حرم آن بزرگوار در حوالی سامرا به شهادت رسید. 🌷شهید محمد هادی ذوالفقاری 📕کتاب پسرک فلافل فروش 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
♦️♦️شـهیـد یـوسـف قـربـانے♦️♦️ 💔متولد : ۱۳۴۵ 💔تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ 💔در خانواده‌اے مستضعف در زنجان متولد شد. در ۶ ماهگی پدر خود را از دست داد و در ۶ سالگی مادرش نیز از دنیا رفت.بوسف به همراه برادرش در کنار مادربزرگ خود در خانه‌اے محقر زندگی می‌کرد.که در همان سال‌هاے اول دبستان مادربزرگ خود را هم از دست دادند.او در اوایل جوانی تنها برادرش را هم بر اثر تصادف از دست داد. 💔یوسف در عملیات‌هاے مختلفی در جنگ شرکت کرد و از نیروهاے شجاع و کارآمد اطلاعات ، عملیات بوده ، که در سال ۱۳۶۵ در منطقه‌ی عملیاتی شلمچه به شهادت رسید. 💔هم‌رزم یوسف می‌گوید: هر روز میدیدم که یوسف گوشه‌اے نشسته و نامه می‌نویسد.با خودم می‌گفتم: یوسف که کسی را ندارد ،برای چه کسی نامه می‌نویسد؟؟؟ آن هم هر روز..... 💔یک‌روز گفتم: یوسف نامه‌ات را پُست نمی‌کنی؟؟؟؟ دست مرا گرفت و قدم‌زنان کنار ساحل اروند برد و نامه را از جیبش درآورد و پاره کرد و داخل آب ریخت.چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من براے آب می‌نویسم ، کسی را ندارم که!!!!!!!! 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢 سناریوی فرار 💢ده نفر از بچه ها بعنوان آشپز در اردوگاه خدمت می کردند که وظیفه پخت و پز صبحانه و ناهار و شام اسرا رو بعهده داشتن. معمولا آشپزا رو از بین افرادی که اندام درشتتر و بدنی قوی تر داشتن انتخاب می کردن. طفلکیا از صبح تا شب تو گرمای تابستون و سرمای زمستون تو محیط باز زحمت می کشیدن و خیلی وقتا با توسری و کابل سرِ شب روانه آسایشگاهاشون می شدن. دونفر از زحمتکش ترین اونا یکی حسن طاهری بچه اصفهان و دیگری روزعلی بچه گتوند خوزستان بود که هردو تو بند ما (سه) و آسایشگاه هشت بودن. حسن طاهری توی زندان الرشید مزمد (بهیار) بود و خیلی به بچه های مجروح خدمت کرده و مورد احترام و علاقه همه بود. ظاهرا از طرف فرماندهان بالا برنامه ی ویژه ای برای زهر چشم گرفتن از اسرای اردوگاه ۱۱ تکریت به فرمانده اردوگاه ابلاغ شده بود و طی یه سناریوی ساختگی و با همکاری جاسوسایی مانند ناصر به آشپزا خصوصا این دو عزیز اتهامِ تلاش برای فراری دادن تعدادی از اسرا داده شد. 💢قبلش لازمه وضعیت اردوگاه یازده تکریت رو براتون شرح بِدم تا بدونید که قضیه از اساس دروغ بود و برنامه ای برای فرار وجود نداشت و احتمال موفقیت فرار صفر بوده و به گفته خود عراقیا امنیتی ترین اردوگاه اسرا در عراق محسوب میشد. چونکه اولا اسرای این اردوگاه از غواصان کربلای چهار که نیروهای زبده و آموزش دیده تا رزمنده های عملیاتای کربلای پنج و شش بودن و در بین اسرای این اردوگاه تعداد قابل توجهی فرمانده گردان و گروهان و پاسدار و طلبه بود بگونه ای که خود عراقیا اسم این اردوگاه رو گذاشته بودند اردوگاه حزب الله. آنقدر حصارای تو در تو با انواع سیم خاردار و استحکامات عجیب و غریب ایجاد کرده بودن که واقعا یه گنجشک نمی تونست از میون اونا عبور کنه. حتی در بین ردیفای سیم خاردار که گاهی به ارتفاع پنج متر هم می رسید برق سه فاز وصل کرده بودن. ادامه دارد...✒️ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌تقلب یکبار با حمید آقا داشتیم میرفتیم بیرون که بحث تقلب در امتحانات وسط کشیده شد من گفتم دانشگاه اگه تقلب نکنی اصلا نمیشه....حمید آقا سریع گفتن نباید تقلب کنید مخصوصا تو دانشگاه حتی اگه رد بشی چون تاثیر مدرک روی حقوقتون میاد و حقوقت از نظر شرعی مشکل پیدا میکنه... خودش میگفت بعضی وقتا ماموریت بودم و نرسیدم درس بخونم ولی تقلب نکردم و رد شدم ولی پیش خدا مدیون نشدم.....و دوباره درس رو برداشتم و فرصت کردم بخونم و نمره خوب هم آوردم😔واقعا اون لحظه به نوع بینش حمید جان و تفکرش غبطه خوردم که اینقدر مراقب اعمال و ایمانش هست و مالش پاک پاک هست... خوشابحالت رفیق نابم. 🌹 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 ✍اهميـــــت به نماز اول وقت در حال حركت به سمت سوريه موقع اذان مغرب و اعشا به هم رزماش گفته بود كه به راننده بگن با ايسته؛ بعد راننده ى اتوبوس گفت الان جايى براي نماز خوندن پيدا نميشه و نيم ساعت بعد به مقصد ميرسيم و شهيد شاليكار در جواب به آنها گفت من يك سال مراقبت كردم نماز اول وقتم را از دست ندهم شما باعث شدين كه من نماز اول وقتمو از دست دادم😞 و خيلي ناراحت و نگران بود و سرش را به شيشه ى اتوبوس خم كرد و اشك از چشم هايش جارى شد...😭 🌹 🦋 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا