eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خواب دیدم محمد بالا سر مزار نشسته و با گل های پرپر در حال درست کردن بیضی مانندی به دور اسم شهید جهان آراست.. وقتی از خواب بیدار شدم از دخترم سراغ محمدرضا رو گرفتم، که بالاخره یه فیلمی دقیقا به همون شکل خوابم، محمدرضا بالا سر شهید جهان آرا نشسته داره دور اسم شهید جهان آرا رو با درست میکنه... و جالب تر این که در فیلم مکالمه ای به این مضمون بین محمدرضا و دخترم رد و بدل میشه: : دعا کن شهید بشم : چه خودشم تحویل میگیره حالا کجا میشی!؟ : دمشق : اونوقت دمشق کجا میره؟ : حلب... این مکالمه برای دوسال قبل از ... 🌷 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 یادبود | 🔻تو به ما یاد دادی جنگ فقط سرباز نمی‌خواهد سلاح فقط تنفگ نیست و عشق مرگـ ندارد ... اهل قلم سید مرتضی آوینی🌷 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
چرا‌خـٰانم‌ها‌شـھید‌نمیشن!؟ -چون‌بہ‌شھـٰادت‌احتیـٰاج‌ندارند،آن‌آقـٰایون‌ هستند‌کہ‌بـٰاید‌شھید‌بشن‌تـٰابہ‌سعادت‌برسند! خانم‌هایڪ‌تحمل‌بکننددرخانہ‌، اجریڪ‌شھیدرابہ‌آن‌هـٰامی‌دهند . . دیگہ‌نمی‌خواد‌کار‌زیادۍکنند‌ خانم‌هـٰا‌واقعا‌امکانات‌معنوۍشـٰان‌بالآست‌‌، فقط‌بـٰاید‌بدانندکه‌ڪجا‌باید‌چہ‌کارکنند...! 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند.. - عازم بیروت شد تا را ببیند. ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشت. شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. - سکوت شد. یکی گفت: «حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نروید.» حاج‌قاسم با لبخند گفت: «می‌ترسید شهید بشوم؟» باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد: - شهادت که افتخار است، رفتن شما برای ما فاجعه‌ است! - حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم. و... - حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌‌ شمرده گفت: «میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند، میوه‌ی رسیده اگر روی درخت بماند، پوسیده می‌شود و خودش می‌‌افتد.» بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد و گفت: «اینم رسیده‌ است، اینم رسیده‌ است...» ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد. ساعت دو صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید. راوی: یکی از مسئولان یگان فاطمیون 📚 از کتاب ؛ جستاری در خاطرات دوستان و هم‌رزمان حاج قاسم ❤️ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شعر زیبایی که ۱۰ بار رهبر تحسینش کردند 🔸موضوعی که الان خیلی به آن نیاز داریم 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀فــرنگیــس،زن قهـرمان ایـرانے🌀 📚قسمت‌:چهارم 🦋تبر⛏ رو دو دستی گرفتم و با قوت پایین آوردم.سرش صدا داد و اُفتاد توی آب💧 ، تبر روی فرقِ‌سرِ سرباز عراقی جاموند. سنگ تیزی گرفتم و با سرعت به سَر سرباز دیگه زدم.اون فقط نعره میزد مچش رو پیچوندم و از پشت دستش رو گرفتم. 🦋تفنگشون 🔫رو گرفتم و با نوک تفنگ به پشتش میزدم تا تندتر حرکت کنه وقتی رسیدیم پیش بقیه یه مقدار چای‌خشک و زردچوبه گرفتم تا جای زخمش رو ببندم وقتی از کنارش رد میشدم از ترس خودش رو عقب می‌کشید. 🦋دایی‌ام اومد توی کوه به ما سر بزنه ، اون هم دو تا اسیر عراقی گرفته بود و با مال ما میشد سه‌تا اسیرهای عراقی با هم حرف میزدن از کسی که عربی بلد بود سوال کردم چی بهم میگن؟؟؟ خندید و گفت: از تو می‌ترسن😱 ، میگن نوبتی بخوابیم نکنه این زن ما رو بکشه!!! 🦋چند باره دیگه هم رفتم روستای گورسفید خونه‌ی خودم برای گرفتن آذوقه ، روستا پُر از تکه‌های خمپاره و پوکه شده بود و خونه‌ام محل نگهداری کشته‌های عراقی، پُر از کفن و خون و جنازه شده بود. 🦋همش منتظر بودیم جنگ تموم بشه به خونه‌هامون برگردیم ولی فایده نداشت بالاخره بعد از ۱۲ روز مجبور شدیم از کوه چغالوند که توش پناه گرفته بودیم بریم ، بچه‌ها داشتن از گرسنگی می‌مردن😔