eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
998 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
💛 🌸🌿🌼🌱 ‌اگه گدا دیدی هیچ وقت تو دلت نگو راست میگه یا دروغ؟ بدم یا ندم؟ آدم خوبیه یا بدیه؟ چشماتو ببند و کمکش کن تا وقتی رفتی گدایی پیش خدا خداهم ازت نپرسه🦋 --------•࿇[🌤⚡]࿇•-------- •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ختم سوره واقعه 🔹شروع از دوشنبه ای که اول ماه باشد ⚜روز دوشنبه اول ماه شعبان 25 اسفند1399 برای افزایش رزق و برآورده‌شدن حاجات مهم✅ آیت‌الله بهجت رحمه‌الله برای افزایش روزی و برآورده شدن حاجات مهم، ختم سورۀ «واقعه» را به اطرافیان خود توصیه می‌کردند. دستور این ختم بدین شرح است: چون اول ماه قمری دوشنبه باشد، شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم، چهارده مرتبه بخواند و بعد از تلاوت سورۀ مبارکه، هر روز این دعا را بخواند : ❇️جزئیات بیشتر👇👇 ختم سوره واقعه | مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله بهجت قدس‌سره https://bahjat.ir/fa/content/9187
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_424 تا دمِ درمون بیا.. نیا تو.. خ
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان ... خون جلوی چشمانش را گرفت. جلو رفت و با حرکتی یقه ی زیر پیراهن سفیدش را گرفت. صورتی کریه و سیاهش دقیقا از سینه ی پارسا بود! _چی زر زدی؟ یه بار دیگه بزن تا دندون مصنوعی هات و بریزم کفِ دستت! بهار از کنارِ در با یک چشم نگاهشان میکرد. کاغذهای نقاشی اش از ترس روی زمین افتاده بودند. نیل جلو رفت. _پارسا خواهش میکنم.. ! برگشت و داد بلندی زد: _برو تو درم ببند! صادقی با بی حیاییِ تمام دندان هایش را به نمایش گذاشت. _چیه؟ نونت به روغن نچربید حرصت و از من درمیاری؟ بدونِ لحظه ای درنگ با سر ضربه ی محکمی به دماغش زد.. صدای شکستنِ استخوان دماغش برابر شد با جیغِ بلندِ نیل! دقیقه ای طول نکشید که مستاجران طبقه های باال به پایین هجوم آوردند. دعوا باال گرفت.. پسری به طرفداریِ صاحبخانه به طرفِ پارسا هجوم میبرد و چند مرد آن ها را از هم جدا میکردند. صادقی که رسیدنِ امداد را دیده بود با صدای بلند نعره میکشید: _آی مردم بیاین.. اینجا رو کرده خونه ی فساد.. اینجا خانواده زندگی میکنه.. روزِ روشن مرد میاره خونش! خودتون بیاین ببینین زده چی کارم کرده.. نیل با چشمانِ خیس از اشک به عقب برگشت. با دیدنِ بهار نفسش گرفت. _بهار برو اتاقت درم ببند. _مامان میترسم! _گفتم برو! داد بلندش چهار ستونِ بدن بهار را لرزاند. با دو به اتاقش پناه برد و در را بست! پارسا برای آزاد شدن دستانش تقال کرد. _از ریشِ سفیدت خجالت بکش.. شرم نمیکنی رو زن و بچه ی بیگناه اسم میذاری؟ _هه.. بیگناه.. اصال شوما کی باشی؟ بگو ما هم ملتفت شیم! _من همه کس اشم... اصال نامزدشم حرفیه؟ همه ی سرها با تعجب به طرفِ نیل برگشت و او ناباور نگاهش کرد. از پسِ اشکهایی که قطره قطره میچکید! _ما هم پپه دیگه نه؟ اگه شوهرشی چرا تنها زندگی میکنه؟ ما رو چی چی گیر آوردی؟ نعره بلندی زد. _به تو ربطی داره؟ خودت چی هستی ها؟ صابخونه ی این آپارتمانی یا دزدِ ناموس؟ واسه زن و بچه ی کی داری کشیک میدی رو راه پله! با چشمانِ ریز به اطراف خیره شد. _این وصله ها به من نمیچسبه.. معلوم نیس این خانوم داره صبح تا شب اون بیرون چیکار میکنه! برا ما معامله نچین! با حرکتی به طرفش خیز برد که مشت محکمِ پسرِ جوان مانع رسیدنش به صادقی شد!... نیل با ترس و اشک به قطره های خونی که از میانِ جمعیتِ چند نفره روی زمین میریخت خیره شد!.. بدونِ کنترل جلو رفت و فریاد زد: _برین گم شین.. گم شین برین خونه هاتون.. شماها خیلی ناموس دارین نه؟ شمایی که صبح به صبح، شب به شب جلوی پنجره و مغازه هاتون میشینین تا یه زنِ بی دفاع و تنها مثل من از جلوتون رد شه و بتونین از پشت و جلو براندازش کنین خیلی ناموس دارین؟ خیلی مردین؟ اون وقت منی که بر ای یه لقمه نونِ حاللِ خودم و بچم دارم تا شب سگ دو میزنم خرابم؟ پارسا جلو آمد و بازویش را گرفت. _برو تو! تفی جلوی پایشان انداخت. _تف به روتون و غیرتتون.. فقط همینو دارم که بگم! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: ناشناس ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
پارت جدیدمونه😍☝️☝️ ... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 🔴🔵داستان عاقبت دختر فراری از سفره عقد😱👇 eitaa.com/Reyhaneh_show/27610 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آرزو می کنم همه خوبی‌های دنیا مال شما باشه دلتون شاد باشه غمی توی دلتون نشینه خنده از لب قشنگتون پاک نشه و دنیا به کامتون باشه 🌸روزتون زیـبا🌸
آخرین سه شنبہ سال 1399 و 26 اسفند ماهتون پر مهر خدایا🙏 دستانمان خالی و دلمان پر از آرزوست به قدرت بیکرانت دستانمان را توانا گردان یا دلمان را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن... خدایا🙏 آنگونه زنده مان بدار که نشکند دلی از زنده بودنمان🙏
نزدیک عید است🌸 خدایا تورا به مهربانیت قسم کسی گرفتار نشه کسی شرمنده خانواده اش نباشه هیچ چشمی گریان نشه هیچ قلبی نشکنه کسی مریض و مریض دار نباشه همشون رو تو کمک کن😔 الهی آمین🙏
🌸🍃🌸🍃 حضرت امام علی (ع) میفرمایند: طَالِبُ الْخَيْرِ بِعَمَلِ الشَّرِّ فَاسِدُ الْعَقْلِ وَ الْحِسِّ. کسی که کار نیک را در انجام دادن عمل شر بجوید، عقل و احساسش فاسد و تباه است. تصنیف غررالحکم 1933 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 نگاهش به سبزه عید که افتاد رفت توی فکر ... لحظاتی گذشت... وقتی سرشو بالا آورد و فهمید که دارم با تعجب نگاه می کنم، لبخند تلخی زد. گفتم: گیله مرد! توی سبزه ها چی دیدی که رفتی تو فکر؟! کمی سکوت کرد و گفت: به این دونه های سبز شده نگاه کن... چند روز آب و غذا و نور خورشید خوردند و رشد کردند... گفتم: خب! گفت: سیصد شصت و پنج روز از خدا عمر گرفتیم و آب و غذا و فلک در اختیارمون بود؛ می ترسم رشد که نکرده باشم هیچ؛ افت هم کرده باشم! دونه ای که نخواد رشد کنه؛ هر چقدر آب و آفتاب بهش بدی فقط بیشتر می گنده... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 رنج، از چهار روش ايجاد مي شود: 1.اعمال مضر علیه دیگران ( مانند شایعه و سخن چینی،کشتن، دزدی ) علیه خودمان ( مانند خودکشی، اعتیاد، تنفر از خود) 2. گفتار مضر علیه دیگران ( صحبت بد و ناشایسته درباره دیگران) علیه خودمان ( صحبت بد و ناشایسته درباره خودمان) 3.افکار مضر علیه دیگران ( آرزو برای رنج بردن فرد دیگری) علیه خودمان ( آرزو برای رنج خودمان در تصادف یا مرگ) 4.عمل نکرديم، هنگامیکه می توانستیم عمل کنیم. (ما برای کارهای خوب در کلام، فکر یا عمل که می توانستیم انجام دهیم، اما انجام ندادیم، کارما کسب می کنیم.) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🖤 نذر کردم دور تسبیحی، بخوانم اهدنا تا صراطم افتد به سمت کربلا ✨ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•