به قربـون اونکـہ بلنـدآوازسـٺ کرامتــش بۍ‌حــد و بۍ‌اندازســٺ هــوا ازش نفــس میگیـره چونکــہ اسم حســـن مثل هوای تازسـٺ😍💚 #حسن‌جانم #الحمد‌لله‌امام‌حسنی‌ام #ولادت_کریم_اهل‌بیت_مبارک🎊🎉💐🍃 #آقای_کریمم #ماه‌مهمانے‌خدا #ماه_مبارک_رمضان #رمضان‌الکریم #کربلایی_مهدی_رعنایی

نماهنگ آقاے مهربون🎙🍃 جهان رو بہ پات میریزم حَسن🌻 آقاے مـهـربـون عـزیـزم حَسن🌱 هـم قــطـره و تــو دریـا حَسن🎋 تا آخرین نفس میگم یا حَسن🌸 #حسن‌جانم #الحمد‌لله‌امام‌حسنی‌ام #میلاد_امام_حسن_مجتبی

「💛」 رخسارِ ماهِ تو:)))! {#امام_زمان}

زهـࢪا‌پـسـڕ‌آورده‌قـࢪص‌قمـࢪ‌آورده🌹 #میلاد_امام_حسن_مجتبی

آقای‌مهربون‌عزیزم‌حسن♥️🌿 #ماه_رمضان #میلاد_امام_حسن_مجتبی

#ولادت_آقام_مبارک #پسر_زهرا_اومده #عیدتون_مبارک #کریم_اهل_بیت آقای مهربون عزیزم حسن💚

به‌کفرگفت‌که‌ دست‌حسن‌دوایی‌نیست درست گفت برادر،خود دواحسن‌است💚🌿 #ماه_رمضان #میلاد_امام_حسن_مجتبی

عاشق اونه که تو دلش هر شب روزه برا امام حسن داره:))💚 #میلاد_امام_حسن_مجتبی #قفلیم

به‌‌سینه‌هیچکی‌دست‌ردنزده‌امام‌حسن حیدری‌هستیم‌بامددامام‌حسن♥️🌿 #مولودی #میلاد_امام_حسن_مجتبی #قفلیم

#ولادته_آقامه #استوری #کلیپ «آنقدر بخشیدی که دستانت بخشندگی را هم هوایی کرد»

ولادت حضرت امام حسن(ع) برهمه شیعیان مبارک باد❤️ #ولادت_امام_حسن #میلاد_امام_حسن_مجتبی

# امام حسن (ع)....😍 حسنی ام من ....💚 اقای کریمم تولدت مبارک 🌱

💚مهــدی جان برای دعاهایمان دعـا کن که مبادا دعای ما برای شما حکایت نامه های کوفیان شود برای ارباب حسین 💚#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج 💚#امام_زمان ‌‌‎‌‌

با حـــسن باش کـه مــحتاج به غــیرش نشـوی بر ســـر ســفره گــداییم و چـه شــاهی داریـم 💚 ســالروز ولادت کـریم اهل بیــت، اسوه کــــرم، جــــود و بخشش، امام حــــسن مــــجتبی(ع) مبارک باد... #میلاد_امام_حسن_مجتبی (ع) #یا_معز_المومنین

دعای‌روز پانزدهم‌دهم ماه‌رمضان..🌙 ⛅أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج ⛅

ما حسینی شده ی دست امام حسنیم ولادت آقامون مبارک باشه❤️🌿...

🍃🌸 عجایب آیت الکرسی🍃🌸 🌾«ابوبکر بن نوح» می گوید: پدرم نقل کرد: دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم. 🌺✨یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم. 🌺✨فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته. 🌺✨گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟ گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد. 🌺✨خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام. من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم. 📗 شفا و درمان با قرآن ، ص 50