📙تألیفات زندهیاد حاج آقا مصطفی:
۱-القواعد الحكمیه (حاشیه بر اسفار)
۲-كتاب البیع (دوره كامل مباحث ۳-استدلالی بیع در سه جلد)
۴-مكاسبه محرمه (در دو جلد)
۵-مبحث اجاره
۶-مستند تحریرالوسیله
۷-تعلیقهای بر عروه الوثقی
۸-تفسیر القرآن الكریم (در چهار جلد كه ناتمام میباشد.)
۹-تحریرات فی الاصول (از اول اصول تا استصحاب تعلیقی)
۱۰-شرح زندگانی ائمه معصومین علیه السلام (تا زندگانی امام حسین علیه السلام)
۱۱-كتاب الاصول
۱۲-القواعد الرجالیه
۱۳كتابی در مبحث نكاح
۱۴-حاشیه بر شرح هدایه، ملاصدرا
۱۵-حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا
۱۶-حواشی بر وسیله النجاه آقا سید ابوالحسن اصفهانی
۱۷-تطبیق هیئت جدید بر هیئت نجوم اسلامی
۱۸حاشیه بر خاتمه مستدرك.
لازم به ذكر است كه مجله حوزه شماره 82-81، تعداد 40 عنوان از آثار ایشان را آورده است.
🔹چگونه از مبارزه دائمی خستگیناپذیر امام رضا علیهالسلام درس بگیریم؟
🌺امامِ مبارزه
درست است که امام رضا علیهالسلام مبارزه مسلحانهای در مدت امامتشان نداشتند اما زندگیشان، سراسر مبارزه بود. مبارزهای که تمامی و خستگی نداشت. در هرزمانی با توجه به شرایط آن زمان، سلاح مبارزهشان را انتخاب میکردند و معارف تشیع را گسترش میدادند. آنقدر که بعد از امام رضا علیهالسلام دایره نفوذ شیعه چند برابر شد.
🖊سایت نوجوان
🌸شمشیر نامرئی
اسمش را زیاد شنیدهاید: «تقیه». خیلی از امامان در طول زندگیشان تقیه میکردند. چراکه اگر میخواستند همان ابتدای کار ادعای امامت و ولایت کنند، با شمشیر حاکمان روبرو میشدند. نه اینکه ترس از جانشان داشته باشند و کناری بنشینند. اتفاقاً شمشیر را بر دشمن میزدند، اما طوری که دشمن نه شمشیر آنها و نه بلند کردن و فرود آمدن آن را نمیدید، فقط دردش را احساس میکرد. اصلاً در اسلام «تقیه سپر مؤمن است. سپر را کجا به کار میبرند؟ سپر در میدان جنگ مورد استفاده قرار میگیرد و به هنگام درگیری به کار میآید».(۱)
بعضیها خیال میکنند تقیه یعنی اگر خواستی یک عمل واجبی انجام دهی، اگر خطر و ضرری برایت داشت، کلاً این واجب را کنار بگذاری. برعکس، تقیه به معنای تعطیل کردن کار و تلاش نیست بلکه به معنای پوشیده نگهداشتن کار و تلاش است. همانطور که در زندگی ائمه چیزی که به چشم میخورد تلاش و مبارزه دائمی در این راه است. شروع امامت امام هشتم هم در دوران سلطنت هارونالرشید بود. فضای اختناق به حدی بود که در روایت است که خون از شمشیر هارون میچکد.(۲) در یک چنین شرایطی بود که امام رضا علیهالسلام از ابزار تقیه برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکردند. در همان شرایط دشوار هم شاگردان زیادی تربیت کردند و معارف اسلامی و قرآنی را در جامعه گسترش دادند و نگذاشتند به درخت تشیع آسیبی برسد.
۱) بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزان نظام ۱۳۶۸/۱۱/۹
۲) کافى، ج ۸، ص ۲۵۷
🌺فرصت مبارزه
بخش دیگر مبارزات حضرت در ماجرای ولایتعهدی است. مأمون در شرایط جنگهای داخلی بنیعباس و مبارزات تشیع قرارگرفته بود، از طرفی بنیعباسیها خیلی او را بهحساب نمیآوردند و اقتدار لازم را نداشت. نقشهای طراحی کرد و آن؛ پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام و واردکردن حضرت، به عرصه خلافت بود. با این کار امام رضا علیهالسلام را از میدان مبارزات انقلابی که در پوشش تقیه داشتند به میدان سیاست میکشاند. هم امام را زیر نظر داشت و هم وجههای برای خودش درست میکرد. مأمون، حاکم سیاس و باهوشی بود و نقشهاش حرف نداشت. همهچیز حسابشده پیش میرفت. دو ماه فشار آورد و حضرت قبول نکردند. در آخر حضرت را تهدید به قتل کرد و ایشان با تعیین شروطی مجبور شدند ولیعهدی را قبول کنند. حرفهای مردم هم شروع شد که یک عمر زهد و تقوا و نماز، رفت ولیعهدِ سلطان شد! شرایط حساسی بود اما امام با تدابیری که داشتند نقشه مأمون را برهم زدند. امام هشتم از هر فرصتی استفاده کردند و اجباری بودن این منصب را به گوش این و آن رساندند و این موضوع دهانبهدهان و شهر به شهر چرخید که کسی مثل علیبنموسیالرضا علیهالسلام پیدا میشود که به ولیعهدی با بیاعتنایی نگاه میکند. از طرفی، با مأمون هم شرط کردند که در کارهای حکومت هیچ دخالتی نکنند. اوضاع بهگونهای پیش رفت که در میدانی که خود مأمون فراهم کرده بود، او را شکست دادند. طوری که اصلاً در تاریخ «سال ولایتعهدی آن حضرت، یکی از پربرکتترین سالهای تاریخ تشیع شد و نفس تازهای در مبارزات علویان دمیده شد.»(۳)
در حقیقت «امام با قبول ولیعهدی، دست به حرکتی میزند که در تاریخ زندگی ائمه پس از پایان خلافت اهلبیت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بینظیر بوده است و آن برملا کردن داعیهی امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمانهاست. تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرار گرفت و امام در آن سخنانی را که در طول یکصد و پنجاه سال جز در خفا و با تقیه و به خصیصین و یاران نزدیک گفته نشده بود به صدای بلند فریاد کرد و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان که جز در اختیار خلفا و نزدیکان درجهیک آنها قرار نمیگرفت آن را به گوش همه رساند.»(۴)
فضا بهگونهای پیش رفت که همه، شیعه که نه، اما محب اهلبیت شدند و در این مبارزه بزرگ، مأمون نهتنها چیزی به دست نیاورد، که خیلی چیزها را هم از دست داد.
۳) پیام به کنگره علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا علیهالسّلام ۱۳۶۳/۵/۱۸
۴)پیام به کنگره علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا علیهالسّلام ۱۳۶۳/۵/۱۸
🌸سلاح علم
کارزار و میدان جنگ بود، اما شمشیر دستشان نبود. علم، سلاحشان بود. فضا و شرایط آن زمان، پر از آرا و نظریات متفاوت از گروهها و فرقههای مختلف بود که هرکدام دنبال گسترش تفکرات گروه و فرقه خود بودند. اما امام رضا علیهالسلام از هر فرصتی برای تبیین عقاید دینی و مبارزه با تحریفات استفاده میکردند. از طرفی مأمون بدون اینکه خود بداند فرصتی را برای امام فراهم کرد که این فرصت درجایی مانند مدینه برای آن حضرت مهیا نبود و آن مجالس مناظرهای بود که با دانشمندان زمان از فرقهها و مذاهب مختلف تدارک دیده بود. هر متکلم و اهل مجادلهای را به مجلس مناظره با امام کشاند شاید که یک نفر در این بین بتواند امام را مجاب کند و شکست دهد. در آن روزها وسایل ارتباطجمعی مثل حالا نبود، اما امام از جلسات مناظره دربار مأمون بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین وسایل ارتباطجمعی آن روز استفاده کردند. در جریان مناظره، با هرکدام از دانشمندان، با زبان و با کتاب خودشان بحث میکردند. آنچنان استدلال میکردند و بحث را بهگونهای پیش میبردند که همه حتی خودِ مأمون در قدرت و توانمندی علمی و معنوی حضرت، انگشتبهدهان میماند. اصلاً امام یک پدیده عجیب بود، منجّم میآوردند بحث میکردند، فقیه میآوردند بحث میکردند، ستارهشناس میآوردند بحث میکردند. خبرِ قدرت علمی امام رضا علیهالسلام مثل بمب صدا کرد و همه، قدرت و عظمت علمی و معنوی امام را دیدند تا جایی که به آن حضرت لقب عالم آل محمد علیهالسلام داده شد. این چیزی بود که اصلاً در برنامه مأمون نبود.
*لغات و اصطلاحات
۱- سیاس: سیاسی، سیاستمدار، سیاست دان، سیاست شناس، حیلهگر
۲- خصیصین: یاران خاص، یاران نزدیک
۳- متکلم: سخنران، سخنپرداز، کسی که به مهارتهای علم کلام اشراف کامل دارد.
۴- استدلال: این واژه در لغت به معنی جستوجوی دلیل و بیان حجت است. در اصطلاح منطق، استدلال آن است که بهوسیلۀ قضایای معلوم بتوان قضایای مجهول را کشف کرد.
منابع:
- آیتاللهالعظمی خامنهای،«همرزمان حسین علیهالسلام»، انتشارات انقلاب اسلامی، چاپ اول، پاییز۱۳۹۶
- آیتاللهالعظمی خامنهای، «عنصر مبارزه در زندگانی ائمه»، ناشر: کنگره جهانی حضرت رضا(ع)،۱۳۶۵
- بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج۱۳۹۳/۶/۱۶
- بيانات رهبر انقلاب در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ۱۳۹۲/۶/۲۶
- بیانات رهبر انقلاب پس از مراسم روضه حضرت امام حسن عسکری (ع) ۱۳۸۲/۲/۲۰
- بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج۱۳۹۳/۶/۱۶
🌺مبارزه همیشگی
از گسترش تشیع در ایران تا مبارزات امام رضا علیهالسلام
ورود تشیع و مکتب محبت و ارادت به اهلبیت به ایران، یکباره نبوده است بلکه به صورت تدریجی بوده و قرنها طول کشید تا این مکتب در سراسر ایران رسوخ کند. وقتی مطالب تاریخنگاران را میخوانیم، پذیرش اسلام از سوی ایرانیان با رضایت بوده است. هرچند در مناطقی مقاومتها و درگیریهایی رخ داد، ولی درمجموع، سرعت و وسعت پذیرش اسلام در ایران، نشان از استقبال مردمان این سرزمین از توحید و معارف دین رسولالله (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه وسلم) داشت.
بعدها بهواسطه شرایطی که در سرزمینهای اسلامی حاکم شد و به دلیل برسرکار آمدن دولتها و خلفای غاصب و ظالم، ایران کمکم به پایگاه دوستداران و مریدان اهلبیت تبدیل شد. شاید برای شما نوجوانان جالب باشد که بدانید ورود تشیع به ایران، چند مرحله اصلی داشته است.
🌸دوره اول پس از حکومت امیرالمؤمنین
تا قبل از حکومت امام علی علیهالسلام ایرانیان، اگرچه از جامعه طبقاتی دوره ساسانی رها شده بودند، ولی تا قبل از اینکه امام علی علیهالسلام سکان حکومت اسلامی را در دست بگیرند، مردم ایران این احساس را داشتند که در برابر وضع طبقاتی جدیدی قرار گرفتهاند که بین عرب و غیرعرب تفاوت گذاشته شده است. اما وقتی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به حکومت رسید، ایرانیان با شیوه مُلکداری او آشنا شدند و در مقایسه با پیشینیان، تفاوتهای علیبنابیطالب علیه السلام را آشکارا دیدند. در زمان کوتاه خلافت آن حضرت، کارگزاران یا همان مسئولان حکومتی جرئت تخلف و سوءاستفاده از موقعیتشان را نداشتند و در صورت تخلف، حضرت، آشکار یا پنهان، بهسرعت با آنها برخورد میکرد. برخلاف دیگران، ایشان هیچ فرقی میان عجم و عرب نمیگذاشت.
این رویکرد بعدها در رفتار امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز مشاهده شد و حتی در قیام افرادی نظیر مختار ثقفی نیز امتداد یافت. وقتی ایرانیان تفاوت آشکار رفتار اهلبیت و یاران آنها را میدیدند، بیشازپیش به شیوه رفتار علوی علاقه پیدا میکردند. همین موضوع باعث شکلگیری پایگاههای مختلف شیعیان در ایران شد
🌺دوره دوم؛ ورود تشیع به نواحی مرکزی ایران
جانشینان معاویه، یعنی خلفای اموی، پس از شهادت امام حسین علیهالسلام به آزار، شکنجه و کشتار اولاد اهلبیت و شیعیان پرداختند. در زمان امویان، بسیاری از شیعیان بهدلیل فشارهای سیاسی و عقیدتی، راه مهاجرت را در پیش گرفتند و یکی از سرزمینهای مناسب برای مهاجرت، ایران بود. دلیل مهاجرت خاندان اهل بیت به سمت ایران این بود که اولاً به واسطه شیوه حکومتداری امام علی علیهالسلام محبت اهلبیت در این نواحی رواج یافته بود و هم اینکه ایران از مرکز خلافت دور بود و گروههایی از ایرانیان در آنجا علیه دستگاه ظالم خلفای اموی مبارزه میکردند.
یکی از مناطق مهمی که در اواخر قرن اول هجری محل تجمع شیعیان شد، شهر قدیمی قم و نواحی دیگری همچون ری، آوه، کاشان و... بود. قم را میتوان نخستین مرکز تجمع شیعیان در ایران دانست
🌸دوره سوم؛ ورود تشیع به مناطق شرقی ایران
بعد از واقعه کربلا و بهویژه تا اواخر قرن اول هجری، شیعیان زیادی از بصره و کوفه به خراسان مهاجرت کردند تا از فشارهای دولت اموی در امان باشند. این مهاجرتها شامل شیعیان نواحی مرکزی ایران نیز میشد. برخی دیگر نیز توسط خود دولت اموی به نواحی دوردست شرقی ایران کوچانده یا به قول امروزیها تبعید میشدند تا از مرکز خلافت دور باشند. فعالیتها و تبلیغات پنهانی شیعیان در این نواحی که شامل خراسان و سیستان امروزی میشد، باعث شد بعد از کوفه و قم، این سرزمینها نیز محل تجمع شیعیان شود.
🌺دوره چهارم؛ ورود علویان و سادات به ایران
پس از مهاجرت شیعیان به ایران، آن دسته از خانواده اهلبیت که به واسطه ظلم حاکمانِ وقت، به سرزمینهای مختلفی همچون مراکش، الجزایر، یمن و عمان مهاجرت کرده بودند به سمت ایران آمدند، زیرا همانطور که گفته شد، مناطقی که در ایران مورد توجه شیعیان بود، گسترده بود. بیشتر سادات از قرن دوم به بعد وارد ایران شدند و پس از ورود حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام به ایران، مهاجرت آنها سرعت بیشتری گرفت.
🌸چرا خاندان اهلبیت به ایران مهاجرت کردند؟
چهار دلیل اصلی و مهم باعث مهاجرت خاندان اهل بیت به ایران بود:
اول، وجود مناطق صعبالعبور در شمال ایران، بهویژه گیلان و مازندران و کوهستانهای سر به فلک کشیده و سرزمینهای دور از دسترس در منطقه خراسان، مناطق امنی را برای مهاجرت سادات فراهم کرده بود. بهطورمثال، پس از قیام یحییبنعبدالله، علویان زیادی به طبرستان و مناطق شمالی ایران آمدند و مردم آنجا بعد از سالها، نخستین بار توسط علویان اسلام آوردند. چنانچه در تاریخ آمده است اسلام اهل طبرستان، از همان اول با مذهب شیعه و بهوسیله اولاد امام حسن علیهالسلام بوده است.
عامل دوم، دستیابی به شرایط بهتر برای فعالیت و زندگی بود. بهدلیل استقبال مردم نواحی گوناگون از اولاد رسولالله (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) سرزمینهای مختلف ایران بسترهای مناسبی برای رشد و گسترش علویان بود.
عامل سوم، توصیه امامان معصوم به فرزندانشان برای مهاجرت به مناطق مختلف بود. ائمه از این طریق میکوشیدند تا معارف اسلام را بدون تحریف و دستکاری، به سرزمینهای مختلف اسلامی برسانند. برخی از امامزادگانی که امروز در ایران و سایر سرزمین های اسلامی آرمیده اند، از جمله کسانی بودند که به امر امامان، بهعنوان مرجع دینی و عقیدتی به آنجا کوچ کردهاند.
عامل چهارم که عامل مهم و اساسی در ورود سادات به ایران و گسترش بیشازپیش تشیع است، عزیمت حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام به ایران بود. حرکت ایشان مبدأ تحولات بسیاری در جهان اسلام شد و توانست علاوه بر باطل کردن سیاستهای مأمون عباسی، شرایط را برای گسترش بیشتر تشیع فراهم کند. با این شرایط بود که دایره وسعت تشیع و تجمع شیعیان در ایران به مناطق مشخصی همچون خوزستان، فارس، سیستان، سبزوار (بیهق)، خراسان، ماوراءالنهر (مرو و نواحی دیگر)، مازندران، طبرستان، طالقان، ری، قم، آوه (اطراف ساوه)، کاشان، اصفهان، یزد، آذربایجان و... رسید.