9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 خاندانی که خاک ایران آنان را نپذیرفت...
💥 در سالروز فرار محمدرضا پهلوی از ایران، مرگ ننگین و دور از وطنِ خاندان پهلوی را مرور میکنیم تا عبرتی باشد برای کسانی که به کشورشان خیانت میکنند.
#وطن_فروش #محمدرضا_پهلوی #فرار_شاه
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🚨 از فرار سلبریتیها و پناهنده شدنشون به کشورهای دیگه تعجب میکنید؟!
⭕️ اینا شاهشونم یه زمانی به بهانه مریضی فرار کرد و رفت دیگه برنگشت!
سرنوشت همه این فراری ها چیزی جز مرگ در غربت نیست.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔴 اهداء سرود ملی اسرائیل
🔹امام جمعه اردبیل خطاب به آن دسته از سران کشورهای عربی که با اسرائیل عادی سازی کردهاند بخشی از ترجمه سرود ملی اسرائیل را اهدا کرد
🔹آیت الله سید حسن عاملی امام جمعه اردبیل با ابراز تاسف از اینکه در یکی از کشورهای اسلامی هنگام استقبال از رئیس جمهور اسرائیل صدای اذان بلند شد و آنها برای اینکه رئیس اسرائیل ناراحت نشود سرود ملی اسرائیل را پخش کردند گفت:
🔹من اینجا ترجمه بخشی از سرود ملی اسرائیل را می آورم شاید برای بعضی از دولت های اسلامی تاثیر داشته باشد! “باید زانوهای دشمنان ما بلرزد باید زانوهای کل اهالی مصر و کنعان بلرزد باید اهالی و ساکنان بابل بلرزند باید بر آسمان آنها وحشت و رعب و ترس از ما خیمه بزند تا اینکه نیزه های ما بر سینه های آنها کاشته شود و ما ببینیم که چگونه خون آنها ریخته و سرها بریده می شود در چنین زمانی ما ملت انتخاب شده خداوند خواهیم بود ” در اسرائیل این سرود موسوم به هاتیکفاه است.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔹 بعد از عقد با هم عهد کردیم همیشه نمازهایمان را اول وقت بخوانیم
وقتی با هم بودیم که به #جماعت نماز میخواندیم. وقتی هم از هم دور بودیم، تماس میگرفتیم📞 و #نماز_اول_وقت را به هم یادآوری میکردیم.❤️
🔸اگر هم بیرون بودیم، در هر مسیری که صدای اذان بلند میشد، ماشین را نگه داشته و در مسجد نمازمان را میخواندیم و بعد میرفتیم.🌱
❤️من اکثرا به همین دلیل از قبل وضو میگرفتم و همین را همیشه دوست داشتند
به شوخی به مادرشان میگفتند: خانم من #دائمالوضوست☺️
💔همسر شهید مدافـع حـرم
#شهید_وحیـد_فرهنگیوالا
🌷 یادش با ذکر #صلوات
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
❣﷽❣
🔰روایـت دختر جوانی ڪه با یڪ جانباز اعصابوروان ازدواج ڪرد🔰
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
9⃣ #قسمت_نهم
📖صدای در امد. اقا جون بود. ایوب بلند شد و #سلام کرد. چشم های اقاجون گرد شد😳 امد توی اتاق و به مامان گفت: این چرا هنوز نرفته میدانید ساعت چند است⁉️ از دوازده هم گذشته بود.
📖مامان انگشتش را روی بینیش گذاشت؛ اولا این بنده خدا #جانباز است، دوما اینجا غریب است نه کسی را دارد نه جایی را، کجا نصف شب برود؟ مامان رخت خواب #اقاجون را پهن کرد، پتو و بالش هم برای ایوب گذاشت ایوب انها را گرفت و برد.کنار اقاجون و همانجا #خوابید.
📖سر سجاده نشسته بودم و فکر میکردم، یک هفته گذشته بود و منتظرش بودم. قرار گذاشته بود دوباره بیایند خانه ما🏘 و این بار به سفارش اقاجون با خوانواده اش. توی این هفته باز هم #عمل جراحی دست داشت و بیمارستان بستری🛌 بود.
📖صدای زنگ در امد. همسایه بود. گفت: تلفن☎️ با من کار دارد. ما تلفن نداشتیم و کسی با ما کار داشت. بامنزل اکرم خانم تماس میگرفت. چادرم را سرم کردم و دنبالش رفتم. پشت تلفن #صفورا بود.
📖گفت: شهلا چطوری بگویم انگار که اقای بلندی منصرف شده اند. یخ کردم. بلند و کش دار پرسیدم: چییییییی⁉️😳
🖋 #ادامه_دارد...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔰روایـت دختر جوانی ڪه با یڪ جانباز اعصابوروان ازدواج ڪرد🔰
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
0⃣1⃣ #قسمت_دهم
📖 مثل اینکه به هم حرف هایی زده اید که......من درست نمیدانم. دهانم باز مانده بود😦 در جلسه رسمی به هم #بله گفته بودیم. انوقت به همین راحتی منصرف شده بود؟مگر به هم چه گفته بودیم⁉️
📖خداحافظی کردم و امدم خانه
نشستم سر سجاده📿 ذهنم شلوغ بود و روی هیچ چیز تمرکز نداشتم. امده بود خانه، شده بود #پسر گمشده مامان انوقت .... مامان پرسید کی بود پای تلفن ک ب هم ریختی؟؟
📖گفتم:صفورا بود گفت #اقای_بلندی منصرف شده است. قیافه ی هاج و واج مامان را که دیدم، همان چیزی که خودم نفهمیده بودم را تکرار کردم "چمیدانم انگار ب خاطر حرف هایمان بوده..."
📖یاد کار صبحم ک می افتم شرمنده میشوم. میدانستم از عملش گذشته و میتواند حرف بزند. با مهناز دختر داییم رفتیم تلفن عمومی📞 شماره بیمارستان را گرفتم و گوشی را دادم دست #مهناز، و گوشم را چسباندم به آن. خودم خجالت میکشیدم حرف بزنم
📖مهناز سلام کرد. پرستار بخش گفت: با کی کار دارید؟؟ مهناز گفت: با اقای بلندی #ایوب_بلندی صبح عمل داشتند. پرستار با طعنه پرسید شمااا؟؟ خشکمان زد😧مهناز توی چشم هایم نگاه کرد شانه ام را بالا انداختم
📖من و من کرد و گفت: از فامیل هایشان هستیم. پرستار رفت. صدای لخ لخ دمپایی امد. بعد ایوب گوشی را برداشت. بله؟؟! گوشی را از دست مهناز گرفتم و گذاشتم سر جایش😰 رنگ هر دویمان پریده بود و قلبمان تند تند💗 میزد.
🖋 #ادامه_دارد...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
من در یک اتاق چهار نفره بودم وقتی به اتاقم برگشتم، به رفقا گفتم بچهها امشب بیدار بمانید تا ناظر اعدام این چند فدائی اسلام باشیم. آن شب قرار شد به نوبت کشیک بدهیم، از ساعت دوازده به بعد نوبت من بود. من بیدار بودم که صدای کفش مأمورین به گوشم رسید، ساعت سه بود نفر بعدی را بیدار نکردم، خودم ایستادم و از سوراخ اتاقم نگاه میکردم. گه گاه به گفتگوهای آهسته بیرون گوش میدادم. سرهنگ اللهیاری نماینده دادستان ارتش و قاضی عسگر و بعضی از افسران زندان هم آمدند. من شنیدم که نواب صفوی میگفت؛ خلیلم، محمدم، مظفرم زودتر آماده شوید زودتر غسل شهادت کنید، امشب جدهام فاطمه زهرا(س) منتظر ماست.
من مدتها بود صدای قرآن را نشنیده بودم. یک مرتبه صدای قرآن خواندن نواب صفوی سکوت زندان را در آن شب سرد زمستانی در هم شکست. نمیدانم چه میخواند. اما پس از چندین سال که من صوت قرآن را نشنیده بودم صدای او تمام وجودم را به خود جلب کرد. وقتی قاضی عسگر از ایشان میخواست آخرین وصیت خودشان را بگویند در جواب گفت؛ ما شهید میشویم، اما بدانید از هر قطره خون ما مجاهدی تربیت خواهد شد و ایران را اسلامی خواهد کرد در آن لحظه من به افکار این مرد خندیدم. بعد به دوستانش گفت، بچهها من جلو میروم اللهاكبر میگویم شما هم پاسخ تکبیر مرا بدهید.
من شنیدم نواب صفوی گفت چشمان ما را نبندید، زیرا ما میخواهیم با چشمان باز به استقبال شهادت برویم. اللهیاری میخندید و گروهبانها و افسرانی که آنجا بودند حرفهای نواب را به مسخره گرفته بودند. خود من هم در دلم میخندیدم که این مرد31ساله چه میگوید! در چه آرزویی به سر میبرد! کمونیسم جهان را گرفته، یک میلیارد کمونیست در دنیا هست، دنیای سرمایهداری، نظریات اومانیستی، افکار گوناگونی که فلاسفه اروپا و شرق دارند تحویل بشریت میدهند جایی برای مذهب نگذاشته، اما این سید یکلا قبا در حین مرگ دارد میگوید که از هر قطره خون من مجاهدی بزرگ به وجود خواهد آمد.»
.
.
.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi