6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸سلام
♥️صبح سه شنبه تون
🌸به طراوت باران
♥️دلتـ💞ـون
🌸به پاکی نسیم صبحگاهی
♥️خوشه های افکارتون
🌸سبز و پایدار
♥️لحظههاتون شاد و
🌸بارش بوسهای خدا
♥️پای تمام آرزوهاتون
✨﷽✨
⚠️ تلنگر
✍🏻اربابِ لقمان به او دستور داد که در زمینش ،
برای او کنجد بکارد.
ولی او جُو کاشت.
وقتِ درو ، ارباب گفت : چرا جُو کاشتی؟
لقمان گفت : از خدا امید داشتم که برای تو کنجد برویاند.
اربابش گفت : مگر این ممکن است؟!
لقمان گفت :
تو را می بینم که خدای تعالی را نافرمانی می کنی و
در حالی که از او امید بهشت داری.
لذا گفتم شاید آن هم بشود.
آنگاه اربابش گریست و او را آزاد ساخت.
✨امام صادق عليه السلام :
✍🏻هر كس خوبى بكارد، خشنودى درو میكند
و هر كس بدى بكارد،پشيمانى می چيند،
هر كس هر چه بكارد، همان را دِرو مى كند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸مرحوم دولابی:
🌏مالک هستی
هستی مال خداست که به خلقش داده است.خداوند دلیل وجود ماست.دلیل کلام ما.دلیل دین و مقصد ماست.دلیل فعل ماست و ما دلیل او نمی شویم.این منطق امروز که زحمت کشیده و برای بشر دلیل و برهان بر اثبات خداوند درست کرده اند چیست؟این بشر کوچک.گردن کلفت درآمده است و می خواهد برای اثبات خداوند حرف بزند!بشر مخلوق می گوید اثبات توحید می کنیم! یعنی کسی که ثابت است را داریم اثباتش می کنیم! تازه با این کار شک در دستگاه ما سوا می اندازد.مربا می خواهد یرای اثبات مربی مدرک درست کند.آیا وجود شما اثبات می کند خدا هست یا او ثابت می کند که تو هستی؟خلاصه هستی ما از هستی خداست.
📚طوبای محبت ج1،ص46
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🌿🌸🌿
#تلنگر
تاحالا دندونپزشکی رفتین؟؟؟
اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه تون،بعد اون مته رو میگیره دستش...
بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه...
چرا نمیزنین تو گوشش؟
چرا داد و هوار نمی کنید؟
این همه درد رو تحمل کردید،این همه سوزن و آمپول و مته و انبر و ...
خوب اعتراض کنید بهش!
چرا اعتراض نمی کنید؟
تازه کلی هم ازش تشکر میکنیم و میخوایم بیایم بیرون میگیم:آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش؟!
نمی خوای خدا رو اندازه یه"دندونپزشک" قبول داشته باشی...؟؟
به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبود میشه،میدونیم یه حکمتی داره،خوب خدا هم حکیمه...
اصلا قبلا هم به دکتر می گفتند حکیم...
یعنی کارهای او از روی حکمت است.
وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد،ازش تشکر کنیم،بگیم نوبت بعدی کی هستش؟
رنج بعدی؟
به من بگو مدرک خدا رو قبول نداری؟؟؟
حتی قد یه"دندون پزشک"؟؟؟
یادت نره اون خیــلی وقته خداست...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 امام صادق عليه السلام:
ما نَهاهُ اللّه ُ عَنْ شَى ءٍ اِلاّ وَ قَدْ عَلِمَ اَ نَّهُ يُطيقُ تَرَ كَهُ، وَ لا اَمْرَهُ بِشَى ءٍ اِلاّوَ قَدْ عَلِمَ اَ نَّهُ يَسْتَطيعُ فِعْلَهُ ؛ لاَِ نَّهُ لَيْسَ مِنْ صِفَتِهِ الْجَورُ وَ العَبَثُ وَالظُّلْمُ وَ تَكليفُ الْعِبادِما لا يُطيقونَ ؛
«خداوند از چيزى نهى نكرد، جز اين كه مى داند بنده توان ترك آن را دارد و به چيزىامر نكرد، جز اين كه مى داند بنده توان انجام آن را دارد، زيرا جُور و سرگرمى و ستم وتكليف كردن بندگان به آنچه توانش را ندارند، از صفات خداوند نيستند».
📚الاحتجاج، ج 2، ص 223
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#سگ_عیان_و_مرغ_نهان!
شیخ عبد السلام یکی از زاهدان و عابدان اهل سنت بود. او به گونه ای شهرت داشت که نامش را برای تبرک بر پرچمها مینوشتند. [2] روزی شیخ بالای منبر گفت: هر کس میخواهد قسمتی از بهشت را بخرد بیاید. مردم ازدحام کردند و شروع کردند به خریدن. وقتی تمام بهشت را فروخت مردی آمد و گفت: من دیر رسیدم، اموال زیادی دارم باید یک جایی از بهشت را به من بفروشی. شیخ گفت: دیگر محل خالی باقی نمانده؛ مگر جای خودم و الاغم. پس درخواست کرد محل خودش را بفروشد و خود از جای الاغش استفاده کند. شیخ قبول کرد و آن محل را فروخت و در بهشت بدون مکان ماند؟ گویند: روزی شیخ عبد السلام در حال نماز گفت: چخ چخ. بعد از نماز پرسیدند: چرا چخ چخ کردید؟ شیخ گفت: اکنون که در بصره هستم مکه را مشاهده کردم، در حال نماز دیدم سگی وارد مسجد الحرام شد، او را چخ کردم و بیرون انداختم! مردم بسیار در شگفت شدند و مقام شیخ در نظر آنها بیشتر جلوه نمود. یکی از مریدان، جریان را برای همسر خود که شیعه بود نقل کرد و گفت: خوب است مذهب تشیع را رها کنی و مذهب شیخ را اختیار نمایی. زن جواب داد: اشکالی ندارد؛ ولی تو یک روز شیخ را با جمعی از مریدان دعوت کن تا در مجلس شیخ مذهب تو را بپذیرم. آن مرد خوشحال شد و شیخ را دعوت کرد. وقتی همه ی میهمانان آمدند و سفره گسترده شد زن برای هر نفر مرغی بریان گذاشت؛ ولی مرغ شیخ را زیر برنج پنهان کرد. وقتی چشم شیخ به ظرفهای مریدان افتاد، دید هر کدام یک مرغ بریان دارند؛ ولی ظرف خودش خالی است، عصبانی شد و گفت: ای زن! به من توهین کرده ای؟ چرا در ظرف غذای من مرغ بریان نگذاشته ای؟! زن که منتظر چنین فرصتی بود، گفت: ای شیخ! تو ادعا میکنی که سگی را که در مکه وارد مسجد الحرام شد دیده ای؛ اما مرغ بریانی را که زیر برنج است نمی بینی؟؟ شیخ از جا حرکت کرد و گفت: این زن رافضی و خبیث است و از مجلس بیرون رفت و آن مرد نیز مذهب همسرش را قبول کرد. [3] چون خلق درآیند به بازار حقیقت ترسم نفروشند متاعی که خریدند [4]
----------
[2]: به این شکل: لا اله الا الله محمد رسول الله شیخ عبد السلام ولی الله!
[3]: پند تاریخ 69/5 - 70؛ به نقل از: الانوار النعمانیه / 235
[4]: فروغی بسطامی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#جلوگیری_از_غیبت
در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مردی بر جمعی که نشسته بودند میگذشت. یکی از آنان گفت: من این مرد را برای خدا دشمن دارم. آن گروه گفتند: به خدا قسم که سخن بدی گفتی! ما به او خبر میدهیم و به وی خبر دادند. آن مرد خدمت رسول خدا رسید و سخن او را باز گفت. پیامبر او را خواست و از آنچه درباره ی وی گفته بود پرسید. مرد گفت: آری، چنین گفتم. رسول خدا فرمود: چرا با او دشمنی میکنی؟ گفت: من همسایه ی اویم و از حال او آگاهم، به خدا قسم ندیدم که جز نماز واجب هرگز نماز بگذارد. آن مرد گفت: یا رسول الله! از وی بپرس آیا دیده است که من نماز واجب را از وقت خود به تأخیر اندازم، یا بد وضو بسازم و رکوع و سجود را درست انجام ندهم؟ پیامبر او پرسید، مرد گفت: نه، سپس گفت: به خدا ندیدم جز ماه رمضان که هر نیکوکار و بدکاری روزه میگیرد، هرگز در ماه دیگر روزه بگیرد! آن مرد گفت: یا رسول الله! از وی بپرس آیا دیده است که من در روز رمضان افطار کرده باشم یا چیزی از حق آن فرو گذاشته باشم؟ پیامبر پرسید و او گفت: نه، باز گفت: به خدا هیچ گاه ندیدم که به سائل و فقیری چیزی بدهد و ندیدم که چیزی از مال خود انفاق کند مگر این زکاتی که نیکوکار و بدکار آن را میپردازند. مرد گفت: از او بپرس آیا دیده است که چیزی از آن کم گذاشته باشم یا با خواهان آن چانه زده باشم؟ گفت: نه. آن گاه رسول خدا به آن مرد فرمود: برخیز که شاید او از تو بهتر باشد. [3]
[3]: یکصد موضوع، پانصد داستان 395/1 ؛ به نقل از: علم اخلاق اسلامی 2/ 399
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
«🍭✨»
*حجاب* از دو کلمه حج و آب
درست شده است. [🌊|🕋]
حج مایه حیات توحیدی مؤمن است و
آب مایه حیات مادی مؤمن است! [🍀|☁️]
کسی که از *حجاب* فاصله میگیرد
مرده متحرک است! [🧟♂|🧟♀]
وقتی میشنوی میگن اُمُل! [⚡️|🗣]
وقتی میشنوی میگن کلاغ سیاه.. [🕊|🌿]
وقتی میشنوی میگن چادرنشین.. [⛺|🖤]
ســکوت
نشانه ے وقــار و آرامشِِ توست ... [👤|🌤]
چــــادُر یا جا دُر؟[🌕|✨]
بہ نظر می رسد تلفظ اصلی و صحیحِ چــادر ،
جا دُر بوده است ! [✔️|♥️]
جـا دُر "یعنی جای درّ و گوهر ... [⛅️|🌻]
|🌺🍃| #حرفقشنگ
#چآכࢪاݩھ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•