eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
998 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
╔═════ ೋღ پروفــ مذهبی ــایل 📖 ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ღೋ ═════╗
╔═════ ೋღ پروفــ مذهبی ــایل 📖 ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ღೋ ═════╗
🌺🌿🌺🌿 يامقلب قلب مـن در دست توست يامحول حال من سرمست توست كن تو تدبيری كه در ليل و نــــهار حال قلب من شود همچون بـــهار يامقلب قلب او را شــــــــاد ڪن يامدبر، خــــــــــانه اش آباد ڪن يامحول احــــــــسن الحالش نما از بــــــــــديها فـــارغ البالش نما 💞خــدايا رحمتت را در روزهای آخر سال برای عزیزانم جاری کن🙏 📖 ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌸🌿🌸🌿🌸
ماندن درخانه = بهترین واکسن برعلیه کرونا ماندن در خانه = حفظ سلامت همگان ماندن درخانه = شرکت نکردن در قتل افراد جامعه ماندن در خانه = کاهش بار بیماری ماندن در خانه = زنده ماندن زینتهای زندگی و پیران باخرد ماندن در خانه = ایمن شدن از بیماری ماندن درخانه = کاهش هزینه های غیر ضروری ماندن در خانه = کاهش تصادفات جاده ای ماندن در خانه = کمک به اقتصاد سلامت ماندن درخانه = پیشگیری از کاهش دارو ماندن درخانه = جلوگیری از یتیم شدن بچه های بی پناه ماندن درخانه = دمیدن امید در جامعه ماندن در خانه = جلوگیری از مرگ پزشکان و پرستاران ماندن درخانه = نشان دادن شخصیت اجتماعیمان ماندن در خانه = نشانه بلوغ اجتماع ایرانی ماندن در خانه = کمک به سلامت اقوام یرانی ترک ، کرد ، گیلک ، بلوچ ، تالش ، تات و ... با ماندن در خانه ، می توانیم مثل واکسن از کرونا پیشگیری کنیم . ماندن من ، تو ، او بهترین و شگفت انگیزترین کاری است که آمار را به شدت پایین می آورد اقوام ایرانی کدامتان موفق تر عمل خواهید کرد. با ماندن در خانه قطع کننده زنجیره انتقال بیماری باشیم . 📖 ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 💭وضعیت گناهان در قیامت ✍حضرت علی (ع) در فرمایشی مهم گناهان را به سه دسته کلی تقسیم کرده‌اند: ✅ گناهان سه دسته‌ هستند: 1⃣گناهانی که بخشیده می‌شوند 2⃣گناهانی که بخشینده نمی‌شوند 3⃣گناهانی‌ که‌ برای‌ مرتکبین‌ آنها، هم‌ امید عفو داریم‌ و هم‌ نگران‌ عذاب‌ هستیم‌. 👈امّا گناه‌ مغفور، گناهی‌ است‌ که‌ خداوند بر اثر آن‌ بنده‌اش‌ را در دنیا عذاب‌ داده‌ است‌؛ و خداوند بزرگوارتر است‌ از آنکه‌ بندۀ‌ خود را دوبار عذاب‌ کند. 👈و امّا گناه‌ غیر مغفور، ستمی‌ است‌ که‌ بندگان‌ خدا بعضی‌ به‌ بعض‌ دگر می‌نمایند. خداوند‌ چون‌ برای‌ خلائق‌ ظاهر شود سوگندی‌ بزرگ‌ بر خویشتن‌ یاد کرده‌ است‌ و گفته‌ است‌: خداوند برای‌ بندگانش‌ قصاص‌ میکند، و حقّ بعضی‌ را از بعضی‌ دیگر می‌ستاند؛ بطوریکه‌ برای‌ هیچ‌ بنده‌ای‌ در نزد دیگری‌ تظلّم‌ و دادخواهی‌ باقی‌ نماند. و سپس‌ همه‌ را به‌ معرض‌ حساب‌ گسیل‌ می‌نماید 👈و اما گناه دسته سوم گناهی است که خدا آنرا بر مخلوقات پوشانده و به او توفیق توبه داده است و او از یک طرف از گناهش می‌ترسد و از طرف دیگر به رحمت خدایش امیدوار است، و حال ما هم اینچنین است که هم امید به رحمت خدا داریم و هم از عذاب او میترسیم 📚اصول الکافی، ج‏2، ص: 443 📖 ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اینجا ووهان چین یا میلان ایتالیا نیست بلکه مشگین شهر اردبیل است که بیشتر مردم به هشدارها اهمیت داده و توی خونه ها موندن بدون اینکه اجباری در کار باشه. اگر نمیخواهیم رخت سیاه بر تن کسی بشینه باید با موندن توی خونه مواظب همدیگه باشیم. 📖 ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹نصب پرچم بارگاه منور علی ابن موسی الرضا(ع) بر سر درب بیمارستان فرقانی قم حال و هوای امام رضایی در بیمارستان های قم یا امام رضا علیه السلام خودت تمام مریضهای روی تخت رو شفا بده ╔═════ ೋღ پروفــ مذهبی ــایل 📖 ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ღೋ ═════╗
به نیٺ‌‌ زیارٺش‌ درهرصبح: صلےالله‌علیڪ‌‌یااباعبدالله صلےالله‌علیڪ‌‌یااباعبدالله صلےالله‌علیڪ‌یااباعبدالله السلام‌‌علیڪ‌‌یابن‌‌رسول‌الله السلام‌علیڪ‌یابن‌امیرالمومنین السلام‌علیڪ‌یابن‌فاطمه‌الزهراء السلام‌علیڪ‌‌یاثارالله‌وبن‌ثاره والوٺرالموٺور السلام‌علیڪ‌‌ورحمٺ‌‌الله‌وبرڪاٺه ╔═════ ೋღ پروفــ مذهبی ــایل 📖 ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ღೋ ═════╗
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_77 _ای بابا جان؟ خونه ی خودته آقا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان ... از پشت میز بلند شدم و بی توجه به بحث همیشگیشون که از قضا همیشه هم سر سفره گل میکرد مسیر اتاقم رو در پیش گرفتم...داشتم کم کم از دعوتم برای اومدنشون پشیمون میشدم... مثال میخواستم کلم هوایی بخوره.. اونم با اینا که جز باال و پایینِ دوست دختراشون سوژه ی دیگه ای نداشتن!! صدای امین رو از پشت سرم شنیدم: _کجا میری بابا؟ تازه داریم میرسیم به جاهای خوب خوبش! چقدر از این جاهای خوب و منفور متنفر بودم! _سرم درد میکنه امین... بعدا هم میشه شنید که با احساس دختره بدبخت چجوری بازی کردی! ایمان با چشم و ابرو بهش اشاره داد که دیگه ادامه نده.. میدونستم با وجود اینکه دنیام خیلی وقت بود از دنیاشون جدا شده و هیچیشون باهام نمیخونه باز هم این رفتار برازنده مهمونایی نبود که خانواده هاشون رو تو روز تعطیل بیخیال شده بودن و به رسم رفاقت پیشم بودن... چنگی به موهام زدم و با لحنی دلجویانه رو بهشون گفتم: _بچه ها یه امشبو بدون من خوش بگذرونین... ردیف نیستم.. راحت باشین لطفا! بی حوصله بقیه راهمو پیش گرفتم... نیاز به خلوت داشتم.. خلوتی که خالی از حرفای مزخرف و بحثِ به بازی گرفتن حیثیت یه دختر ساده لوح شهرستانی باشه... خلوتی دو نفره با دلم! دلی که از قضا امشب بد جور داشت بیقراری میکرد! نیل نگاهی به قیافه ی لوچ نسیم انداختم و سرمو با تاسف تکون دادم.. صورتش رو تا حد ممکن کج کرده بود و با چشمای لوچ و دهن نیمه باز به آینه خیره بود! _خیلی مزخرفی نسیم.. بابا ولش کن اون جوش بدبخت و که الهی ردش بمونه.. بیا یکم منو کمک کن بی ذوق... همه تنم اکلیل شد... بیا دو تا روبانم تو بپیچ دور این ظرفا! _به من چه... تو گرافیک خوندی و طبع شاعرانت گل کرده من جورش رو بکشم؟؟ با شیش تا نلبکی هم میشه هفت سین جور کرد!! _نیا به درک! شت چشمی نازک کرد و به کارش ادامه داد... این همه وسواسش رو درک نمیکردم... حتی وجود یه جوش کوچیک رو هم نمیتونست زیر چونش تحمل کنه...ضربه ای به در خورد و متعاقبش کله ی بردیا وارد اتاق شد. _اومدم ببینم دو تا خاله سوسکه چیکار میکنن؟ سال تحویل شد هفت سین نیل تموم نشد! نسیم بدون اینکه تغییری تو موضعش بده دهنش رو نیمه باز کرد و با صدایی که بیشتر شبیه اصوات نامعلوم بود گفت: _ولش کن بابا دیوونست واسه دو سه روز داره خودشو میکشه! اینجا رو با جشنواره خارزمی اشتباه گرفته! نیش گونی از بازوش گرفتم. _کلی کار مونده اونوقت توی بی ذوق خودتو عالف یه جوش کردی که به لطف تو داره بیشتر تو چشم میاد.... از اول اصال معلوم نبود اما اآلن قد گیالس شده! با اضطراب دستی روی صورتش کشید. _واقعا؟ شلیک خنده بردیا کله هر دومون رو به سمتش چرخوند. _شماها کی میخواین بزرگ شین آخه؟ بدوویین سه ساعت دیگه سال تحویله... یه سال دیگه گذشت شماها آدم نشدین! دمپاییمو از پام دراوردم که بردیا مثل جت دستگیره رو قاپید و درو تو سه سوت بست! ظروف طالیی پایه بلندم و که با چسب کاری و روبان طالیی تزئینشون کرده بودم وسط حریر کرم-قهوه ای با وسواس چیدم... با قرار دادن تخم مرغای رنگی خوشگل که توسط سمیرا رنگ شده بودن و قرآن قدیمی و خانوادگیمون سفره هفت سینمون کامل شد! عادت داشتیم سال تحویل رو با دایی اینا باشیم... یه سال ما اونجا بودیم و یه سال اونا خونه ما! دستی روی تنگ تپل ماهی کشیدم و به حرکت تند و مظطرب ماهی ها خیره شدم. با خودم فکر کردم: "یعنی پارسا اآلن چیکار میکنه؟ سفره هفت سین داره؟؟ اصال حوصلش میاد؟ " 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: ناشناس ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
پارت جدیدمونه😍☝️☝️ ... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺
به کُندی می‌میرد... آن‌که بردهٔ عادت می‌شود! هر روز همان کارهای بیهوده را می‌کند آن‌که هرگز تغییر مسیر نمی‌دهد آن که هرگز خطرِ تغییرِ رنگ لباسش را نمی‌پذیرد... 👤پابلو نرودا 🆔 @jomlax❄️