🖇⃟⃟ ⃟📷
•.
حاجۍمۍگفت:ازخداخواستم
اینقدࢪبہمنمشغلہبده
ڪہحتۍفࢪصتفڪࢪگناههمنڪنم!🖐🏻
•.
¦📷⃟ ⃟🖇¦ #حاجے
#شهیدانھ🥀
رفیقِمذهبےمَن!🌱
وقتےتنبلےمیڪنےومیگذری🙄
جملہتوفیقنداشتمروبھونہنڪن^^😊
-شھادتروبھاهلدردمیدن((:💔🕊'!
#تلنگــࢪانـھ
دِلبَستَنبِہدُنیایۍکِہصآحِبِششَبورُوز
اَزدستِاَصحـٰابِشگرِیہمیکُنہ . .
شَرعاًحرآمہ!☝🏻🍂
#بَراۍِکۍڪآرمیکُنۍ؟!
#انتشارپستثوابجاریہ♡
#دلے🙂🌿
•
•
-تو تنهاییات به چی فکر میکنی؟!
+به خیلی چیزا..
-مثلا؟!
+شهادت..
تشییعی این چنینم آرزوست💔
•😇🌸•
#استاد_پناهیان✨
براۍاینکهفردایتمثلدیروزنشود ،
ازامروز بهترینبهرهراببر.😃
بهترینبهرهامروزتاسفبراۍ
دیروزنیست ؛ توبهازدیروزاست.🍃
فرقتاسفو توبهایناستکهوقتۍ
درتوبهتاسفمیخورۍدر
آغوشگرمخداهستۍ😍
واوتورانوازشمیکندو
براتگذشتهراجبرانمیکند🦋
اماانساندرتاسفتنهاست
وهیچکمکۍبهاونمیرسد . . .
#دݪانہ💌
#به_رنگ_آرامش😌♥️
بندھ خدا:
میگفت وقتی نصفه شب بیدلیل از
خواب بیدار میشی و تـا چند لحظھ
خـوابـت نمیبـره؛ بِدون یـھ فرشتھ
بیدارت کردھ ! چون اون موقع خدا
کنارتنشسته تا به درد و دلت گوش
کنھ. بخاطر همیـن میگـن وقتـی یھ
دفعه از خواببیدار میشی و خوابت
نمیبرھ حتمـا دعـا کن و آرزوهاتو بھ
خدا بگو :)!🌻💛✨
#بسیجی
••🕊••
بہرفیقشپشتتلفنگفت:
ذکر "الهےبہࢪقیہ" بگومشکلټحلمیشہ
رفیقشیكتسبیحبرداشت
بہدهتانرسیده
دوستاشزنگزدنوگفتنسفر
کربلاشجورشده..!💔
#شهیدحسینمعزغلامے🌱
#کلام_شهدا✨
#سرباز_سید_علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⸾⸾🌿♥️•
#حسین_جان
‹ مَـنَماونحَـسرَتِیـہحَـرَمنَـدِیِـدھٔ
توۍِزِنـدِگِیشبِـھغِیـرِغَـمنَدِیـدھٔ
هَمونِۍڪِہخِیلۍوَقتِہڪَربَلآ
هِیـچدِیـگِهخـوابِ
ڪَربَلآروهَـمنَدِیـدھٔ💔
ریحانه زهرا:))🇵🇸
💕خانم خبرنگار و آقاے طلبہ💕 🦋#پارت2🦋 چشم قشنگه: اوهوم خانووووم... حواستون کجاست... اوه اوه از اون م
💕خانم خبرنگار و آقاے طلبہ💕
🦋#پارت3🦋
شروع کردم به گرفتن شماره مهدیه...
مشترک مورد نظر خاموش می باشد
ای وای بدبخت شدیم رفت گل رس تو سرمون
_ممنون برنمیداره احتمالا گم شدیم...
حاجی : از کدوم شهر اومدید دخترم
_کرمان
سیدجواد
_با کاروانای زیارتی اومدید؟
_بله
سید: پس بیاید من میرسونمتون ترمینال فقط زود باشید چون ممکنه برن
_ممنون دستتون درد نکنه ...
فاطمه: خدا خیرتون بده ممنون...
سید: خواهش میکنم بفرمایید
از حاج آقا تشکر کردیم و پشت سر سید راه افتادیم ماشالا چه قد و بالایی چقدر مردونه و جذاب از پشت راه میره ...
حالا تازه فرصت کردم نگاهش کنم
کلا جذب چشاش بودم قیافشو ندیدم...
خدای من این طلبه اس بابا الکی میگه...
تیپش عین خانواننده هاس
روشو کرد طرف ما خدای من چهرش
چقدر ناز و معصومه
ندای درون : وای فائزه خجالت بکش پسر مردومو خوردی
_ندا جون شرمنده تم میشه خفه شی...
گناهش گردن خودم با مشتی که فاطمه به پهلوم زد جیغم رفت هوا..
_مگه مشکل داری چرا میزنی فاطمه که رنگش قرمز شده بود اشاره کرد به سید...
سید در حالی که کلافه بود گفت:
خانوم محترم اگه نگاه کردنتون تموم شد بیاید سوار شید جا می مونید ها...
وای خاک تو سرم شرفم افتاد کف پام
با فاطمه رفتیم کنار ماشینش یه ۲۰۶ آلبالویی بود در عقب رو که باز کردیم روی صندلی عقب کلی خرت و پرت بود و فقط یه نفر جا میشد
من و فاطمه ام عین بز همدیگه رو نگاه میکردیم سید برگشت طرف من و گفت : به دوستتون بگید عقب بشینن شما یکم بیشتر جا میبرید بفرمایید جلو بعدم با یه لبخند ملیح نشست سرجاش این با من بود به من گفت چاق خو اره دیگه فقط یکم محترمانه ترش...
فاطمه عقب نشست و منم در جلو رو باز کردم و نشستم پسره بی ادب...
یه بسم الله آروم گفت و ماشینو روشن کرد
_واااای صبر کنید آقا جواد
سید: چیشد..
_دوربینمو از امانت داری نگرفتم ...
سید: قبض رو بدید من میرم میگیرم
قبض رو به بدبختی از جیب شلوارم در آوردم و دادم دستش،از ماشین پیاده شد و با دو از پله های جلوی ورودی حرم بالا رفت...
ریحانه زهرا:))🇵🇸
💕خانم خبرنگار و آقاے طلبہ💕 🦋#پارت3🦋 شروع کردم به گرفتن شماره مهدیه... مشترک مورد نظر خاموش می باشد
💕خانم خبرنگار و آقاے طلبہ💕
🦋#پارت4🦋
بیرون رفتن آقاجواد از ماشین همانا و ترکیدن فاطمه از خنده هم همانا
_کوفت سر قبر شوور نداشتت بخندی الهی
فاطمه: این پسره، ناجور تو رو کرده تو دیوار ها اخ اخ دلم تو به پسرا نگاهم نمیکردی تا دیروز نه از امروز که پسر مردمو قورت دادی یه بشکه آبم روش...
_هه من اصلا اینو آدمم حساب نمیکنم
هردو ساکت شدیم و نشستیم منتظر آقا اوه اوه فاطیم فهمید چقدر امروز ضایع بازی در آوردم(البته خواننده محترم مدیونی فکر کنی من کلا ضایع هستم دیگه احتیاجی به ضایع بازی نیس)دیگه باید عین آدم رفتار کنم عین یه دختر گل مثل خودم سنگین و رنگین...
آقا جوادم بالاخره تشریف مبارکشون رو آوردن و دوربین منم آوردن...
_آخی دوربین جوووونم...
چقدر دلم برات تنگ شده بود
اوه اوه بلند گفتم...
برادر جواد داره عین بز نگام میکنه
_عه چرا منو نگاه میکنیدحرکت کنید دیگه
سید: مگه من راننده شخصی جناب عالیم دستورم میده اومدیم ثواب کنیم ها...
_اگه میخواید منت بزارید ما همینجا پیاده میشیم دستمو تا گذاشتم روی دستگیره در که بازش کنم سید گفت : لازم نکرده پیاده شید شهر غریب گم میشیدخودم میرسونمتون...
تصمیم گرفتم تا ترمینال حداقل خفه خون بگیرم و دیگه حرفی نزنم
وااای نه رسیدیم ولی چه رسیدنی
ماشین کرمان رفته
فاطمه: فائزه بدبخت شدیم چیکار کنیم
_نمیدونم
سید: از ترمینال قرار بود مستقیم برن کرمان؟
_عه نعععع میرن جمکران
اخ جوووون جواد جوون بزن بریم
اوه اوه
یا همه امام زاده ها
چی گفتم
چه جو سنگینی حاکم شده هیچ کس حرف نمیزنه راه افتاد سمت جمکران...
سلام🥰
من مدیر کانال هستم...⚘
دوستان براتون یک کانال عالی پیدا کردم
کانال مذهبی هست🤩😍
پروفایل💜، عکس های متنوع و زیبا💚 ، لطیفه ❤، ترفند های خوب وعالی💛 ، متن های آموزنده و مفید 🧡، کاردستی های ناب🤎
@bankeghol 😊 لینک کانال
🌹من تاخودم رفتم توش عضو شدم 🌹
⚘عالیه
تازه تبادل هم داره😉💖😊
این هم ایدیم برای تبادل😊⚘
(@Reyhanmehr )
درجه ی یک🤗👌💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســــــلام
صبحتـــــــــــــــون
بخیـــــــــــر
💖🌹💖🌹
🏡
#الـسلامعلــیالحســین✋
بھترین منصب من
در همه عالم این است
ڪه بخوانند مرا
نوڪر دربار حسین علیہالسلام
#اربابدلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی 📲
⁉️چگونه هر 🌤روز یاد #امام_زمان(عج) باشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
بهت رو زدم
بیا ویرونهرو آب و جارو زدم ..
.
+روضهاحساسیهاحتیاط!
#امینقدیم #خاتونرُقیه💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_آقا💖 🦋#سیره_شهدا
مراقبت عجیب یک شهید از #بیت_المال
🏖 درس خواندن من یک خرج تحمیلی ای بر بیت المال بوده.می ترسم که حقی به گردنم باشد
بعد از #شهادت من موتور گازیَم 🛵 را بفروشید + پولهای بانکم
و همه را به بیت المال بدهید🍃
💛💜#حضرت_عشق💚❤️
#امام_خامنه_ای 💕