فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امیدِ خدا به ما نویدی بدهد
🎊در عید غدیر اجر مزیدی بدهد
🌸از برکت ذکر یاعلی و صلوات
🎊حق با فرجش بر همه عیدی بدهد
🌸پيشاپيش
🎊عید سعید غدیر خم مبارک باد
👤پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) :
✍ به درستی که علی 90 خصوصیت از خصوصیات پیامبران را داراست که خداوند آنها را در اوجمع کرده است و در هیچ کس غیر ازاو این چنین قرار نداده است.
📚 ینابیع الموده ج 2 ص38
از منابع اهل سنّت
اصل و نسب
مـذهـب ما را
چـو بخـواهیـد
آغاز مسلمانی ما
روز غـدیـر اسـت ...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
✴️😇👈 چــادر مهمترین حـجـاب هر بانوی شـیـعہ هست 👉😇✴️
✔️برای همین من رو #چــادرم زیاد حساسم و اکثر مواقع روی سرمه !!☺️
❌چند روزی بود میخواستم یه #چادر بگیرم اما #خیلیییی_گرون شدن 😢
💥ولی به صورت اتفاقی با #حجاب_بنی_فاطمے آشنا شدم 😍👇
http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
✅#قیمت و #کیفیت جنساشون عااااالیه فقط کافیه امتحان کنی 👆😍
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
✨#چـادر_مشـکـے ✨ میخوای بخری ولی #گرونه نمیدونی چیکار کنی؟؟😢
♨️غصه نخور فقط بزن رو #مدل_چادری که دوست داری تا #سورپرایز بشی😉👇
🌟♦️ چادر جده اصل ♦️🌟
♦️🌟 چادر لبنانی اصل 🌟♦️
🌟♦️ چادر صدفی اصل ♦️🌟
♦️🌟 چادر دانشجویی اصل 🌟♦️
🌟♦️ چادرهاے دیگر ... ♦️🌟
❌سریع #کلیک کن تا فرصت از دست نرفته👆
http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
حتما بخونید 😄😄
زنی به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ می توانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟
شیطان گفت : آری , این کار بسیار آسان است !
پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند , اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد .
پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد .
سپس زن گفت : اکنون آن چه اتفاق می افتد را ببین و تماشا کن !
زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت :
چند متری از این پارچه ی زیبا می خواهم , پسرم می خواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد .
خیاط پارچه را به زن داد .
سپس آن زن به خانه مرد خیاط رفت و در زد و زن خیاط در را باز کرد .
زن به او گفت : ممکن است برای ادای نماز وارد خانه تان شوم ?
زن خیاط گفت : بفرمایید ، خوش آمدید .
پس از آن که نمازش تمام شد , بدون آنکه زن خیاط متوجه شود , آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت و سپس از خانه خارج شد .
هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت , آن پارچه را دید , فورا داستان آن زن و معشوقه پسرش را به یاد آورد و همان موقع به فکرطلاق همسرش افتاد.
سپس شیطان گفت : اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف میکنم
آن زن گفت : کمی صبر کن ,
نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر بازگردانم ؟؟؟!!!
شیطان با تعجب گفت : چگونه ؟؟
روز بعد آن زن پیش خیاط رفت و به او گفت : از همان پارچه زیبایی که دیروز از شما خریدم , کمی دیگر می خواهم , زیرا دیروز برای ادای نماز به خانه زنی محترم رفتم و آن پارچه را آن جا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم .
اینجا بود که مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و او را به خانه برگرداند
الان شیطان در بیمارستان روانی به سر می برد و هر زنی را که می بیند , جیغ می کشد ...😂
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍒#تلنگر
واقعا تا به ڪی ...؟
قضاوت، غیبت، تهمت
چرا نمیفهمیم این ها تاوان دارد...
دل شڪستن دارد ...
چرا متوجه نیستیم این ها به ما مربوط نیست
فلانی جراحی ڪرده...
فلانی دزده ...
فلانی زشته ...
فلانی تتو، پیرسینگ، پروتز داره ...
فلانی خیانت ڪرده و ...
چرا ڪسی متوجه زندگی شخصی خودش نیس
همه خدا شدند ...
همه قاضی شدند ...
همه گناهڪارند جز خودمان ...
ای ڪاش این را بدانیم
در هر قبری فقط یک نفر دفن میشود ...
پس فڪر اعمال و افڪار خودتان باشید ...
فقط ڪافیست پاهایتان را ڪمی از زندگی بقیه بیرون بڪشید...
باور ڪنید خودتان هم آرام میشوید ..
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍒 #از_خیار_دزد_خیالباف
💎روزی شخصی بر سر جالیز رفت که خیار بدزدد.
پیش خودش گفت: این گونی خیار را میبرم و با پولی که برای آن میگیرم، یک مرغ میخرم.
مرغ تخم میگذارد، روی آنها مینشیند و یک مشت جوجه در میآید،
به جوجهها غذا میدهم تا بزرگ شوند،
بعد آنها را میفروشم و یک گوسفند میخرم،
گوسفند را میپرورم تا بزرگ شود،
او را با یک گوسفند جفت میکنم،
او تعدادی بره میزاید و من آنها را میفروشم.
با پولی که از فروش آنها میگیرم، یک مادیان میخرم،
او کره میزاید، کرهها را غذا میدهم تا بزرگ شوند،
بعد آنها را میفروشم
با پولی که برای آنها میگیرم، یک خانه با یک باغ میخرم.
در باغ خیار میکارم و نمیگذارم احدی آنها را بدزدد.
همیشه از آنجا نگهبانی می کنم.
یک نگهبان قوی اجیر میکنم، و هر از گاهی از باغ بیرون میآیم و داد میزنم: آهای تو، مواظب باش.
آن فرد چنان در خیالات خودش غرق شد که پاک فراموش کرد در باغ دیگری است و با بالاترین صدا فریاد میزد.
نگهبان صدایش را شنید و دواندوان بیرون آمد، آن فرد را گرفت و کتک مفصلی به او زد. بيچاره تازه فهميد كه همش رويا بوده است..
💟داستان و مطا💟لب پند آموز
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
در کرسیمس سال 1968؛ زن و شوهری در حال تماشای تلوزیون بودند که بعد از مدتی متوجه دست عجیبی داخل تولزیون شان میشوند...
زن به سمت تلوزیون میرود که...
ناگهان......😱😱
ادامه داستان در لینک زیر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/271253528Cc79451e89d
https://eitaa.com/joinchat/271253528Cc79451e89d
افراد زیر ۱۸سال ممنوع🔞🔞
「💛✨↷」
.
.
اینقدرےکہتوفضاےمجازیرو
قمہکشےیہدخترنوجوونمانور دادهمیشہ..
روچاقوخوردنیہپسرجوون
واسہنجاتدخترمردمدادهنشد..😕
ماجراشوشنیدےدیگہ؟!👀
نصفشبتوخیابونبہسمت
خونہمےرفتہمیبینہبہزورمیخوان چنتادخترروسوارماشینکنن
غیرتےمیشہمیرهبراینجاتشون
اونبےشرفاےبیناموسچاقورو میڪشنروگردنشرگشبریده میشہ..!!(:
دختراهمفرارمیکنن.
یہعلےمیمونہویہخیابونخالےازجمعیت🚶🏻
#شھیدۍکہرگغیرتشبریدهشد..
#شھیدعلےخلیلے بود! :)💔
.
.
「🌿」 #بدونتعارف!
#تباهیات「🥀」
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•