مرا ببخش ، بلد نیستم زبان فصیح ؛
أَعُوذُ بِالْبَغَلَتْ مِنْ تَمَامِ سَخْتِیهَا...
اگه میتوانستم یک چیز تو این دنیا بهت بدم،اینتوانایی رو بهت میدادمکه بتونی خودتو با چشمای من ببینی، تا بدونی که چقدر زیبا و خاصی:)💔
من در این سالها احساساتی را فهمیدم، و در خود حمل میکنم که توان بیانشان را ندارم. ذهنیتی نسبت به مفاهیم و پدیدهها در من است که نمیتوانم همهاش را بگویم و بنویسم. من برای بیان حس و درکم نسبت به پیرامون کلمه کم میآورم.
اگر انسان میتوانست رنجهای انسان دیگری را درک کند، با نهایت مهربانی و لطافت با دیگران رفتار میکرد.
یه تعریف قشنگی از دلتنگی شنیدم، میگه: دلتنگی یعنی صدای کسی که دوستش داری رو بشنوی، ولی وقتی سرتو برگردونی کسی رو نبینی، همینقدر غمانگیز!(:
هزار صحبت ناگفته در نگاه من است
ولی دریغ که این شوق در نگاه تو نیست
_علیرضا بدیع
دو آدم از فاصله ی دور از هم به همدیگه علاقه مند میشن، به همدیگه اعتماد میکنن، مجازی میگن دوست دارم مجازی حرف میزنن، مجازی کنار همن.بعد چند وقت همو میبینن اما اگه یکیشون وسط راه بزاره بره اونیکی واقعا تنها میشه.