eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
انجمن راویان شهرستان بهشهر
🕊 در سال 1332 در شیراز دیده به جهان گشود ، او پس از اخذ لیسانس مهندسی ماشین آلات کشاورزی در یک شرکت در آبادان مشغول به کار شد که با تاسیس جهاد سازندگی با این فکر که به شیراز بیاید و به عمران روستاها بپردازد از آن شرکت استعفا داد و مدتی در کوار و قادر آباد به کار اشتغال داشت.  بعد از آن درهنرستان به تدریس اشتغال داشت ، شهید از ابتدای جنگ به عضویت بسیج درآمد و مدت پنج سال در جبهه حضور داشت مدتی به عنوان مسئول هدایت اتش و سپس جانشین فرماندهی در توپخانه لشگر 19 فجرفعالیت نمود،او در ابتدای تشکیل گروه توپخانه 63 خاتم (ص)یار و همفکرشهید حبیب الله کریمی بود مدتی نیز فرمانده مرکز هماهنگی پشتیبانی اتش گروه توپخانه 56 یونس(ع) بود. چند روز قبل از کربلای 5فرمانده توپخانه سپاه او را برای فرماندهی توپخانه لشگر 19 فجر انتخاب نمود. ولی در شب شروع عملیات او  و دو برادرش   و  ،و دامادشان محمد کدخدا لباس غواصی به تن کردند وبه خط عراقیها یورش بردند.همیشه به مادرش می گفت : مادر تو شش پسر داری باید دین خود را ادا کنی و ما را در راه خدا بدهی ، گویا به وی الهام شده بود که هر سه برادر با هم شهید می شوند.  مهندس شهید ظل انوار از استادان هنرستان فنی شهید غفاری کوار بود ، شهیدی که در سال 1358 زمانی که انقلاب اسلامی ایران روزهای آغازین قیام مردم را پشت سر می گذاشت ، هنرجویان را بیدار می کرد و می گفت : بچه ها بیدار باشید آمریکا با چکمه هایش خواهد آمد.  این شهید والا مقام در حالی به همراه دو برادر شهید دیگرش شهیدان مهندس ظل انوار و ظل انوار در یک شب افتخار آفرین برای ملت مسلمان ایران ندای حق را لبیک گفتند و شربت شیرین شهادت نوشیدند که همواره ندای ملکوتی الله اکبر آنان زینت بخش خاکریز جبهه ها بود.  شهید مهندس آن هم از فرماندهان دفاع مقدس از یک خانواده افتخار آفرین برای استان پهناور فارس و در شب شکستن خط مقدم دشمن عضو گردانهای غواص در منطقه پنج ضلعی شلمچه افتخاری است که در تاریخ ماندگار خواهد شد.  شب اول عملیات غرور آفرین کربلای پنج روح پاکشان در راه عشق به امام حسین به آسمانها شتافت ، عملیات کربلای پنج جلوه گاه ایثار و جانبازی او و مردانِ مردی است که زندگی را به شوق شهادت زیستند و در سرانجامی سرخ ، به سرآغازی سبز نائل آمدند.  19 دیماه 1365 عاشورای دیگری است که شهید ظل انوار و دو برادر دلسوخته اش جمال و کمال ، بهمراه دوست همسنگرشان سردار شهید سید محمد کدخدا ، کربلای شلمچه را از خون خویش رنگین ساخته و چونان کبوترانی سپید بال در آسمان بی کران جنوب به پرواز در آمدند. @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر دلت را داده ای به ؛😇 پَسَش مگیر😌 بگذار در این روزگار بماند😍 @Revayate_ravi
2.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـــــــــــــ══✼🌿🌹🌿✼══ـــــــــــــ ــــــــ بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین ــــــــ 🌟در خانه طوری بودند که ما کمبودی احساس نمی کردیم. من هیچ وقت درگیر مسائل خرید بیرون خانه ،کوپن یا صف نبودم. جالب است بدانیدکه اکثر مطالعات شان را در این دوران در همین صف ها انجام میدادند! تمام خریدخانه به عهده ی خودش بودواصلا لب به گلایه باز نمیکرد؛ خلق خوشی در خانه داشتند از من خیلی خوش خلق تر بودند.... 💖 @Revayate_ravi
🚩از نوشته های زیبای شهید آوینی,,, سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران بود. اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم. اما وسط راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم ولی پول نبود…! جیب چپ نبود… جیب پیرهنم! نبود که نبود … گفتم حتما تو کیفمه! اما خبری از پول نبود… به راننده گفتم: اگر کسی رو سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!! گفت: به قیافه اش نگاه می کنم! گفتم : الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق براش افتاده…!!! یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی ، می رسونمت … . خدای من! من مسیر زندگی ام رو با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم اما الان هرچه نگاه می کنم ، می بینم هیچی ندارم، خالیه خالی ام … فقط یک آه و افسوس که مفت عمرم از دست رفت … خدایا ما رو می رسونی؟؟؟ یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مون میکنی؟؟؟ الهی و ربی من لی غیرک ...👌 @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
∞دلت ڪه گرفت با رفیقے درد و دل ڪن ⇜ڪه آسمانی باشد♥️Γ این زمینیـها در ڪارِ خود مانده اند @Revayate_ravi
1.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•💛🕊• اِمـام‌رضا.. قربونِ‌کبوترات.. یـه‌نگاهیم،بکن‌بـه‌زیرِپات @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷سیره و خاطره رزمندگان 💐در باره شهید دکتر شهید چمران 🌺 در روز فتح سوسنگرد. 🦋صبح زود ، ما پا شدیم. وقتی به منطقه رسیدیم،من پرسیدم چمران کجاست؟ گفتند :چمران صبح زود آمده وجلو است. یعنی قبل از آنی که نیروهای نظامی منظم ومدون_که برنامه ریخته شده بود که این ها درکجا قرار بگیرند و آرایش نظامی شان چگونه باشد _حرکت بکنند و راه بيفتند، چمران جلو تر حرکت کرده بود و با مجموعه خودش چندین کیلومتر جلو رفته بودند. بعد هم الحمدلله آن کار بزرگ انجام گرفت، و چمران هم مجروح شد. خدا این شهید را رحمت کند. این جوری بود چمران. دنیا ومقام برایش مهم نبود؛ نام و نان برایش مهم نبود؛ به نام کی تمام بشود، برایش اهمیت نداشت. با انصاف بود، بی رو دربایستی بود، شجاع بود، سرسخت بود. درعین لطافت و رقت و نازک مزاجی شاعرانه وعارفانه، در مقام جنگ یک سرباز سخت کوش بود. 🌹راوی :حضرت امام خامنه ای «مدظله». ☘کتاب:زمانه را بشناس ص٨٧و٨٨ @Revayate_ravi
پشت ترک موتورش بودم رسیدیم به یک چهارراه خلوت پشت چراغ قرمز ایستاد بهش گفتم: امید چرا نمیری..؟! ماشین که اطرافت نیست بهم گفت: رد کردن چراغ خلاف قانونه و امام گفته رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی خلاف شرعه پس اگر رد بشم گناهه داداش من شب تو هیئت اشک چشمم کم میشه شهید_امیداکبری @Revayate_ravi