eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
998 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ برنامه‌ریزی کلان روزانه ❓پرسش: از منظر آموزه‌های وحیانی برای اینکه یک زندگی موفق و سعادتمندانه‌ای داشته باشیم، چگونه باید حیات فردی و اجتماعی خود را در سطح کلان برنامه‌ریزی کنیم؟ ✅پاسخ: به طور کلی یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های موفقیت و پیشرفت و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت برنامه‌ریزی در زندگی است. کسانی که در زندگی روزانه خود، برنامه‌ریزی ندارند به طور طبیعی از استعدادهای بالقوه خود نمی‌توانند به نحو مطلوبی استفاده کنند، و در نتیجه از عمر آنها استفاده بهینه و مطلوبی بعمل نخواهد آمد. آموزه‌های وحیانی اسلام برنامه‌های خرد و کلان زندگی یک مسلمان را تعیین کرده است که در صورت شناخت و التزام به آنها انسان مسلمان و موحد به سعادت دنیا و آخرت خواهد رسید. 🔸در اینجا برنامه‌ریزی کلان و مدیریت زمان را از منظر روایات مطرح می‌کنیم: برنامه‌ریزی و زمان‌بندی اوقات شب و روز، در روایات به نحو اجمال و کلان به شرح زیر ارائه شده است: ۱- پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «زندگی شخص عاقل باید سه بخش داشته باشد که در یک بخش آن، مشغول مناجات با خدا باشد و یک بخش را نیز به محاسبه نفس بپردازد و بخش باقی‌مانده را به خوردن و آشامیدن (یا امور روزمره زندگی) اختصاص دهد که این بخش اخیر، کمک‌کار آن دو بخش اول خواهد بود.» (عوالی اللئالی محمد بن زین الدین ج۳ ص۲۹۶) ۲- در روایتی دیگر از امام رضا(ع) ساعات شبانه‌روز، به چهار بخش تقسیم شده است؛ آن حضرت فرمود: «سعی کنید که شبانه‌روزتان را به چهار بخش تقسیم کنید؛ بخشی را برای مناجات و عبادت، بخشی را برای معاش و به دست آوردن روزی، بخشی را برای معاشرت با برادران دینی مورد اعتماد و کسانی که عیب‌هایتان را به شما بشناسانند و باطن شما را خالص کنند،‌و بخشی را برای پرداختن به لذت‌[حلال] اختصاص دهید که این بخش اخیر، شما را برای پرداختن به بخش‌های دیگر زندگیتان آماده‌تر می‌کند». (الفقه المنسوب للامام الرضا(ع) ص۳۳۷) ✅جمع‌بندی و نتیجه‌گیری یکی از نقاط مشترک این دو روایت این است که پرداختن به لذت حلال، به عنوان کمک کار برای دیگر کارها و وظائف، معرفی شده است؛ زیرا استفاده از نعمت‌های دنیوی و لذات حلال، به روح و بدن انسان قدرت و نشاط می‌بخشد و شخص را برای انجام وظائف و واجبات آماده و مهیا می‌کند. در ضمن، روایات یاد شده، تعارضی با هم ندارند و تقریباً تمامشان به یک معنا هستند؛ زیرا مراد از تقسیم‌بندی، این نیست که یکی از این بخش‌های زندگی نباید حتی اندکی از دیگر بخش‌ها زمانبرتر باشد، بلکه مراد آن است که در یک روز زندگی خود، هیچ کدام از این موارد را از یاد مبرید. از طرفی این نوع برنامه‌ریزی و زمانبندی به نحو کلان مطرح شده که در ذیل آن می‌توان جزئیات هر کدام را بر اساس آموزه‌های وحیانی اسلام و مقتضیات زمانی و مکانی مطرح و به آن التزام عملی پیدا کرد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #بازگشت_گیسو #قسمت_81 گیسو به سمتِ سبحان برگشت ،دلش کباب بود برای برا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان به خانه که رسید ،باز گیتی را دید، نمیدانست چرا انقدر میرود و می آید ، بد هم نشد گیتی امشب باشد بهتر کارهایش پیش میرود ** حاج رضا نمازش را که خواند ،به جمعِ خانواده مُلحق شد...همه درون مهمانخانه نشسته و به کاری مشغول بودند، حاج رضا که وارد شد ،میعاد به احترامش بلند شدو یاالیی گفت؛گیسو این حرکتش را که دید پوزخندی زدو در دل گفت:»جونور...انقدر پاچه خواری کردی تا این حاج رضا خامت شدو دخترش رو حرومت کرد، کورخوندی هنوز گیسو رو نشناختی یه جوری دستتو رو کنم که نفهمی از کجا خوردی« گیتی مِن مِنی کردو رو به حاج رضا با دستپاچگی گفت: _اقاجون ،میخواستم یه موضوعی رو باهاتون در میون بزارم. _ _بگو دختر جان...چیشده بابا؟! _راستش میعاد میخواد کارو کاسبیش رو گسترش بده ،اما خُب...یکم از نظرِ مالی کم آورده...واال موندیم چیکار کنیم...میخواستم..ازتون خواهش کنم اگه امکانش هست یکم کمکش کنید ،جای دوری نمیره... قبل از اینکه حاج رضا پاسخش را بدهد، میعاد رو به گیتی گفت: _گیتی جان منکه گفتم ،یکاریش میکنم ،احتیاجی نبود به حاج اقا بگی و دردسرشون بدیم... این مرد دیگر که بود، گیتی را جلو انداخته بود ، اما حاال خود را به آن راه میزدو شرمنده نشان میداد، کُفر گیسو درآمده بود از دیدنِ خریتِ خواهرش و کفتار بودنِ میعاد... حاج رضا دستی به محاسنش کشید و گفت : _میعاد هم حُکم پسرم رو داره،تا اونجایی که بتونم کمکش میکنم دخترم،میعاد جان فردا یه سر به حُجره بزن باهم صحبت کنیم ، تا اِن شااهلل ، توهم مشکلت حل بشه... گیسو با چشمانی گرد به حاج رضا خیره بود ،باور نمیکرد حاج رضا انقدر ساده باشد که گولِ این حرفها را بخورد با همین چند جمله قانع شده بود؟! او که بی گدار به آب نمیزدو همه چیز را میسنجید!! اما پای دخترش و زندگیش در میان بود حاج رضا مجبور شد قبول کند ،شاید چاره ای نداشت به غیراز دادنِ پول به دامادِ مفت خورش که خود را به حاج رضا میچسباند و از قِبَلَش خوب پول به جیب میزد... اختیار از کف داد، باید چیزی میگفت و کاری میکرد وإال این جانورِ موزمار نقشه اش را عملی میکرد. میدانست اگر حرفی بزند بلوا و آتش به پا میشود ،اما االن وقتش بود هرچه زودتر بهتر... _ببخشید میعاد خان شما شریکی چیزی هم دارین؟! به وضوح تعجب را درچشمانِ میعاد میدید: _چطور مگه گیسو خانم؟! _ _همینطوری ؟محضِ کنجکاوی پرسیدم!! _نه ندارم... _عه که اینطور یعنی من دیروز اشتباه شنیدم ؟! اخه وقتی داشتین با گوشی پشتِ عمارت صحبت میکردین و از شراکت حرف میزدین من اتفاقی حرف هاتون رو شنیدم، برای همین خیال کردم شاید برای گسترش کسب و کارتون شریکی چیزی هم داشته باشید. میعاد رنگش پرید و با چشمانی گرد شده به گیسو خیره بود...همه به سمتِ میعاد برگشتند و خیره نگاهش میکردند،انگار منتظر بودند ،جوابی قانع کننده بدهد... باالخره توانست زبان باز کند، آب دهانش را قورت دادوگفت: _اشتباه میکنید من نه شریکی دارم نه شراکتی در کارِ.. گیسو لبخندِ مسخره واری زدو گفت: _بله حق باشماست ،من اشتباه کردم.. گوشیِ موبایلش را از روی میز برداشت و صدای ظبط شده را پخش کرد... )بهت گفتم که عزیزِ من بهم وقت بده ، نمیتونم انقدر سریع کارها رو جلو ببرم باید یه جورایی مُخِ دخترش رو بزنم ، رگِ خوابِ این پدر بچه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: اعظم ابراهیمے ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
. قسمت جدیدمونه🌸😍🌸☝️☝️☝️ 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 Eitaa.com/Reyhaneh_show/854 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥❓ کرامات شیخ حسنعلي نخودکی چگونه حاصل شد؟ 🎤 استاد فاطمی نیا #داستانهای_آموزنده •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
گاندی میگه؛ اگر جرات زدن حرف حق را نداری لااقل برای کسانی که حرف نا حق میزنند دست نزن. کاری که خیلی از ما رعایت نمیکنیم...! . ناپلئون میگوید: دنیا پر از تباهی است، نه به خاطر وجود آدمهای بد، بلکه به خاطر سکوت آدمهای خوب. . گرگ همیشه گرگ می زاید گوسفند همیشه گوسفند. تنها فقط انسان است که گاهی گرگ می زاید و گاهی گوسفند. وقتی برنامه های شعبده بازی رو نگاه میکنم متوجه نکته خوبی میشم: مردم برای کسی دست میزنن که گیجشون کنه، نه آگاهشون!!!... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست به سایز آدمها نزنید! محبت به اندازه ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از گسترده ‌"شما'
🌺👈👈باتوجه به استقبال خوب مربیان از کانال مربی حرفه ای ان شاءالله به زودی دوره تکمیلی مهارت افزایی مربیان در قم برگزار خواهد شد ویژگی های این دوره ✅حضور اساتید برجسته کشوری ✅برگزاری دوره در شهر مقدس قم ✅وجود محل اسکان برای شهرستانی ها ✅ارائه محتوای و پک فرهنگی بروز ✅انتقال تجربیات موفق در عرصه کودک و نوجوان ✅گواهی پایان دوره معتبر 🌺کانال مربی حرفه ای .مرجع مربیان خوب کشوری 🌺 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/936247303C9379b34241
🔸امیرالمومنین(ع) شبی از کنار خانه زن تهیدستی گذشت که فرزندانی خردسال داشت و آنان از گرسنگی می‌گریستند و مادرشان آنان را سرگرم می‌کرد تا بخوابند. آن زن دیگی بر اجاق نهاده بود که در آن جز آب چیزی نبود، تا آن‌ها بپندارند که در دیگ غذایی در حال پختن است. 🔸علی(ع) از حال آن زن باخبر شد و با قنبر به سوی خانه خود رفت و ظرفی خرما و کیسه‌‌ای آرد و روغن و برنج و نان برداشت و بر دوش کشید. با رسیدن به خانه آن زن، از او اجازه خواست و وارد شد، پس مقداری برنج و روغن در دیگ ریخت و پس از پختن آن، برای کودکان در ظرف غذا ریخت و به آنان فرمود: بخورید. پس از سیر شدن آنان، امام (ع) به صورت چهار دست و پا بر زمین خم شد و کودکان یتیم را دوش خود سوار کرد و گرد اتاق می‌گشت. 🔸کودکان با مشاهده این حالت، بسیار خندیدند و خوشحال شدند. پس از خروج از خانه، قنبر پرسید: سرورم! امشب رفتاری شگفت‌آور از شما دیدم!!! امام (ع) فرمود: ای قنبر! چون وارد خانه شدم، این کودکان یتیم از شدت گرسنگی می‌گریستند. دوست می‌داشتم وقتی از نزد آنان خارج می‌شوم، آن‌ها در حال سیری بخندند و خوشحال کنم. #داستانهای_آموزنده •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از گسترده ‌"شما'
•~| عَیناكِ خُلِقَتْ لتَشَتَتَ دقّات قَلبِي |~• 🕊چشمانت ، برای برهم زدن ِضربان‌ِ قلب ِ من آفریده شده است....💔 #عاشقانه 💌 #شهیدانه💌 #چادرانه 💌 #مناجات 💌 #مداحی 💌 #موسیقی💌 #پروفایل 💌 #استوری 💌 #عربیات 💌 http://eitaa.com/joinchat/3066953741C9be66c0469 •~💜 پلی برای #عشق_بازی با خدا 💜~• ❌ کپی بنر جایز نیست ❌
هدایت شده از گسترده ‌"شما'
! زنی در دادگاه با اصرار از شوهرش می‌خواهد که , شوهرش می گوید ما زندگی‌ خوبی‌ داریم. از زن اصرار و از شوهر انکار در نهایت شوهر برای.مانع شدن طلاق شرط بخشش۱۳۶۴ سکه مهریه را میگذارد زن با کمال میل می‌پذیرد. بعداز طلاق مرد مات و مبهوت خواهش میکند که دلیل جدایی اش را بگوید زن بالبخندی جواب داد:طاقتش رو داری؟؟ سپس زن توضیح میدهد که ... ادامه داستان 👇 http://eitaa.com/joinchat/3066953741C9be66c0469 جالبه ازدست ندید
✅آیا آرزوی مرگ برای خود انسان حرام هست؟ ✍️آرزوي مرگ از سوي يك مومن نبايد ناشي از ناتواني در برابر مشكلات و سختي هاي زندگي باشد. فرد مومن بايد با تقويت دانش و معرفت ديني و قرآني خود، و ارتباط با خدا از طريق دعا و نماز، و تحكيم قدرت صبر و بردباري، و اراده و عزم خود بر مشكلات و سختي ها غلبه كند. روزي پيامبر اكرم (صلی الله علیه و اله و سلم) به عيادت بيماري رفت. از او احوالپرسي كرد. بيمار از درد و مشكلاتش ناليد و آرزوي مرگ كرد. حضرت به او فرمود:«لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ فَإِنَّكَ إِنْ تَكُ مُحْسِناً تَزْدَدْ إِحْسَاناً وَ إِنْ تَكُ مُسِيئاً فَتُؤَخَّرُ تُسْتَعْتَبُ فَلَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ»(1) آرزوي مرگ نداشته باش، زيرا اگر تو آدم خوب و نيكو كاري باشي با طولاني تر شدن عمرت بر كارهاي نيك شما افزوده مي شود و اگر آدم بدي باشي با تأخير افتادن مرگت، چه بسا دچار عتاب گردي و توبه كني و يا گرفتار سختي و رنج هايي در دنيا شوي و آن ها كفاره بدي ها و گناهانت شود و به خاطر آن آمرزيده شوي. 📚۱-وسائل الشيعه، ج۲، ص۴۴۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : داستانی شنیدنی از برخورد پیامبر اکرم (ص) با اعرابی بی ادب 👤 #حجت_الاسلام_فرحزاد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•