eitaa logo
أصحاب حق
195 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.2هزار ویدیو
141 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♻️ همه خوبن، دوقطبی نکنید! خطّی که معاویه ترویج می‌کرد... قابل توجه یک عده افرادی که تا حرف می زنیم میگن دو قطبی نکنید. 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
. ♻️ داستان نسبت ما با دولت پزشکیان 🔰 حمید رسایی: بعد از مراحل قانونی تنفیذ و تحلیف، پزشکیان را رییس جمهور می‌دانم و حتما در تصمیماتش که منافع ملی و ارزش‌های دینی و انقلابی ما را تقویت کند از او حمایت خواهم کرد، همانطور که در این داستان آمده: پرسیدم شما برای حزب چه کار می‌کردید؟ گفت: مشورت می‌دادم. ولی یک کمیته مالی هم درست کردم و برای انتخابات پول جمع می‌کردم. گفتم: اگر محرمانه نیست، چقدر پول جمع کردید؟ گفت من خودم @1.200.000 فرانک دادم و از دوستانم هم پول گرفتم، جمعاً 43.000.000 فرانک به حزب دادم. پرسیدم: چند درصد به پیروزی امید دارید؟ گفت: صددرصد! گفتم: حزب سوسیالیست چندین دهه است که برنده انتخابات نشده. گفت: درسته اما فرانسوا میتران هم رقیب سرسختی است... دو شب بعد، فرانسوا میتران برنده انتخابات و رییس جمهور منتخب فرانسه اعلام شد. سوسیالیست‌ها،‌ کمونیست‌ها و کلاً چپی‌ها به خیابان‌ها ریخته بودند و شادی می‌کردند. شادی عظیم؛ میدان باستیل غلغله بود. رگباری شدید و رعد و برقی بی‌نظیر پاریس را در بر گرفته بود. من برای تماشا رفته بودم. خیس آب بودم که به پای آسانسور رسیدم. موسیو "پیر دِسپاکس" با چشمی اشکبار پای آسانسور بود. گفت برو لباست را عوض کن و به آپارتمان من بیا. همین کار را کردم. پیرمرد مثل اینکه جوانی را از دست داده باشد، بخاطر شکست حزبش گریه می‌کرد. می‌گفت: منافع ملی‌ما در خطر است. او می‌گفت: در ظرف چند ماه، سرمایه‌ها از فرانسه فرار خواهند کرد. سرمایه‌دارها سرمایه‌هایشان را از کشور خارج می‌کنند و اقتصاد فرانسه مختل می‌شود. من ۳۵ سال داشتم و او ۸۵ سال. سال ۱۳۶۱ بود و من خودم نگران وضعیت کشورم. صحبت را عوض کردم و حال بچه‌ها و نوه‌هایش را پرسیدم. چند ماهی گذشت و فرانسوا میتران در کاخ الیزه بود. عراق به ایران حمله کرده بود. یکی از نتایج این جنگ، گرانی قیمت نفت بود. نفت از بشکه‌ای ۷دلار به بیش از ۳۰دلار رسیده بود. فرانسوا میتران در تلویزیون به عنوان رییس جمهور با مردم صحبت کرد. گفت: به علت گرانی نفت، فرانسه با مشکلات اقتصادی روبرو خواهد شد. او گفت: من نه دستور می‌دهم و نه بخشنامه می‌کنم، فقط پیشنهاد می‌دهم... پیشنهادش چه بود؟ قانون فرانسه اجازه می‌داد که درجه حرارت ساختمان‌ها در زمستان ۲۱ درجه باشد. میتران گفت: اگر به جای ۲۱+ درجه، شوفاژها را روی ۱۸+ درجه تنظیم کنید، حدود سه میلیارد فرانک صرفه‌جویی انرژی خواهیم داشت. چندروز بعد، رفتم از موسیو دسپاکس خبری بگیرم. زمستان بود و سرما. موسیو در آپارتمانش را باز کرد. دیدم پالتویی پوشیده و کلاهی بر سر گذاشته است؛ داخل آپارتمان موسیو دسپاکس شدم؛ هوا سرد بود. پرسیدم: پس چرا اینقدر لباس پوشیده‌اید و کلاه به سر دارید؟ گفت: رییس جمهور چندروز قبل پیشنهاد داد که درجه حرارت را از ۲۱+ به ۱۸+ کاهش دهیم. گفتم: شما که با فرانسوا میتران مخالف بودید؛ از پیروزی او ناراحت شدید؛ آنقدر ناراحت شدید که گریه می‌کردید! گفت: "موسیو پاپلی" از روزی‌که او رییس‌جمهور شده، رییس‌جمهور همه فرانسه و همه ملت فرانسه است! من از نظر حزبی با او مخالفم، ولی او رئیس‌جمهور من است! من حرف او را به عنوان رییس‌جمهور کشورم قبول دارم. ما برای منافع ملی فرانسه، همه باید با او همکاری کنیم. همه حزب‌ما هم با او همکاری دارند. البته ما در مجالس با حزب سوسیالیست‌ مخالفت می‌کنیم، ولی هر کجا پای منافع ملی باشد، همه یکی هستیم. در کارهای روزمره هم، او رییس‌جمهور ماست. من در گوشه‌ای از اتاق موسیو دسپاکس نشسته بودم، در فکر فرو رفتم و سردم هم شده بود، دیدم که دماسنج آپارتمان درست بالای سر شوفاژ است؛ شوفاژ آن طرف اتاق بود. گفتم: موسیو دسپاکس، دماسنج بالای شوفاژ است، وقتی درجه حرارت بالای شوفاژ،‌ ۱۸+درجه باشد، این گوشه اتاق حتماً ۱۵+درجه است؛ پس باید جای دماسنج را عوض کنید! لااقل آن را به دیوار وسط اتاق بگذارید! موسیو دسپاکس فکری ‌کرد و گفت: من‌که خود را گول نمی‌زنم! پارسال هم دماسنج بالای سر شوفاژ بود. پارسال اتاق را با همین دماسنج ۲۱+درجه تنظیم کردم و امسال با حرف رییس جمهور با ۱۸+درجه. جای دماسنج را هم عوض نمی‌کنم! من در حیرت بودم؛ مردی ۸۵ ساله‌ای که 1.200.000فرانک برای شکست فرانسوا میتران داده بود، حالا خود را در پالتو پیچیده بود تا حرف همین فرانسوا میتران را به عنوان رییس‌جمهور عملی کند! مردی که ماهیانه ده‌هاهزار فرانک در مزرعه و سهام درآمد داشت، می‌خواست ماهیانه 60فرانک در فاکتور شوفاژخانه صرفه‌جویی کند تا منافع ملی‌اش حفظ شود! شاید من بهترین درس دکترایم را در پاریس در اتاق موسیو دِسپاکس گرفتم، نه از دانشگاه سوربن! رییس جمهور منتخب، ولو از حزب مخالف، رییس جمهور همه ملت و کشور ماست. ✍(از کتاب خاطرات دکتر پاپلی یزدی- جغرافیدان) 🔺عضو کانال حمید رسایی شوید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
🔻معضلۀ ناانباشته‌گی تجربۀ ملّی -۱ 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. سخن اصلی در یادداشت «آغاز دوبارۀ دورۀ افول ایران» این بود که در قدرت قرارگرفتن نیروهای سیاسیِ غرب‌گرا در ایران، نسبت معکوس با قدرت ایران دارد؛ چنان‌که تجربۀ سه دهۀ گذشته نشان می‌دهد که دوره‌های «تجدید قدرت غرب‌گرایان»، دوره‌های «تحدید قدرت ایران» بوده است. این امر بدان دلیل است که ذات و سرشت راهبردِ اقبال به غرب و کرنش در برابر آن، چنین نتیجه‌ای دارد و گشودگی در رابطه با غرب، به معنی گشودگی در فضای ملّی نیست، بلکه ما با فروختن سرمایه‌ها و حراج اندوخته‌های ملّی‌مان در پای میز مذاکره و خریدن وعده‌های کاغذی و نسیه، دست به «خودتاراجی» زده‌ایم. سیاست خارجی در عهد دولت‌های اصلاح و اعتدال، چنین حاصلی داشت. اگر تجربۀ عهد اصلاح، در دوردست‌هاست، اما تجربۀ عهد اعتدال، فاصلۀ سه‌ساله با ما دارد و ما در عمل و عین دیدیم که هشت‌سال «فروشندگی» در ذیل برجام، کمترین نتیجه‌ای نداشت؛ بلکه اقتصاد ملّی را شرطی و متوقف و وابسته کرد و همۀ چرخ‌ها را از حرکت افکند و در نهایت، «یک دهۀ تعطیلیِ نسبیِ اقتصاد» را رقم زد. در پایان دولت اعتدال، آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به آنها تصریح کردند که اعتماد شما به غرب، فایده‌ای نداشت و یک «تجربۀ ملّی برای آیندگان» است. [دوّم]. عبور جامعه از دولت روحانی به دولت رئیسی، در اثر همین تجربه محقّق شد؛ جامعۀ سرخورده و ناامید و در تعلیق، دریافت که با برجام نمی‌توان گره‌ها را گشود و رونق معیشت را خرید، بلکه باید از درون، اتّفاقی رخ بدهد. رئیسی کوشید نشان بدهد که در درون ایران، امکان‌ها و استعدادها و قوّه‌ها به‌حدّی هستند که ما محتاج گدایی از غرب و در پیش گرفتنِ سیاست التماسی و سازش‌جویانه نباشیم و نخواهیم «شرف ملّی‌»مان را با «رونق معیشت»‌مان معامله کنیم. او توانست میان این دو، جمع برقرار کند و به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، «اگر این دولت [شهید رئیسی] ادامه پیدا می‌کرد، بنده احتمال زیاد می‌دهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتاً مشکلات اقتصادی حل می‌شد.»(در دیدار مردم، ۱۴۰۳/۴/۵). انتظار می‌رفت که بر اساس تجربۀ شکست‌خوردۀ دولت روحانی و تجربۀ کامیاب دولت رئیسی، اکثریّت جامعه از اندیشۀ برجامی و برون‌گرا و بیگانه‌گُزین و وابسته، خارج شده باشند و اگر کسی در تبلیغات انتخاباتی، اقتصاد را به مذاکره ربط داد و از برجام دفاع کرد، جامعه به وی روی خوش نشان ندهد، اما چنین نشد و بخشی از جامعه، دوباره به «تلۀ تحریف» افتاد و فریب خورد. اگر در سال نود و دو، می‌شد به جامعه حق داد که خطا کند و دچار این کج‌روایت بشود که مذاکرۀ با غرب، حل‌المسائل معیشت است، اما در سال نود و شش، دیگر نمی‌شد جامعه را توجیه کرد. حال بر اساس این دو تجربۀ منفی، اگر کسانی امروز، مرتکب «خطای سوّم» بشوند و دوباره به برجام و مذاکره و غرب و سازش، دل ببندند، به‌واقع مستحق توبیخ گزنده و نقد صریح و سخن عتاب‌آلود هستند. [سوّم]. این بخش از جامعه، حق داشت «انتخاب» کند، اما حق نداشت «فریب» بخورد؛ و حق داشت «نظر» بدهد، اما حق نداشت به «تجربه» ننگرد و دوباره ایران و بقیۀ ایرانیان را درگیر روندهای بی‌فرجام و بیهودۀ برجامی کند. و در مقابل، ما حق داریم برآشفته بشویم و بگوییم از یک سوراخ، چند بار گزیده‌شدن؟! انتخاب‌های نوسانی و زیگزاگی، تا کی؟! عدم‌انباشت تجربه‌های ملّی و تکرار خطاهای پُزهزینه تا کجا؟! چرا باید کسانی بتوانند حقایق را وارونه جلوه بدهند و ذهنیّت جامعۀ ایران را دستکاری کنند و بخشی از جامعه نیز تسلیم و تابع آنها باشد؟! چرا انتخاب سیاسی، از اندیشه‌ورزی و تفکّر مستقل، بریده شده و به دست طوفان کج‌روایت و هیجان سپرده شده؟! چرا تعقّل به حاشیه رفته و احساس کور و ناموجّه، صدرنشین شده؟! چرا تحریک‌های شب‌انتخاباتی و روزانتخاباتی، آنچنان بر جامعه مؤثّر است که می‌تواند چرخش‌زا باشد؟! چرا قومیّت بر ملّیّت، سایه افکنده؟! چرا برنامه‌مندی و برخورداری از نقشه و طرح برای حکمرانی، یک فضیلت ضروری و قطعی انگاشته نمی‌شود؟! چرا برخی جریان‌های سیاسی احساس می‌کنند که می‌توانند با تحریف و خیانت به واقعیّت، بازی انتخابات را ببرند؟! چرا جامعه، مسیرهای متناقض را انتخاب می‌کند و در هر دوره‌ای به سویی می‌لغزد و مجال نمی‌دهد که غایت و تمامیّت یک مدار حرکتی، تعیّن یابد؟! چرا حرکت‌های جمعی ما، تکه‌تکه و گسسته و غیرتکاملی هستند؟! چرا جامعه دربارۀ گزاره‌هایی که نیروهای دگراندیش بیان می‌کند، فکر نمی‌کند و استدلال نمی‌طلبد و هنر تجزیه‌وتحلیل و رخنه‌افکندن در کلیشه‌ها را ندارد؟! چرا جامعه، امروز خودش انتخاب می‌کند و فردا که نتایج انتخاب ناصواب خودش سربرآورد، ساختار را بر کرسی متهم می‌نشاند و فرافکنی می‌کند؟! https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻معضلۀ ناانباشته‌گی تجربۀ ملّی -۲ 🖊مهدی جمشیدی [چهارم]. به‌نظرم حتی در سال نود و دو نیز، جامعه نمی‌باید به گزینۀ معطوف به مذاکره رأی می‌داد؛ چون در فروردین همان سال، آیت‌‌الله خامنه‌ای تصریح کرد که در دولت – یعنی دولت احمدی‌نژاد – تمایلاتی برای مذاکره با غرب شکل گرفته، اما من به سودمندی این مذاکرات، «خوشبین» نیستم. گزینۀ آیت‌الله خامنه‌ای، «مقاومت» بود و نه «مذاکره». ایشان بر این باور بود که راه‌حل، «نظریۀ استحکام ساختِ درونی» است و نه تبدیل‌شدن به یک مجموعۀ اقماری و وابسته. ایشان می‌خواست ایران را از پیرامون به مرکز سوق بدهد و نسبتِ استعماری ایران با غرب را تمام کند. ایشان معقتد به ارتباط و تعامل بیرونی بود، اما همسایگان و شرق را ترجیح می‌داد و بر این باور بود که این مسیر، راه‌گشاتر است. اما استدلال، حریف وسوسه‌ای که خواص در دل‌وجان توده افکنده بودند نمی‌شد و سرانجام، حسن روحانی با تکیه بر ایدۀ مذاکره به قدرت رسید و هشت‌سال برای آزمودن این ایده در میدان عمل، فرصت داشت. یک فرصت گشوده در اختیار وی نهاده شد و او در برجام، حتی از خطوط قرمزِ تعیین‌شدۀ توسط آیت‌الله خامنه‌ای نیز عبور کرد، اما باز هم به نتیجه نرسید و شکست خورد. در پایان این دوره، موجی از ناامیدی اجتماعی و بی‌اعتمادی سیاسی در متن جامعه، ریشه دوانیده بود و همگی، حاصل تجربۀ تلخِ اعتماد به غرب بودند. [پنجم]. چرا آیت‌الله خامنه‌ای به راه‌حل مذاکره با غرب، «بدبین» بود و بخشی از جامعه به آن «خوشبین» بودند؟! چه کسانی و چگونه، حس خوشبینی را در بخشی از جامعه ایجاد کردند؟! چرا جامعه از خود نپرسید که حسن روحانی که امروز، وعدۀ امکان مذاکرۀ موفق را می‌دهد، در سال‌های پایانی دولت خاتمی نیز به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملّی، همین مسیر را پیمود و پس از دوسال‌ونیم تعلیق هسته‌ای، به نقطۀ صفر بازگشت؟! چرا جامعه برای آزمودن دوربارۀ این وعده، از وی «ضمانت» نخواست و یکباره و بی‌پروا، تمکین کرد؟! چرا سخن آیت‌الله خامنه‌ای در این بخش از جامعه، شنیده نشد اما تبلیغات انتخاباتیِ بی‌پایه و شعاری، اثر گذاشت و این بخش از جامعه را فریفت؟! این بخش از جامعه، در کدام «جهانِ رسانه‌ای» به سر می‌بردند که چه‌بسا، حتی استدلال‌های آیت‌الله خامنه‌ای را نشنیده بودند؟! چگونه این بخش از جامعه به پیشرفت پوشالی و برون‌گرا و وابسته، راضی شدند و همچنان خواستند ذیل تاریخ غرب باشند؟! البته در انتخابات سال نود و شش، رئیسی توانست با کسب شانزده میلیون رأی، نفر دوّم بشود و نشان بدهند که از ظرفیت اجتماعیِ روحانی، کاسته شده است، اما همچنان بخشی از جامعه، به امتداد برجام رأی دادند. به‌هرحال، می‌شد از آغاز، به «پیش‌بینی آیت‌الله خامنه‌ای» اعتماد کرد و وارد این بیراهۀ تاریخی نشد و این حجم انبوه از فرصت‌ها و امکان‌ها را فدای کاغذپارۀ برجام نکرد. این تجربه، ضرورت نداشت و نوعی تحمیلِ نامعقولِ بخشی از جامعه بر بخش دیگر جامعه بود. [ششم]. در اینجاست که حسّاسیّت آیت‌الله خامنه‎ای نسبت به نقش «خواص» در جامعه، به‌روشنی فهم می‌شود. هرچه که هست، کنشگری خواص است؛ چون بخش مهمی از جامعه، انتخابش وابسته به ارادۀ خواص است. ریشۀ فتنه‌ها و وسوسه‌ها را نیز باید در «بیرون از جامعه» جستجو کرد: این خواص هستند که فرایندهای «ساخت‌شکنیِ ذهنی» را پی می‌گیرند و جامعه را از درون، پوک و متزلزل می‌کنند. بازی سیاسی، برآیند «بازی شناختی» است و صحنۀ سیاسی، برونداد اتّفاقاتی است که «روایت‌ها» و «گزاره‌ها» و «مفاهیم» می‌آفرییند. همه‌چیز در اینجا رقم می‌خورد و ما پیامدها و نتایج عینی را در انتخاب‌های سیاسیِ جامعه، مشاهده می‌کنیم. آن دستِ ‌پنهانی که قادر است بازی‌سازی و ذهنیّت‌پردازی کند، همین سرآمدان و شهره‌گان هستند. موریانۀ تحلیلِ غلط، اندکی پیش از انتخابات به جان جامعه می‌افتد و ساختار ذهنی را دگرگون می‌سازد و همۀ بافته‌ها را پنبه می‌کند. در زیر پوستِ جامعه، چنین روند نامحسوسی در جریان است. ما ذهنیّت‌ها و فکرها و اندیشه‌ها را به دست باد سپرده‌ایم. اگر انقلاب و انقلابی‌ها، فرهنگ و هویّت و روایت و ذهنیّت و اندیشه و تفکّر را در جامعه ببازند، سیاست و قدرت و حکومت و دولت را نیز خواهند باخت. به‌این‌ترتیب، ایدۀ «دولتِ جوانِ حزب‌اللهی»، بیش از سه سال دوام نمی‌آورد و پس از آن، دوباره دولت توسعه‌گرای معطوف به غرب سر برمی‌آورد. «جامعۀ اسلامی» بر دولت اسلامی، تقدّم دارد؛ وگرنه به اندک تلاطمی، جامعه از انتخاب انقلابیِ خویش بازمی‌گردد و به‌آسانی، قدرت را در اختیار دگراندیشان قرار می‌دهد. وقتی هویّت اسلامی و انقلابی در بخش‌هایی از جامعه، رقیق بشود، میوۀ مردم‌سالاری نیز تلخ خواهد بود. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از دادگاه علنی
🔴 متن جالب سجادهرندی که در دور اول به قالیباف رأی داده بود، درباره دکتر سعید جلیلی. 🔹 من «جلیلی‌چی» نیستم. سال ۹۲ به او رای ندادم. دور اول انتخابات همین امسال هم به او رای ندادم. به ضعف‌ها و محدودیت‌های او در مقام یک سیاستمرد واقفم. اما حالا که پس از سه هفته ممنوعیت سخن گفتن درباره نامزدهای انتخاباتی، امکان نوشتن یافته ام دوست دارم از او بنویسم. 🔹 از سعید جلیلی که به نحو کم‌نظیری نماینده بخش بزرگی از فضیلت‌ها و زیبایی‌های انقلاب اسلامی سال پنجاه و هفت در سیاست ملی ماست.اگر آرمان انقلاب سال پنجاه و هفت پیوند یافتن و بلکه یگانه شدن دین و سیاست در متن حیات مدنی بود، این یگانگی نخست باید در وجود سیاستمرد محقق شود. جلیلی به وضوح مصداق این معناست. 🔹 پیشتر نوشتم که مهم‌ترین میراث شهید رییسی، سیاست تقواست و اینک باید افزود که میراث‌دار او از این جهت بی‌شک، سعید جلیلی است. با این ملاحظه که آنچه برای سید شهید با شمّ و غریزه محقق بود، برای جلیلی با نحوی تفصیل و نظرورزی همراه شده است. نحوی درک سازوار مبتنی بر دیانت از سیاست و مقاومت و عدالت که در جزئیات مشی عملی و زیست شخصی نیز متبلور است. و این فقط مربوط به امور کلان سیاست نیست؛ 🔹شاید به چشم کسانی، خرد و کم اهمیت به نظر برسد، برای من اما اینکه سیاستمداری داریم که در اوج مشاجره پینگی‌پنگی مناظره دونفره، وقتی رقیب قرآن می‌خواند، ملتزم به امر «فاستمعوا له و انصتوا» لب از سخن می‌بندد، قیمتی است. 🔹اینکه مجاهد جانبازی داریم که زخم و جراحت خود را محمل تبلیغ سیاسی قرار نمی‌دهد (شاید هنوز هم بسیاری از مردم جانباز بودن او را ندانند) ارزشمند است. اینکه نامزد انتخاباتی داریم که در نحوه عمل خود، در گفتن و نگفتن، در رفتن و ماندن، بیش از هر چیزی حجت شرعی را در نظر می‌آورد همان لحظه طلایی سیاست پنجاه و هفتی است. جلیلی امروز خیلی بیش از گذشته در منظر و مرئی وجدان ایرانی ما حاضر است. 🔹می‌دانم که بابت جمله بعدی ملامت و تمسخر خواهم شد اما چه باک؟ این وجدان ایرانی هر چند به او رأی ندهد اما عمیقا دوستش دارد. همچون شمایلی از فضیلت‌های بنیادینی که مدینه ما را برافراشته است: تقوا، شجاعت، سلامت، ساده‌زیستی و مردمداری. ممکن است بسیاری بترسند و ترجیح دهند که در این شرایط سخت و خطرناک، چون اویی، سکان کشور را به دست نگیرد. اما این ترس به خلاف تصور همراه با نفرت نیست. تلاش دو هفته اخیر برای نفرت ساختن حول جلیلی، موفق نبود (به خلاف مورد احمدی نژاد در سال هشتاد و هشت). 🔹فضیلت و تقوا چیزی نیست که از نظر انسان ایرانی نکته‌سنج، مخفی بماند و او کسی را که به این زیور آراسته است، نمی‌تواند دشمن بدارد. همچنین این ترس، چندان مربوط به ویژگی‌های شخصی جلیلی نیست در واقع این ترس، ترس از تنگ شدن زندگی و مجال و امکانهای آن (خواه در پرتو سیاست حجاب و محدودیت اینترنت یا نزاع با قدرت های جهانی) به حفره های بزرگی در کلیت سیاست انقلابی باز می‌گردد. 🔹 بار دیگر مسائل جلیلی را به یاد آوریم اینکه جلیلی زبان تخاطب با بخش مهمی از مردم را ندارد؛ اینکه ایده‌هایی در نسبت با تکثر واقعاً موجود در ایران امروز ندارد؛ اینکه ایده آزادی در منظومه او جای روشنی ندارد و اینکه ایده امکان پیشرفت بدون همراهی با هژمونی غرب هنوز اعتماد و امید چندانی بر نمی انگیزد؛ جملگی به کاستیهای اساسی نیروی انقلاب و گفتار و طرح سیاسی آن بازمیگردد. 🔹 اگر این خللها زیر عبای پوشاننده شهید رییسی و سیادت و صفا و معنویت او از نظر مخفی شده بود که البته چندان هم نشده بود به معنای حل و فصل آنها نبود و مسیر آینده مسیر در انداختن طرحی نو و حل و فصل واقعی این کاستی هاست. با مشاجره ملال آور تعیین مقصر و سرزنش متقابل در میان نیروهای انقلابی، گامی به پیش برداشته نمی شود. 🔹شمایل محبوب و دوست داشتنی جلیلی، اینک به مثابه یک سرمایه سیاسی متعلق به نیروهای انقلاب است. من تصور میکنم روند وقایع ماه ها و سالهای پیش رو، ارزش اجتماعی این سرمایه را بالاتر نیز خواهد برد. اما گشایش آینده ما در هزینه کردن مسرفانه این سرمایه نیست بلکه در تلاش جدی و سخت کوشانه و بیرحمانه برای حل مسائلی است که موجد ترس فوق الذکر می‌شود. کاش سعید جلیلی خود به محور این تلاش تبدیل شود. ✍ سجاد صفارهرندی (عضو هیئت مدیره پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی)
هدایت شده از راه دیالمه
⭕️به تو افتخار میکنم مَرد 🔹طرفداران دکتر جلیلی در فضای مجازی با انتشار این عکس نوشته، نسبت به حواشی ایجاد شده پس از انتخابات توسط یک جریان خاص، واکنش نشان دادند و از رای خود دفاع کردند. ✅@Jalili_saeed
🔴 پافشـاری بر مبـانی یکی از چالش‌ها این است که کسی تصوّر کند که ما اگر از مبانی اعتقادی خود، مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی دست برداریم، راه‌ها باز خواهد شد و دروازه‌های بسته گشوده خواهد شد که این خطای بسیار بزرگ و اساسی است و ما نتایج این خطا را در برخی از کشورهای دیگر در همین دوره‌ی چندساله‌ی اخیر مشاهده کردیم. راه پیشرفت، ایستادگی است؛ پافشاری بر مبانی است. ۱۳۹۴/۰۴/۰۲ @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♻️ حمایت قاطع از مقاومت در دولت جدید؛ جیغ بنفش رسانه‌های غربی را در آورد 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
هدایت شده از حامیان سپاه قدس🇮🇷
تماس تلفنی بشار اسد با پزشکیان و تأکید بر تقویت روابط دوجانبه 🔹دفتر اسد گزارش داد، در تماس تلفنی رئیس جمهور سوریه و پزشکیان، بشار اسد تأکید کرد که روابط بین سوریه و ایران، مبتنی بر وفاداری متقابل و اصولی است که اهمیت خود را از مقاومت در برابر توسعه‌طلبی در یک منطقه ناآرام می‌گیرد؛ منطقه‌ای که مورد طمع استعمار قرار دارد. 🔹پزشکیان نیز تأکید کرد که ایران همچنان از سوریه و مقاومت حمایت خواهد کرد و به دنبال تقویت روابط دوجانبه و اجرای توافقات بین دو کشور است. ✅کانال حامیان سپاه قدس👇 http://eitaa.com/joinchat/3631218690Ca928153b05
هدایت شده از حامیان سپاه قدس🇮🇷
🔴 |شهادت یاسر قرنبش از محافظین سابق دبیر کل حزب الله در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به یک خودرو در جاده بین المللی بیروت -دمشق در منطقه یعفور ✅کانال حامیان سپاه قدس👇 http://eitaa.com/joinchat/3631218690Ca928153b05
هدایت شده از حامیان سپاه قدس🇮🇷
🔻پاسخ سنگین حزب‌الله لبنان به ترور رزمنده مقاومت اسلامی/ جولان اشغالی به آتش کشیده شد 🔹حزب‌الله لبنان در واکنش به ترور یکی از رزمندگان مقاومت اسلامی از سوی ارتش رژیم صهیونیستی در جاده دمشق- بیروت، جولان اشغالی را با ده‌ها موشک کاتیوشا به آتش کشید. ✅کانال حامیان سپاه قدس👇 http://eitaa.com/joinchat/3631218690Ca928153b05
هدایت شده از اخبار جبهه مقاومت
🔴 آخر و عاقبت سازشکاران؛ عکس محمود عباس زیر پای سرباز اسرائیلی 👇👇 🆔️ @akhbarmoghavmat