💠 77 بار تجاوز یک مامور امنیتی آلمانی به دو زن ایرانی
🔻 بامداد اسماعیلی خبرنگار ضد انقلاب با منتشر کردن خبری اعلام کرد یک مامور سکوریتی کمپ پناهندگان در نورنبرگ آلمان به دو زن ایرانی پناهنده بیش از 77 بار تجاوز کرده است!
✅ آیا تلویزیون های فارسی زبان مثل اینترنشنال، بی بی سی و.. این اقدام کثیف را محکوم خواهند کرد و تجمع اعتراضی برای آن راه خواهند انداخت؟
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
🇮🇷ایران زنده است...
تصویر ۱ حضور ۵ میلیون زائر در مشهد...
تصویر ۲ ترافیک جاده شمال...
تصویر ۳ بالارفتن مردم از کوه و کمر برای دیدن رونالدو...
تصویر ۴ بازار لوازم التحریر همین حالا...
خاک برسر اپوزیسیون پلشت و بی مقدار که در سالگرد #مهسا_امینی حتی به اندازه یکهزارمِ این را هم در داخل وخارج نتوانست جمع کند!
✍ آقای تحلیلگر
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ آیا میدانید حق دیه "زن" دوبرابر دیه "مرد" است؟!
👈 بفرستید برای خانمها که اینقدر نگن چرا دیه مرد دوبرابره دیه زن است.
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجری: درحال حاضر چه کابوسی داری؟
نتانیاهو: ایران
- چرا ؟!
+ چون ایران در حال تبدیل شدن به یک امپراتوریه...
#ایران_قوی
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🎥 فیلم ١٠٠ ثانیهای #آمبولانس
📣 انتشار برای نخستین بار به مناسبت #هفته_دفاع_مقدس
💬 یه وقتهایی هم ایثار این بود که خودت رو به شهادت بزنی...
▫️کارگردان: محسن جهانی
▫️تهیهکننده: مجتبی احسانی، هاشم مسعودی
▫️تولید #شمسه_فیلم
🔰 محصول #مرکز_فیلم_جوان_سوره
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
14.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺گفت من از حرم برم بیرون چادرمو در میارم!!
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+ یه راه مبارزه که هیچ هزینه ای نداره!
- آها آها بگو بگو 😂😂
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
نکته جالب اینکه تا پایان روز چهارم بازیهای آسیایی از مجموع ۱۴ مدال کاروان ایران، ۷ مدال توسط خانمها به دست آمده
ادامه این روند و حمایتهای جدیتر از ورزش بانوان، نوید المپیکهای پر مدال برای ایران میدهد 🇮🇷
💬 محمد اکبرزاده
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظاتِ فاصلهگرفتنِ ماهواره نور۳ از کرۀ زمین را از دید دوربینهای داخل ماهوارهبر ببینید
مردم میتوانند با کد ۵۷۹۶۲ وضعیت ماهواره نور۳ را در سایت space-track.org ببینند.
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
❤️ کار زیبای مغازهدار اهوازی در گرمای شدید این شهر
🔸 برای اینکه گرمازده نشین میتونین توی فروشگاه ما چند دقیقهای استراحت کنید
#ایران_اسلامی
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
پهلویچیا هشتگ ترند کردن مسیح دلال خونه
مسیحچیا هشتگ ترند کردن وکالت رو پس میگیرم
قرآن میگه:
تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ
آنان را متحد مىپندارى ولى دلهايشان پراكنده است، زيرا آنان قومیاند كه دارای فهم و عقل نیستند!
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir
▪️ ماجرای خواندنی شهید مطهری و راننده تاکسی؛ آخوند سوار کنم ماشینم چپ میکند!!!
🔹حاج حسن مطهری برادر استاد میگوید: تابستان سال ۱۳۳۹ بود. شهید مطهری یک هفته در فریمان بودند و می خواستند به مشهد بروند. من با یکی دیگر از اقوام رفتیم ببینیم ماشین هست یا نه. یک تاکسی برای مشهد ایستاده بود که راننده اش یک پایش میلنگید و به «محمد لنگ» معروف بود. گفتم یک نفر جا دارید؟ گفت: بله. زود بیایید میخواهیم حرکت کنیم. دو زن و یک مرد هم عقب نشسته بودند.
🔹من آمدم منزل و با شهید مطهری به آنجا رفتیم. به آقای مطهری اشاره کردم و به راننده گفتم: مسافر مشهد ایشان است. تا این جمله را گفتم، با لهجه غلیظ فریمانی و با تعجب گفت: «اوه! آخوند برای ما آوردی؟! آخوند آمد و نیامد دارد! اگر آخوند سوار کنم یا ماشینم چپ میکند یا موتورش میسوزد!». بلافاصله پشت ماشین نشست و رفت.
🔹من و فرد همراهم که خیلی عصبانی شده بودیم، سریع سوار جیپمان شدیم و تعقیبش کردیم. وقتی به پمپ بنزین رسید، تا از ماشین پیاده شد من از پشت سر او را گرفتم و فرد همراه من به او ضربهای زد. راننده بنزین نزد و از همانجا به شهربانی رفت تا از ما شکایت کند.
🔹ما هم برگشتیم و رفتیم جای اول که آقای مطهری در آنجا منتظرمان مانده بود. ایشان تا ما را دید گفت: کجا رفتید؟ دعوا کردید؟ گفتیم: دیدید که چه گفت. آقای مطهری گفت: ما اینقدر در تهران از این حرفها میشنویم ولی هیچ اعتنایی نمیکنیم.
🔹ما درباره اتفاقاتی که افتاده بود چیزی به ایشان نگفتیم. بعد که به منزل رفتیم از شهربانی دنبال ما آمدند. یک افسر آنجا بود که از شانس ما فردی مذهبی بود. با عصبانیت به ما گفت: چرا او را زدید؟ جریان را گفتیم. افسر شهربانی به راننده گفت: این حرفها چیست که ماشینم با سوار کردن آخوند چپ میکند؟ تو باید هر مسافری را با هر تیپ و مرامی سوار کنی. آخوند باشد یا ارمنی! چرا این حرف را زدی؟
🔹در این بین مرحوم مطهری که از جریان باخبر شده بود، آمد و از راننده عذرخواهی کرد. افسر نگهبان به راننده گفت: برو صورتت را بشوی و رضایت بده. افسر نگهبان از ما هم پرسید: شما هم شکایت دارید؟ گفتیم: بله. وقتی راننده دید که مأمور شهربانی خیلی طرف او را نمیگیرد، از شکایت منصرف شد. مرحوم مطهری صورتش را بوسید و عذرخواهی کرد و بعد راننده رضایت داد. ما هم رضایت دادیم.
🔹بعد افسر شهربانی به راننده گفت: برو و این آقا را به مشهد ببر. گفت: نه، نمیبرم. اینها این بلا را سر من آوردهاند حالا من این آقا را سوار ماشینم کنم؟! افسر گفت: نمیبری؟ گفت: نه. گفت: پس دیگر حق نداری در این خط کار کنی. راننده وقتی این را شنید مجبور شد که آقای مطهری را سوار ماشینش کند و به مشهد ببرد.
🔹ما به برادرمان گفتیم حالا که این جریانات پیش آمده شما با این ماشین نرو. ممکن است اتفاقی بیفتد یا دوباره اهانتی به شما بشود که ایشان قبول نکرد و گفت: نه، میروم. مشکلی پیش نمیآید.
🔹ده، پانزده روز بعد میخواستم به مشهد بروم. دیدم همان راننده آنجا نشسته است. تا چشمش به من افتاد من را صدا زد و گفت: بیا کارَت دارم. با خودم گفتم: حتما میخواهد تلافی کند. راننده گفت: آن آقایی که آن روز آوردی و سوار ماشین ما کردی، که بود؟ گفتم: برادرم بود. گفت: باز هم به فریمان میآید؟ گفتم: تابستانها میآید.
🔹گفت: میخواهم دهانش را ببوسم، پایش را ببوسم. من بچه مسلمان هستم ولی از مسلمانی هیچ سرم نمیشود. ۴۵ سال از عمرم گذشته، نه نماز خواندهام، نه روزه گرفتهام و همه نوع عیاشی هم کردهام. ولی نمیدانم این آقا در راه مشهد با من چه کار کرد که مرا از این رو به آن رو کرد. گفتم: چطور؟ گفت: تا مشهد برای من صحبت کرد و مرا از این رو به آن رو کرد.
🔹بعد از چند روز زنگ زدم به برادرم و جریان را پرسیدم. شهید مطهری گفتند: ما که سوار تاکسی شدیم سر صحبت را با راننده باز کردم. اول که رویش را آن طرف کرده بود و اعتنا نمیکرد. کمکم که صحبت میکردم به حرفهایم توجه میکرد و نرمتر شد و به من نگاه میکرد. مدتی که گذشت به حرفهایم گوش میکرد.
🔹به مشهد که رسیدیم، میخواستم با بقیه مسافرها پیاده شوم ولی او نگذاشت و گفت: حاج آقا بشین با شما کار دارم. نمیدانم چه اتفاقی افتاده، من حالت دیگری پیدا کردهام. صحبتهای شما اینقدر در من اثر کرده که نمیدانم چه کار کنم. حالا میخواهم بروم حرم امام رضا(ع) توبه کنم اما بلد نیستم. چه کار کنم؟ به او گفتم: برو به امام رضا(ع) بگو از این تاریخ من همه گناهانم را کنار گذاشتم و میخواهم روزه بگیرم و نماز بخوانم.
🔹بعد آقای مطهری پشت تلفن گفتند: شرش را شما به پا کردید، خیرش برای این بنده خدا بود!
🆘 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir