eitaa logo
ریحانه زهرا:))🇵🇸
4.5هزار دنبال‌کننده
53.9هزار عکس
38.2هزار ویدیو
617 فایل
‹ ﷽ › - ️مـٰا‌همـآن‌نَسل‌ِجَوانیـم‌ڪِہ‌ثـٰابِت‌ڪَردیم‌ در‌رَه‌ِعِشـق،جِگَردارتَراَزصَد‌مَردیم..! - هرچه‌اینجا‌میبینید‌صرفا‌برای‌ما‌نیست! - کپی؟! حلالت - ‹بی‌سیم‌چۍ📻› https://harfeto.timefriend.net/17323605084289 - <مدیرارتباطات> @Reyhaneh_Zahra1
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید‌جهاد‌مغنیھ:" •• ⸤🎤بخشےازمصاحبھ‌بامادرشهیدجهادمغنيھ⸣  مادرجهاد‌دربارھ‌چگونگےورودپسرش‌بھ ‌بخش جهادے‌حزب‌اللھ‌‌لبنان‌مےگوید: ••• «بعدازشهادت‌پدرش‌جو‌بدے‌بھ‌وجودآمدھ‌بود. غربےها‌هر‌تهمتےبھ‌عمادمغنیھ‌مےزدندو هر حرفےدربارھ‌اش‌منتشرمےڪردند. •• از‌این‌ڪارهایشان‌هم‌هدف‌داشتند.‌ هدف‌ازبین‌بردن‌همان‌اثرےبود‌ڪھ‌درپیام‌ سیدنا‌القائدآمدھ‌بود. •••• اینڪھ‌‌مطمئن‌بودند‌این‌خون‌اثر‌خواهدگذاشت ‌و‌باید‌بھ‌هر‌ترفندےجلوےاین‌اتفاق‌رابگیرند. باآن‌شایعھ‌و‌تهمت‌ها‌و‌نسبت‌دادن‌هربدے بھ‌عمادمغنیھ‌مےخواستن نگذارند •• شخصیتش‌در‌چشم‌مردم‌دنیا‌آشڪارشود. • مےخواستنداوراتروریستےڪھ‌براے اهدافش‌هر‌جنایتےمرتڪب‌مےشدھ ‌معرفےڪنند‌این‌نسخھ‌امادرمنطقھ‌جواب‌نمےداد. ‌پس‌باید‌جوردیگرےعمل‌مےڪردند. ••• درڪشورهاےمنطقھ‌ازاین‌درواردشدند ‌ڪھ‌بیان‌ڪنندعمادمغنیھ‌چندهمسر‌داشتھ، ‌اهل‌فلان‌تفریح‌و‌فلان‌مسائل بودھ‌... •• تا‌بھ‌مردم‌منطقھ‌هم‌القاڪنندڪھ‌خیر! عماد‌مغنیھ‌آن‌طورهاڪھ‌شما‌فڪرمےڪنید •• هم‌نبودھ‌است.مبارزوچنین‌نبودھ‌است. مردےبودھ‌بھ‌دنبال‌خوش‌گذرانےهاوعیاشےخود..!» "زندگے‌نامھ‌و‌خاطرات‌فرماندھ🌿" •• +ادامھ‌دارد...:)!
درسته دختریم.... ولی..😎
🌷السلام علیک یا بقیه الله ❤ مـــهــدی جان(عج) مولا بیا که لحظه لحظه ام انتظار می شود ❤️ دلم برای دیدنت بیقرار می شود تمام هستی ام شده اسیر عشق پاک تو.. بی تو هر لحظه دلم جریحه دار می شود.
ـــ⟮💚⟯ـــ گل‌نرگسم زهمہ‌دست‌ڪشیدم ڪہ‌تــوباشـےهـمـہ‌ام باتوبودن‌زهمہ‌دست‌ڪشیدن‌هم‌دارد.🖐🏻.:) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌「❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌」
وقت نماز است🌱♥ رفیـــق ڳوش ڪن🙃♥ خـــدا میخاد صداٺ بزنه☺😍🗣 نزدیک اذانه🍃🕌 بلند شو مؤمݩ😇📿 اصلا زشتھ بچھ مسلمۅݩ مۅقع نماز تۅ فضاے مجازے باشھ!!🙄😶🙊 🌙💌 نٺ گوشے←"OFF"❎ نٺ الهے←"ON"✅ وقٺ عاشقیہ😍 ببینم جا نـــماز هاٺون بازه؟🤨🧐 وضـــو گرفٺید؟🤔😎 اگ جواب بݪہ هسٺ ڪہ چقدر عالے😉👏💯 اݪٺمآس دعــــآ...🤲📿 اَݪݪہُمَ عَجݪ ݪِوَݪیڪَ اݪـفَرج🦋🌿 پآشـــو دیگہ 😑🏃♂😅 نمازت سرد نشه رفیق😉🌷 😎✌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل تو دلم دیگه نیست آقا واسه کربلا 1.mp3
6.8M
اسم منو بنویس آقا واسه کربلا کپی از مطالب آزادِ باذکرصلوات برمهدی عجل‌الله‌فرجه 🌱✨
•••📞⸣ ⏳📞¦⇢ - وقتی‌ما‌حتی‌توی‌نمازی‌ڪه‌ڪمتر‌ازیڪ ساعت‌زمان‌می‌خوادسستـۍمی‌کـنیم‌‌! خیلی‌باید‌پـررو‌باشیم‌ڪه‌‌توی‌مشڪلات‌ از‌خـدا‌طلبڪار‌باشیم‌و‌کمڪ‌بخوایم ..! - 💔!- ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ریحانه زهرا:))🇵🇸
💕خانم خبرنگار و آقاے طلبہ💕 🦋#پارت4🦋 بیرون رفتن آقاجواد از ماشین همانا و ترکیدن فاطمه از خنده هم هما
💕خانم خبرنگار و آقاے طلبہ💕 🦋🦋 تقریبا یه رب تو راه بودیم تا بالاخره رسیدیم جمکران، در ورودی ماشینو پارک کرد... سید: بفرمایید بریم ببینیم پیدا میکنیم کاروانتون رو فاطمه:ممنون چشم فاطمه: چرا کشتیات غرق شده _هیچی بابا ولم کن آقا سیدم مشکوک شده بود شدیدددد لابد پیش خودش میگه این دختره پرحرف چرا زبون به دهن گرفته،اصلا بزار بگه ... سید: خب یه نگاهی بندازید ببینید دوستاتون رو میبینید فاطمه: نه من آشنایی ندیدم میخوای من میرم داخل مسجد رو بگردم فائزه جان شما با آقاجواد توی صحن بیرون رو بگردید... هر موقعیت دیگه ای بود قطعا از خوشحالی هم قدم شدن باهاش غش میکردمولی الان اصلا حالم خوب نیست.... نمیدونم چی تو نگاهش داشت که اینجوری پریشونم کرد... فاطمه از ما جدا شد و رفت طرف مسجد من و آقاسیدجوادم همراه هم راه افتادیم... هم قدم هم آروم حرکت میکردیم... انگار نه انگار که قرار بود دنبال کاروان بگردیم... هیچ کدوممون تو این دنیا نبودیم اصلا... من تو فکر اون و حسی که تو این یکی دو ساعته تو دلم جوونه زده.. اونم تو فکر... هی... سید: چرا سرتون پایینه خانوم د نگاه کن ببین دوستی ، آشنایی کسی رو نمیبینید چه قدر صداش قشنگه... چرا دقت نکرده بودم... _چشم سرمو که گرفتم بالا یه گنبد فیروزه ای جلوی چشمام نقش بست... خدای من اینجا جمکرانه... آرزوم دیدن اینجا و زیارت آقا بود... ولی حالا این قدر درگیر یه جفت چشم عسلی شدم که حتی نفهمیدم کجام... _السلام علیک یا بقیه الله فی العرضه... به زبون آوردن سلام همانا و جاری شدن اشکام همانا جواد با بهت سرشو طرف من چرخوند و وقتی دید نگاهش نمیکنم اومد جلوم عسلی چشماشو تو قهوه ای خیس چشمام دوخت سید: چیشد یهو _هیچی... یهو یه صدای آشنا اسممو از پشت سر صدا کرد... صدا:فائزه السادات خودتی...؟