مشهور است که گویند: "ملا مهرعلی خویی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا می‌کنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد. یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند. ملا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه کرد. پرسیدند تو چرا گریه میکنی؟! گفت: «از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا می‌کردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت.» دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه می‌رویم."

✨دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ  ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ✨دانی که پس از عمرچه ماند باقی مهر است و محبت است و باقی همه هیچ 🔺ریشه اینکه این شعر را به مولوی نسبت داده اند حکایتی است که در کتاب «ملاصدرا» با ترجمه و اقتباس ذبيح الله منصوری (تاليف هانری کوربن) آمده است. حکایت مولانا و میهمانش شمس تبریزی شمس و تهیه شراب توسط مولوی 🔺 چقدر خوب دنیا را توصیف می کند: 🔺می گویند: روزی مولانا، شمس تبریزی (پیر و مراد مولانا) را به خانه اش دعوت کرد.شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟ مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب خوار هستی؟! 🔺شمس پاسخ داد: بلی. مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!! حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن. در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟! به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند. با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت. پس خودت برو و شراب خریداری کن. در این شهر همه مرا می شناسند، چگونه به محله نصاری نشین بروم و شراب بخرم؟! اگر به من ارادت داری باید وسیله راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب ها بدون شراب نمی توانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم. 🔺مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه ای به دوش می اندازد، شیشه ای بزرگ زیر آن پنهان می کند و به سمت محله نصاری نشین راه می افتد. تا قبل از ورود او به محله مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمی کرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند. آنها دیدند که مولوی داخل میکده ای شد و شیشه ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن از میکده خارج شد. هنوز از محله مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانان ساکن آنجا، بدنبالش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه روزه در آن به او اقتدا می کردند رسید. 🔺در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: “ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا می کنید به محله نصاری نشین رفته و شراب خریداری نموده است.” آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد. 🔺مرد ادامه داد: “این منافق که ادعای زهد می کند و به او اقتدا می کنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه می برد!” سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش زد که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد. زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند. 🔺در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: “ای مردم بی حیا! شرم نمی کنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری می زنید، این شیشه که می بینید حاوی سرکه است زیرا که هرروز با غذای خود تناول می کند ” رقیب مولوی فریاد زد: “این سرکه نیست بلکه شراب است” 🔺شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه ی مردم از جمله آن رقیب قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست. 🔺رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست های او را بوسیدند و متفرق شدند. آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مجبورم کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟ 🔺شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن می نازی جز یک سراب نیست، تو فکر می کردی که احترام یک مشت عوام برای تو سرمایه ایست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل می رساندند. این سرمایه ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود. #اطاعت_محض #تربیت_در_صحنه #خودارزیابی_دررقابتها #مهار_قضاوت #انتخابات

📣 اولین پیش همایش تبیین اهداف همایش ملی تربیت حکمت حکمرانی 🎙 سخنران : جناب آقای دکتر مهدی عاشوری رئیس دانشکده تعلیم و تربیت اسلامی علوم و تحقیقات تهران ⏰ زمان برگزاری : ۲۱ / ۱۲ / ۱۴۰۲ ساعت ۱۳ الی ۱۵ 🖥 لینک همایش : https://gl.khuisf.ac.ir/b/pyp-6eo-nth-0jv 🔗 پل‌های ارتباطی : سایت : hamayesh.khuisf.ac.ir تلفن دبیرخانه : ۰۳۱۳۵۰۲۵۶۵ 🗾 نشانی دبیرخانه : اصفهان ، بلوار ارغوانیه ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) 💠 دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان با همکاری معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی و معاونت علوم تربیتی و مهارتی دانشگاه آزاد اسلامی

هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان ▫️اباصلت می‌گوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیه‌السلام رسیدم. فرمودند : ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، پس در روزهای باقیمانده کوتاهی‌های روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی: ⏪ ۱. زیاد دعا کن. ⏪ ۲. زیاد استغفار کن. ⏪ ۳. زیاد قرآن تلاوت کن. ⏪ ۴. از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی. ⏪ ۵. هر امانتی که گردنت هست ادا کن. ⏪ ۶. تمام کینه‌هایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن. ⏪ ۷. هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن... ⏪ ۸. و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو: ✨اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ... خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز... 📚عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱. 📚بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳. التماس دعای فرج

وقتی صبح آیت الکرسی خوندی 🌷🇮🇷🌷

🔴 از امروز شروع کنیم؛ فردا دیر است! 🔷 فقط ۱سال و ۳ماه تا انتخابات بعدی! 🔶 هسته های مشارکت تعطیل نشوند! ⚠️ استراحت ممنوع! وقتی میگوییم انتخابات ۱۴٠۴ فکر میکنیم حالا کو تا ۲ سال دیگر؟! ولی واقعیت این است که ما تنها ۱۵ ماه تا انتخابات بعدی فرصت داریم! 1⃣ با توجه به شرایط کنونی کشور از جهت اقتصادی و فرهنگ عمومی، دور از ذهن و واقعیت است که دولت کنونی و مجلس آینده بتوانند تغییر شگرفی ایجاد در شرایط کشور ایجاد کنند. پس بسیار بعید است که از این طریق اتفاق ویژه ای در افزایش مشارکت رقم بخورد. 2⃣ علاوه بر اینکه تک دوره ای شدن دولت آقای رئیسی برای دولت ایشان و جبهه حزب الله شکست سنگینی محسوب می شود، در شرایطی که خیلی از پروژه های بلند مدت تازه آغاز شده است، طبیعتا از طریق ورود یک فرد جدید از جانب جناح انقلاب هم نمی توان تنور انتخابات را داغ کرده و مشارکت را بالا برد! 3⃣ واضح است که افرادی مانند #آذری_جهرمی #جواد_ظریف #لاریجانی و امثالهم نیز حتی اگر خودشان نخواهند وارد عرصه رقابت شوند(که میخواهند) به نفع نظام است که در انتخابات حضور داشته باشند تا بدنه اصلاحات نیز انگیزه ای برای مشارکت داشته باشند. ❇️ نتیجه: با این شرایط تنها راهکاری که باقی می ماند این است که هسته های مردمی یا به تعبیری #حلقه_های_میانی که در چند ماه گذشته فعال شدند شرایط جنگی خود را حفظ کرده، در میدان مانده و به مانند همین چند ماه اخیر عرصه #جهاد_تبیین را با قوت در دست بگیرند تا در سال ۱۴٠۴ هم بتوانیم مشارکت را تا بالای حداقل ۶٠ درصد افزایش دهیم و هم به گونه ای صحنه را برای مردم تبیین کنیم که خدای ناکرده دوباره کشور عرصه جولان اصلاح طلبان و اعتدالیون نشود. #فإذا_فَرَغتَ_فَانصَبْ #انتخابات۱۴٠۴ @Amirehtesham

🔺زمزمه‌های آستانه #مدرسه_رمضان سرمشق‌های «آب بابا» يادمان رفت رسم نوشتن با قلم ها يادمان رفت گل‌كردن لبخندهای همكلاسی در یک نگاه ساده حتی یادمان رفت ترس از معلم، حل تمرین پای تخته آن زنگ‌های بی‌کلک را یادمان رفت راه فرار از مشق‌های توی‌ خانه ای‌ وای ننوشتیم آقا! یادمان رفت آن‌روزها را آن‌قدر #شوخی گرفتیم جدیت #تصمی_کبری یادمان رفت شعر #خدای_مهربان را حفظ کردیم یادش به‌خیر اما خدا را یادمان رفت در گوش‌ِمان خواندند #رسم_آدمیت آن حرف‌ها را زود اما یادمان رفت فردا چکاره می‌شوی موضوع انشا ساده نوشتیم آن‌قدر تا یادمان رفت دیروز تکلیلف «آب بابا» بود و خط خورد #تکلیف_فردا نان و بابا یادمان رفت ✍ شعر از حسین جعفرزاده بقیه اشعار ایشان را اینجا ببینید👇 https://anjomanghalam.ir/%d8%b3%d8%b1%d9%85%d8%b4%d9%82-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%a8-%d8%a8%d8%a7%d8%a8%d8%a7/ #رویداد_شهرالله 🔺آماده مهمترین #رویداد_رویش باشید. 🔺ماه مبارک ماه آشتی با خدا💕 🌷🇮🇷🌷

امسال آقا درخت زیتون کاشتن،درختی که نماد مقاومت و مردم غزه است.😍✌ 🗣 🇮🇷miss.seyedeh @twtenghelabi

📹 نماهنگ | امدادرسانی باید ادامه یابد 👆 همدردی رهبر انقلاب با سیل‌زدگان سیستان و بلوچستان 💻 Farsi.Khamenei.ir