سلام آقا✋
دوباره #جـمعه و
تسبیح خورشـ☀️ـید
که دانه دانه
#زخم لحظهها را می شمارد💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Revayate_ravi
پ.ن : قالیباف از همرزمان نزدیک و همراه شهید سلیمانی بود و انتخاب او پیامی دهشتناک برای تروریستهای آمریکایی و امید بخش برای جریان مقاومت خواهد بود.
#مجلس_یازدهم
#قالیباف
@Revayate_ravi
چہ
مراعات و
نظيريست
ميانِ ڪلمات
بوی تو ، آمدنت ،
نم نم باران با عــشق
#شهـید #محمدرضا_دهـقان
◻️تاریخ ولادت: ۱۳۷۴/۰۱/۲۶
◻️محل ولادت: تهران
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۲۱
◻️محل شهادت: حلب_سوریه
#فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
صبر را سرلوحه خود قرار دهید و مطمئن باشد که هر کسی از این دنیا خواهد رفت و تنها کسی که باقی میماند خداوند متعال است اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام الصائب خانوم زینب کبری(س) کوچک قرار است روضه ابا عبدلله و خانوم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دلها آرام میگیرد.
@Revayate_ravi
#یادگار_مادر
#تلنگر
آیت الله حائری شیرازی
باور کن که حامله نیست!
زنها وقتی باردارند، با احتیاط مینشینند و میایستند.
مؤمن هم باردار است و جنین او ایمان اوست.
زن حامله اگر از بلندی بیفتد، بچهاش سقط میشود؛ مؤمن هم گاهی یک حرف ناملایم میزند و ایمانش سقط میشود.
زنی که پشت سر هم به این طرف و آن طرف میپرد، باور کن که حامله نیست.
اگر حامله بود اینطور بیپروا نبود.
کسی هم که لابلای حرفهایش خیلی شلنگ تخته میاندازد و در قضاوتش درباره این و آن، هرچه خواست میگوید، باور کن که حامل «ایمان» نیست...
@Revayate_ravi
#شـهیــدانـہ |🎈|
میگفت #بـوسیـدن بیـن دوابـروے #مـادر دیواری هست بیـن آتـش جهنـم اینڪارخیلے سعـادت میخواد
هرروز یڪبارهم شده پیشـونی مـادرتـو ببـوس!
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
@Revayate_ravi
🔹خواستیم با حرفهایمان ، راه #شهدا را ادامه دهیم؛
اما دیدیم راه شهدا،
"رفتنی" ست!
نه گفتنی!!
🔹این زندان دنیا،
این گناهان بی شمارمان،
آخر لنگ می کند پای رفتن را...
پـــ🕊ـــر گشودنم آرزوست!
🔸#شهدا_گاهی_نگاهی
🔹روزتان ❣ شهدایی
@Revayate_ravi
🔰هادی_دلها
🌸دستش رو محکم گرفتم گفتم: بحثو
عوض نکن ، این سوختگی دستت چیه؟
🌺خندید و گفت: یه شب #شیطون اومد سراغم منم اینجوری ازش #پذیرایی کردم.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
@Revayate_ravi
سیره سردار شهید مجید زین الدین
((امر به معروف به سبک مجید))
مجید یه موتور گازی داشت که هر روز صبح و عصر
سوارش میشد و میومد مدرسه و برمیگشت.
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود رسید به چراغ قرمز🚦ترمز زد و ایستاد.
بلافاصله موتور را جک زدو رفت بالای موتور و فریاد زد: اَللهُ اَکبر و اَللهُ اَکبر ... اَشهدُ اَن لَا اِلهَ اِلا الله ...
چون وقت اذان نبود، هر کسی که آقا مجید رو نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکسی هم که می شناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این آقا مجید چش شُده ،
قاطی کرده !!!
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن.
اونائیکه آقا مجید رو میشناختن اومدن سراغش و گفتن آقا مجید چی شد که یهو اذان گفتی؟ آقا مجید نگاهی کرد و گفت: مگه متوجه نشدید؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توی ماشین بی حجاب نشسته بود.
من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه. به خودم گفتم چیکار کنم که مردم حواسشون از اون خانوم پرت بشه. دیدم این کار بهترین کاره.
((سرداران شهید مهدی و مجید(فرمانده لشکر و جانشین لشکر) با این همه رشادت در دفاع مقدس، در نهایت در کرستان، با کمین دشمن و به دست منافقین داخلی به شهادت رسیدن)).🌷🌷🌷
خواننده محترم، ما هم امروزه وظیفه داریم مواظب منافقین داخلی باشیم که با پرونده سازی برای چهره های انقلابی، اونا رو ترور نکنن.
شادی روح امام شهدا صلوات
@Revayate_ravi