eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
998 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌸✨🌸🌿 📖 استجابت دعا ! 🔹خداوند وقتی حاجات را به تاخير مى اندازد دارد، چيزى بهتر و بزرگتر به تو ميدهد .منتها تو حواست به خواسته خودت است و آن را نمى بينى . 🔸دعا بكن ولى اگر اجابت نشد باخدا دعوانكن،ميانه ات با او بهم نخورد چون تو جاهلی و او عالم و خبير. 🔹وقتے به خدا بگوييد خدايا من غيرازتو كسى را ندارم، خدا غيورست و خواسته ات را اجابت مى كند. 🔸اگرميخواهيد دعايتان گيرا شود دوستان و همسايگان واهل مملكتتان را جلو بيندازيد و اول براى آنها دعا كنيد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷💠🌷 هیچکس ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ‌ﺍﯼ، ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ. هیچڪس ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ.. ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ی ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ. ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ، ﻣﻬﻨﺪﺱ یا ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ، ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ، ﺭﻓﺘﮕﺮ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ. ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ، ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ گِل ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ، ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏِ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ. ﺻﻮﺭﺕِ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ ﭘﻮﺳﺖِ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ، ﺍﻧﺪﺍﻡِ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ، و ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ❤️ﺗﻨﻬﺎ ﻗﻠﺐِ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ.❤️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🔴ترک غیبت ✍راهکار آیت الله بهجت برای درمان اخلاق زشت غیبت کردن، به ویژه برای کسانی که این کار برایشان به صورت یک عادت درآمده این است که قبل از هر چیز بر زبان و صحبت هایشان نظارت دقیق داشته باشند و از دوستانی که آنها را به غیبت تشویق می کنند و همچنین از مجالسی که به نظر می رسد برای غیبت آماده شده اند، پرهیز کنند. راه دیگر ایشان، توجه به این نکته است که غیبت کردن یکی از نشانه های ناتوانی، فقدان شخصیت و عقده خود کم بینی است. فرد با غیبت کردن، پرده از این صفات خود برمی دارد و قبل از اینکه شخصیت اجتماعی دیگری را بشکند، شخصیت خودش را درهم می شکند. و موجبات سلب اعتماد دیگران را فراهم می آورد. ♨️همچنین غیبت کننده باید به این نکته توجه کند که نیروهای انسان محدود است؛ بنابراین اگر نیرویی را که برای ریختن آبروی اشخاص و شکستن موقعیت اجتماعی آنها صرف می کند، در رقابت های صحیح و سازنده به کار بگیرد، در زمان کوتاهی از رقیبان خود پیشی می گیرد بدون اینکه ضربه ای بر افراد وارد کند. 📚کتاب در محضر بهجت ص19 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان -با نیما .. کار داریم .. نرگس با خیال راحت، روی مبل نشست: -باشه .. نمی خواد بری، دعوتشون کن اینجا.. من که می دونم شما می خواین در مورد کار صحبت کنید، اون دختر هم پیش ما تنها نیست.. سهند یک پله به بالا رفت و گفت: -مامان خواهش می کنم، موضوع مهمیه ! -باشه می گم کنار ما باش . بده؟ درد زخم و خستگی کارش، بی حوصله اش کرده بود. پله ها را به بالا حرکت کرد و گفت: -روش فکر می کنم. اما فکر کنم خونه ی خودم بچه ها راحت باشن.. نرگس چیزی نگفت و فقط به رفتنش خیره شد. از سه سال پیش که برگشته بود و تصمیم به مستقل شدن گرفتن، همین قدر بی حوصله و کم حرف بود. گذشته و اتفاقاتی که زیاد در موردشان نمی دانست اما زخم هایی که روی تن و روح پسرش گذاشته بود را به خوبی می دید. مثل همیشه سعی کرد بگذرد و درک کند. همین که شب را کنارشان مانده بود؛ خیالش راحت بود. *** ترسیده میان تختش نشست. هنوز همه جا را تاریک می دید. انگار هنوز میان کابوسش بود. می دانست تمام چیزهایی که دیده است، مربوط به کابوسش است اما ... باورش در آن لحظات سخت بود. پتو را از رویش کنار زد و شروع به نفس کشیدن کرد. تنها راهی که مطمئن بود کمی آرامش می کند. همه جای بدنش ، درد داشت. گویی که پوستش را کشیده بودند. از ترس دیدن دوباره ی کابوسش؛ جرات پلک زدن نداشت. صحنه ی زشتی که غمگینش می کرد. عرق های روی پیشانی اش را پاک کرد و از روی تخت بلند شد. از پنجره به اسمان افتابی ِ پاییز نگاه کرد . برگ درختان حیاط همه زرد شده بودند و خرمالو های نارس از سبزی به زردی می زدند. گربه ی کوچکی از لای نرده های بالای دیوار حیاط رد می شد . با مهارت تعادلش را حفظ کرده بود و به سمت جلو می رفت . نگاهش با گربه ادامه پیدا کرد تا رسید به در خانه . همان جا گربه داخل حیاط پرید. کمی جلوتر ، پدربزرگش کنار باغچه نشسته بود و علفهای هرز باغچه ای که رو به پاییز می رفت را جدا می کرد. لبخندی روی لبش شکفت. خانواده اش برعکس او، پر از آرامش بودند! بودن پدر بزرگی که بعد از فوت مادر بزرگش، بیشتر کنار آنها زندگی کرده بود. یکی از بهترین موهبت های زندگی اش بود. همان لحظه، پدرش وارد خانه شد. با دیدن پدرش، اخم هایش در هم فرو رفت. چه قدر به نظر شکسته تر از هر وقت دیگری بود.. از وقتی که وارد دانشکده ی نظام شده بود، خیلی کمتر به خانواده اش توجه کرده بود. به عزیز ترین کسانی که در زندگی اش حضور داشتند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: سارا هاشمی ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 🍂 @ReyhaneH_show 🍃
پارت جدیدمونه😍☝️☝️ ... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/31283 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸فرماندهٔ عشق، یار محبوب تویی 🍃معبود تویی، کمال مطلوب تویی 🌸ای نام تو بهترین سرآغاز مرا 🍃آرامش جان هر دل ‌آشوب تویی 🌸بسم الله الرحمن الرحیم ❣
‍ ‍ ســلام🌹 صبـــــــح زیباتون بخیر امروزتــــــــــون🌹 آڪنده ازشادیـــــــهاے بــــے پایان 🌹 نگـاهـتـون خـنــــــدان دیـوار دلـتــــــــون بلـنـد🌹 اندیشــه تون مثبــــت پیشرفت در ڪارتــــــون🌹 و برڪت تو ســفـــره تون صـبـحـتــون دلـنــشــیـن🌹 ❣
+ وای بهار جان نبودی ببینی که مهمونا همشون چشم شده بودن و داشتن چادر منو نگاه میکردن، از بس خوشگل و خوش طرح بود😌 - عه عکسشو داری تو گوشیت، دوست دارم ببینمش + نه گلم ولی از کانالی تو ایتا خریدم کانال حجاب الزهرا (س)، بزار بریم اونجا عکسشو نشونت بدم😁 این لینکشه👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2691760149C505dd3e785 - وای نازی این چادرا چه خوشگلن قیمتاهم عالیه😍 + بله قیمت کردم تو بازار ۶۰۰😱 اینجا چون تولیدی هستند زیر قیمت بازاره ۲۸۵😍 بهترین برای بهترینها 👏👏👆👆
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
🔴نظرسنجی انتخابات 1400 📌 در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به کدام گزینه برای ریاست جمهوری رای می دهید⁉️ 📊برای شرکت در نظرسنجی کلیک کنید👇👇 1- سعید جلیلی 2- سید ابراهیم رئیسی 3- محسن رضایی 4- علیرضا زاکانی 5- سید امیر حسین قاضی زاده هاشمی 6- محسن مهر علیزاده 7- عبدالناصر همتی
💢عاقبت شوم لواط‼️ 💠غلامی را در زمان عمر به جرم قتل مولایش گرفتند و غلام هم به جرمش اعتراف کرد. دستور قتلش صادر شد. اما امیرالمومنین حضرت علی از غلام پرسید برای چه او را کشتی؟ گفت می خواست با من لواط کند از خودم دفاع کردم و در این میان کشته شد. حضرت علی علیه السلام پرسید: چه ساعتی دفن شد؟ گفتند فلان ساعت. به عمر فرمود: این غلام را سه روز حبس کن تا حکم دهم. رز سوم از اولیای دم مقتول خواست بروند قبر را باز کنند و جنازه را بیاورند. رفتند و قبر را خالی دیدند. به مولا گزارش کردند. تکبیر سرداد و فرمود: به خدا قسم غلام دروغ نگفته. از پیامبر شنیدم که فرمود: هرکس از امت من عمل قوم لوط را انجام دهد تا مرگ مهلت دارد. بعد از مرگش پس از سه روز جسدش به قوم لوط ملحق خواهد شد. 📙(بحار الانوار ج76 ص71 حدیث 24) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍فخر رازی از مفسران قرآن کریم می‌گوید: مانده بودم «لفی خسر» را چگونه معنا کنم از بس فکر کردم خسته شدم و با خود گفتم بروم سراغ سوره‌های دیگر تا فرجی شود نقل میکند روزی گذرم به بازار افتاد و دیدم کسی با التماس فراوان به مردم می‌گوید: مردم رحم کنید به کسی که سرمایه اش در حال آب شدن هست و داره نابود میشه، نگاه کردم دیدم او یخ فروش است یک قالب یخ آورده، هوا هم گرم است و یخ هم در حال آب شدن،و او التماس می‌کند از مردم که از من یخ بخرید من معنای «لَفی خُسر» را در سوره عصر از این یخ فروش فهمیدم ما هم لحظه به لحظه یخ زندگیمان در حال آب شدن است اما قدر این نعمتها و فرصت های ناب را نمی دانیم و درک نمی کنیم مگر زمانی که دیر میشود و جز افسوس کاری از ما ساخته نیست •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•