eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 💠نعمت‌های خداوند را یاد کنیم و شاکر باشیم ✍آیت الله مجتهدی تهرانی: قدیم در کتابی این داستان را خواندم که: سعدی شاعر معروف یه وقتی کفش نداشت، عصبانی بود که من شاعری این مملکت، باشم آن وقت کفش ندارم. مدتی از خدا ناراضی بود که: خدایا، این چه زندگی است که ما کفش نداریم بخریم. شاعر هم هستیم! تا اینکه یک روز جلوی مسجد می‌گذشت، یک نفر را توی مسجد دید که از زانوها به پایین پا نداشت، تا او را دید، سرش را بلند کرد و گفت: «خدایا شکرت که اگر من کفش ندارم، پا دارم».تا دیروز از خدا ناراضی بود، اما امروز که دید این شخص پا ندارد، خوشحال شدو گفت: « الحمدالله، اگر من پا نداشتم، چیکار میکردم؟» 🔘خدا می داند واقعا اگر ما پا نداشتیم چیکار میکردیم؟! گاهی نعمت های خدا را یاد کنید. پا نداشتیم، دست نداشتیم، چشم نداشتیم، گوش نداشتیم، چیکار میکردیم؟ 📚ڪتاب بدیع الحکمة حکمت 24 از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانی(ره) ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅از ماست که بر ماست قال الصادق علیه السلام : إنَّ العَبدَ إذا کَثُرَت ذُنُوبُهُ وَ لَم یَکُن عِندَهُ مِنَ العَمَلِ مَا یُکَفِّرُهَا ابتَلَاهُ بِالحُزنِ لِیُکَفِّرُهَا. 🌸امام جعفر صادق علیه السلام: هر گاه گناهان بنده ای زیاد شود و عملی که آن گناهان را بپوشاند، نداشته باشد، خداوند او را به غم و اندوه مبتلا کند، تا کفاره گناهانش شود. 📚اصول کافی ج2 ، ص 444 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لیله الرغائب شده یا رَبَّ 🙏 دل ما افتاده به دامان کرامات شما تنها آرزوی ما به این شب گشته ربی قسمتم کن حرم کرب و بلا . . .🙏 『 ♥️⃤ @ProFiLKade ♡ 』
CQACAgQAAxkBAAEiH5JgLpJ92u6xdi8zSmL9lEC5MP_1LwACFgQAAjdQsVJBL5P5jDKMuR4E.mp3
4.1M
آرزوها آرزو کن اگ شاده دیگه هیچوقت 『 ♥️⃤ @ProFiLKade ♡ 』
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_400 چشمانش را به نقطه ای دوخت و لح
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان ... _ای بابا خوابیا؟ اون بدبخت زن گرفته بچه اش تو راهه. جز دل انگیز و خاله و شوهرش کسی نیست که! مردد نگاهش کرد. _سه میشه ایمان... اگه بفهمه روزگارم سیاهه! ایمان نتوانست جلوی خنده اش را بگیرد. _ولی خودمونیما اینجا غریبه نیست.. خیلی نافُرم زن ذلیلی.. میدونستی؟ خودش هم خنده اش گرفت. _چیکار کنم؟ نمیخوام بیشتر از این ناراحتش کنم! به حد کافی گند زدم به زندگیش! هر دو سکوت کردند. _ولی یه چیزی بگم پارسا؟ زیاد امیدوار نشوها... ولی حس میکنم مثلِ قدیم ازت کینه نداره! قبلنا حتی اسمتم نمی آورد! به رو به رو خیره شد. _عجیبه با این همه مقاومتی که داره از خودش نشون میده حس میکنم یه کور سوی امیدی هست! خودمم گیج شدم. تصمیمم برای پس کشیدن... شرایطِ جدیدشون! صدایش به زمزمه تبدیل شد: _حرفای سامیار! _هنوزم نمیخوای بگی چی گفت که از رفتن منصرف شدی؟ با بی حواسی به رو به رو خیره شد. با اخمهای در هم و فکری که تمامِ مدتِ این دو ماه به شدت درگیرِ آن یک جمله ی سنگین بود. "یک بار با رفتنت همه چی رو خراب کردی... نذار تاریخ تکرار شه!ا" خودکارش را پایین گذاشت و بارِ دیگر سعی کرد حواسش را متمرکز به نقشه ی رو به رویش کند. یک جایِ کار میلنگید اما کجا؟ ذهنش درگیر بود... درگیرِ نیل و خانه به دوشی اش.. درگیرِ بهار.. میدانست به زودی صبرش تمام خواهد شد و بر خالف قولش بهانه گیری هایش را آغاز خواهد کرد. برای نیل ناراحت بود.. برای صبر و حوصله ای که باید در مقابل سوال های تمام نشدنیِ کودکشان به خرج میداد... برای فشاری که باید به تنهایی بر دوش میکشید! سرش را روی میز گذاشت. نمیتوانست بی خیال باشد! مگر میشد موضوع نیل و بهار باشد و او در بی خیالی طی کند؟ تلفن بیسیم را چند بار در دستش چرخاند و در نهایت شماره را گرفت. با اولین بوق صدای خسته و آرامِ نیل در گوشش پر شد. _جانم بابا؟ تعجب کرد. _نیل؟ نیل با مکث کوتاهی جواب داد. _تویی؟ فکر کردم باباست! چرا صدایش این همه خسته بود؟! _سالم.. خوبی؟ _خوبم.. اگه این تلفن های پشت سر هم بذارن کارمو بکنم! کنایه اش را نادیده گرفت. _میخوای بعدا تماس بگیرم؟ هول شد. _نـــه!.. منظورم تو نبودی! بابا و بردیا از صبح شصت بار زنگ زدن.. نگرانن! نفسش آه شد. _حق دارن.. من که گفتم بمون تا وقتی براتون خونه بگیرم! مثل همیشه حرف حرفِ خودته! پول هم که.. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: ناشناس ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
پارت جدیدمونه😍☝️☝️ ... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 🔴🔵داستان عاقبت دختر فراری از سفره عقد😱👇 eitaa.com/Reyhaneh_show/27610 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
🌷سلام 💕به اولین روز 🌷اسفند خوش آمدین 💕برایتان ماهی 🌷پراز موفقیت 💕لبریز از پیشرفت و 🌷سرشار از خوشبختی 💕از خداوند خواهانم 🌷الهی اسفند ماه 💕بهترین ماه زندگیتون باشه
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️سـلام بـه‌ صبح 🌲دل انگیز زمستانی ❄️سـلام بـه‌ ماه اسفند 🌲سـلام بـه زنـدگی ❄️سـلام به دوستان عزیز 🌲مـاه اسفند تـون ❄️پر ازاحساس خوشبختی 🌲جـاده زنـدگی ‌تـون هموار ❄️وتـوأم باسلامتی وکامیابی 🌲آدینه تون بخیر ونیکی
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸تولد دوستان گل اسفند ماهیمون 🎊رو تبریک میگم 🌸امیدوارم به تمام 🎊آرزوهای زیبـاتـون برسید🎂 🌸تولدت مبارکـــــ🥁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ماجرای عجیب "رسول تسمه کش"... 🎤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍رمیله گفت: در زمان علیه السلام روزي تب شدیدي داشـتم. روز جمعه آرامشـی درّخود دیـدم و بـا خود گفتم بهترین کار این است که روي خودم مقـداري آب بریزم و پشت سـر امیرالمؤمنین علیه السلام نماز بخوانم. این کار را کردم و به جانب مسجد رفتم. همین که مولی امیرالمؤمنین روي منبر رفت، تبم دوباره برگشت. وقتی آن جناب نماز را تمام کرد و به جانب خانه رفت، من نیز با ایشان رفتم. فرمود: رمیله! دیـدم در خود پیچیده بودي. عرض کردم: آري، و جریـان را به عرض ایشـان رسانـدم که علاقه داشـتم نمازي پشت سـر شـما بخوانم. فرمود: رمیله! هر مؤمنی که مریض می شود، مـا نیز به واسـطه بیماري او مریض می شویم، محزون نمی شود مگر اینکه ما نیز از انـدوه او محزون می شویم، و دعایی نمی کنـد مگر اینکه دعای او را آمین می گوییم، و ساکت نمی شود مگر اینکه ما برایش دعا می کنیم.عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! خداونـد مرا فـدایتان کنـد! این براي کسـی است که با شـما در خانه باشد، اما آنها که در اطراف زمین هستند چطور؟ فرمود: رمیله! در شرق و غیر آن، مؤمنی از نظر ما پنهان نیست. 📚بحارالانوار:١٤٠/٢٦، بصائرالدرجات:72 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 استاد مسعود عالی 💥 دو نقشه شیطان برای مؤمنین ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•