علی اصغر گرانمایه‌پور 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش هفدهم ⬅️این یادداشت را در کانال «روزنگار» بخوانید

علی اصغر گرانمایه‌پور 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش هفدهم 🔸علی‌اصغر گرانمایه‌پور پس از این که در انتخابات 1390 کاشان پس از دو دوره نمایندگی مردم کاشان، آران و بیدگل در مجلس شورای اسلامی و با وجود حجم گسترده تبلیغات انتخاباتی ناکام ماند! نتیجه انتخابات را به عباسعلی منصوری واگذار کرد و از کاشان رفت! 🔸پس از آن کمتر صحبتی از او در معادلات سیاسی منطقه کاشان شنیده شد تا این که در انتخابات اخیر حرف و حدیث‌‌ها پیرامون او بالا گرفت! صحبت از اتاق فکری است که برای راهبری انتخابات کاشان در تهران شکل گرفته و او نیز یکی از اعضای آن است! آیا چنین اتاق فکری بوده یا خیر و نقش آن در سرنوشت انتخابات به چه میزان است در هاله‌ای از ابهام است! 🔸این یادداشت بنا دارد به این موضوع بپردازد چرا اصول‌گریان کاشان از گرانمایه‌پورِ اصول‌گرا عبور کردند و حاضر نشدند او را برای سومین بار راهی مجلس کنند؟! محمد حسن قدیری ابیانه درگفت‌وگو با «روزنگار» به این پرسش پاسخ گفته است: 🔸«من تصمیم نداشتم از حوزه کاشان، آران و بیدگل برای انتخابات مجلس شورای اسلامی کاندیدا شوم. من نیامدم. یک عده از کسانی که در ستاد آقای احمدی نژاد فعالیت کرده بودند و پیش از آن در ستاد آقای گرانمایه پور فعالیت داشتند به من اصرار کردند بیایم. استدلال شان این بود که آقای گرانمایه پور به موقع در خصوص فتنه 1388 موضع نگرفته است. 🔸آقای گرانمایه‌پور هنگام فتنه موضع نگرفته بود. فتنه‌ای که به قول مقام معظم رهبری نظام را لب پرتگاه برد. زمانی موضع گرفت که همه موضع گرفته بودند. در حالی که من از روز اول موضع گرفتم.» 🔸بحث دیگر بر سرِ عملکرد آقای گرانمایه‌پور در زمان نمایندگی مردم است. مثلاً گفته بود که 20 هزار نامه برای افراد مختلف نوشته است. گفتم من به این کار اعتقاد ندارم. نماینده به جای این که نامه بنویسد باید مشکل اشتغال مملکت را حل کند. نماینده سر چشمه است. لذا من هیچ وعده‌ای که درچارچوب وظایف نمایندگی نباشد به مردم ندادم. 🔸یکی از چیزهایی که باعث شد عده‌ای خیلی علیه من موضوع گرفتند این بود که من گفتم با فساد مبارزه می کنم. اولویت برای مبارزه با مفسدین از نظر من مدعیان اصول‌گرایی هستند. چون این‌ها با فساد و رانت خواری به اصول گرایی لطمه می‌زنند. بنابراین اول سراغ کسانی می‌روم که با ادعای اصول گرایی رانت خواری می کنند. تعدادی از افرادی که با پوشش اصول‌گرایی دنبال رانت خواری بودند شمشیر را از رو بستند. اصول‌گرا دنبال رانت خواری نیست. مدعیان اصول‌گرایی بیشتر لطمه می زنند.» 🔸اگر جلسه‌ تهران را نزدیک به واقعیت بدانیم آیا می‌توان گفت اکنون مدعیان اصول‌گرایی -به تعبیر محمدحسن قدیری ابیانه- گرد علی‌اصغرگرانمایه‌پور جمع شده‌اند تا معادلات سیاسی جدیدی برای منطقۀ کاشان رقم زنند؟!

رمز و راز ماندگاری یک مدیر 🔹مدیریت و مسئولیت🔹 بخش نخست 🔸این یادداشت صرفاً برای مطالعه «مدیران» است! توجه بفرمایید «مسئولان» را عرض نمی‌کنم! مدیرانی که علاقمند هستند بدون دردسر سال‌ها بر صندلی مدیریت تکیه زده و آب از آب تکان نخورد! همان‌طور که برای مدیرعامل آبفا رقم خورد. مدیری که 136 ماه بر صندلی مدیریت تکیه زد و رکورد تازه‌ای را به ثبت رساند! پس راز ماندگاری یک مدیر چیست؟!

راز ماندگاری یک مدیر 🔹مدیریت و مسئولیت🔹 بخش نخست 🔸این یادداشت صرفاً برای مطالعه «مدیران» است! توجه بفرمایید «مسئولان» را عرض نمی‌کنم! مدیرانی که علاقمند هستند بدون دردسر سال‌ها بر صندلی مدیریت تکیه زده و آب از آب تکان نخورد! همان‌طور که برای مدیرعامل آبفا رقم خورد. مدیری که 136 ماه بر صندلی مدیریت تکیه زد و رکورد تازه‌ای را به ثبت رساند! پس راز ماندگاری یک مدیر چیست؟! 🔹1- اهل مصاحبه نیست! 🔸حکایت کودک بازی‌گوشی است که حاضر نشد «الف» بگوید! هرچه معلم گفت بگو «الف» گفت «انف» پرسیدند چرا نمی‌گوید؟! گفت اگر بگویم «الف» باید تا «ی» بروم! بنابراین چرا بگویم؟! «محمدرضا اسدی» هیچ‌گاه در طول مدیریت خود حاضر نشد روبروی خبرنگار پرسشگری نشسته و به پرسش‌ها و مطالبات مردم پاسخ دهد! اجازه بدهید نشست‌های تشریفاتی خبری که در مناسبت‌های خاص برگزار می‌شود را به حساب گفت‌وگوهای تخصصی نگذاریم. 🔹2- هوای فرماندار را دارد! 🔸فرماندار رئیس جمهور شهرستان و منطقه است. فرمانداری هستۀ فکری، برنامه‌ریزی و سیاستگذاری کلان و راهبردی شهرستان محسوب می‌شود. اگر مدیران ادارات عملکرد خود و مجموعۀ تحت امر خود را بر اساس این هستۀ فکری تنظیم کنند پسندیده است ولی وقتی برخی از فرمانداری‌ها فاقد چنین هستۀ فکری است راحت‌ترین کار تأمین نظر شخص فرماندار است. به خصوص که نقطه قوت آن سازمان پاشنه آشیل فرمانداری محسوب شود. 🔹3- هوای نماینده مردم را می‌گیرد! 🔸نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی علی‌القاعده درخواست‌های مردم را به مدیران سازمان منتقل می‌کند. اگر نماینده شایسته‌ای باشد برای نظرات کارشناسی و اولویت‌ها احترام قائل است. ولی ممکن است یکی قائل به اولویت‌ها و مسائل کارشناسی نباشد یا از اهمیت کمتری برخوردار بوده و نظر شخصی و سلیقه‌ای بر آن بچربد. چه دلیلی دارد مدیر در برابر نماینده قد عَلم کند؟! در این صورت مدیر سازمان بایستی برای بقای خود نظر نماینده را بر مصالح مردم مقدم داشته و اصول کارشناسی و اولویت‌های مردم و منطقه را فدا کند. 🔹4- به شورا امتیاز می‌دهد! 🔸اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا در مقیاس کوچک‌تر نماینده مردم هستند. امتیازشان هم کوچک‌تر می‌شود ولی باید برای بقای خود پرداخت. حتی اگر قرار است یک مدیر فنی و توانمند مجموعه قربانی شود تا یک همشهری اعضای شورا در جایگاه مدیریت آن شهر قرار گیرد! 🔹5- چشم‌اندازی برای آینده ندارد! 🔸اگر بنا باشد با وجود مسائل و مشکلات روزمره که گریبان سازمان تحت امر خود را گرفته است به ترسیم چشم‌اندازی برای آینده بپردازد در این صورت مشکلی به مشکل خود اضافه کرده است! در این صورت تمام سعی خود را به کار گرفته تا از داشته‌هایی که دیگران برای او جا گذاشته‌اند استفاده کرده و شرایط موجود را حفظ کند! 🔹6- اطلاعات سازمان را محرمانه می‌پندارد! 🔸در کشورهای توسعه یافته کلیه شبکه‌های زیرساختی مثل «آب»، «برق»، «گاز» و «تلفن» روی سایت شرکت در اختیار عموم مردم قرار می‌گیرد ولی اگر به مدیرعامل آبفا بگویید پولی که به صورت آب‌بها و فاضلاب‌بها از مردم دریافت شده صرف چه چیزی می‌شود محرمانه است. 🔹7- سراغ جانشین‌پروری نمی‌رود! 🔸مدیران درجه یک، از ظرفیت مدیران و کارشناسان درجه یک استفاده می‌کنند تا خدمات سازمان به بهترین نحو انجام شود ولی مدیران درجه 2 همواره نگران میز و صندلی‌شان هستند نکند توسط همکاران توانمند تصاحب شود. بنابراین برای همکاران سازمان سراغ افراد درجه 3 و 4 رفته تا همواره برتری نسبی خود را حفظ کنند. 🔹8- دست به ساختار سازمان نمی‌زند! 🔸یکی دیگر از راز ماندگاری مدیران حفظ شرایط موجود در ساختار و منابع انسانی است. کوچک‌ترین تغییر در ساختار و منابع انسانی می‌تواند بزرگ‌ترین چالش‌ها برای بقای مدیر به وجود آورده و مدیریت ایشان را به خطر اندازد. بنابراین باید قید تغییرات را زد و به جای آن صرفاً خود را مدافع تغییر و تحول و منابع انسانی و سرمایه انسانی جلوه داد و معرفی کرد. نزدیک‌ترین راه برگزاری دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی است بدون این که کوچک‌ترین اعتقادی به آن داشته باشد! 🔸🔸«محمدرضا اسدی» در طول فعالیت و مدیریت خود هیچگاه در زمرۀ سیاسیون کاشان قرار نگرفت همان‌طور که نتوانست یک جایگاه «دانشگاهی»، «کارشناسی» یا «تخصصی» برای خود دست و پا کند. او به زعم خود «سیاسی» نبود ولی «سیاس» بود. شاید مرور ویژگی‌های فوق راز ماندگاری یک مدیر «سیاس» را برای مدیران برملا کرده و یاری‌گر ایشان برای بقا قرار گیرد! 🔹🔹تجربه شما برای ماندگاری یک مدیر چیست؟ با همراهان کانال «روزنگار» به اشتراک بگذارید.

دیدار نوروزی تیمسار 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش هجدهم

دیدار نوروزی تیمسار 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش هجدهم 🔸دیدار نوروزی به این زیبایی ندیده بودم. مدیران آمدند و رفتند. فرصت کوتاه دیدار، بارها و بارها دفتر نماینده پر و خالی شد. التهاب عشق در فشار دست ها و دیده بوسی لب ها جان گرفت و در فضایی صمیمی بال و پر گستراند. گویی خیل مشتاق آمده‌اند تا بر ضریح مهربانی طواف قدردانی به جای آورند. زمزمه احترام در نگاه ساکت حاضران فضا را در هم پیچید و ترنم بهاری را در برهه‌ای از تاریخ سرد و بی روح کاشان جاری ساخت . عباسعلی منصوری با خضوع، ادب و احترام همیشگی در ورودی دفترش خوش آمد گفت و برای همگان آرزوی بهترین‌ها کرد. 🔸منصوری چهار سال نمایندگی مردم را در عهده داشت. در این فرصتِ کوتاه به همگان ادب و احترام کرد و مردم را در مهمانسرای خوشرویی به ضیافت مهربانی دعوت نمود. آمدنش نیز چنین بود. نه حقه‌ای سوار کرد و نه تبلیغات انتخاباتی‌اش را مهندسی نمود. نه برای کسی پرونده سازی کرد و نه با مکر و حیله رقبا را از میدان به در نمود. نه خود را وام‌دار گروه و جناح سیاسی نمود و نه بر عواطف مذهبی مردم سوار شد. نه خود را بر جایگاه‌های مقدس تحمیل نمود و نه از سازمان و نهاد و اداره‌ای یاری گرفت. 🔸منصوری صاف و ساده بعد از یک جهاد سی ساله در ارتش جمهوری اسلامی و پس از گرفتن حکم بازنشستگی، وارد گود رقابت‌های انتخاباتی شد و با وجود رقبای قدر قدرت؛ جوانمردانه بازی کرد و پیروز میدان شد و با خیالی راحت در پیشگاه وجدان و انصاف پا به مجلس گذاشت و شبانه روز برای مردم دوید و خدمت نمود. 🔸می گویند منصوری فقط سنگ آران و بیدگل را به سینه زد. چنین باشد یا نباشد چیزی است که باید در کارنامه منصوری دید و منصفانه قضاوت نمود. فرض کنید چنین باشد. مردانی از کاشان در دوره‌های متوالی پیش از این مسئولیت نمایندگی را به عهده گرفته و شاید به تقویت کاشان همت نموده‌اند و به طرف کاشان غش کرده‌اند. یک دوره هم بگذاریم آران و بیدگلی ها جبران مافات کنند. آسمان که زمین نمی‌آید. آران و بیدگل هم آبادتر شود و توسعه پیدا کند، افتخار کاشان است. مگر نه این است که می خواهیم استان شویم. استان شدن در گرو این است که به همه ی شهرستان‌های دور و اطراف پر و بال داده و بها دهیم. 🔸برای بعضی چیزها نمی توان با عدد و رقم چرتکه انداخت. عشق ، مهربانی، مرام، مردانگی از این دست چیزهاست. قانون بردار نیست و قابل محاسبه نمی باشد. مردم ایران قانع ، نجیب و با گذشت هستند. چیز زیادی از مسئولین نمی خواهند. تنگناهای اقتصادی دولت را می بینند و می‌توانند مشکلات معیشتی و بیکاری و چیزهایی از این دست را تحمل کنند ولی چیزهایی دیگری وجود دارد که برایشان با اهمیت است. بازی جوانمردانه را درک می کنند. صداقت را می فهمند. احترام را می شناسند از اینرو یقین دارم مسیر نگاه تک تک مردم کاشان و آران و بیدگل در نمایندگی مردم برای مجلس شورای اسلامی به منصوری می‌رسد اگرچه توفیق خدمت در دوره بعدی فراهم نگردید. 🔸منصوری اگر از ولایت گفت؛ امتحان داده ی ولایتمداری در میدان مبارزه با دشمن بود. اگر از انقلاب گفت، فرزند انقلاب بود. اگر از جبهه و جنگ و شهادت گفت؛ در دوران مبارزه جان خود را کف دست گذاشته و برای این آب و خاک مبارزه کرده بود. اگر از خدمت به مردم گفت، دوره های خدمت را یکی پس از دیگر در عمل طی کرده تا به اینجا رسیده بود. 🔸منصوری اگر از «ولایت»، «انقلاب» ، «جبهه و جنگ و شهادت» می گفت شایسته ی او بود. چرا که «ارزش ها» از جانفشانی او و همرزمانش معنی می‌گرفت و هیچگاه ارزش ها ابزاری برای طی مسیر کردن او نشد و اینگونه بود که عشق او که عشق الهی است در جان و دل مردم جا گرفت و برای همیشه محفوظ خواهد ماند. نوروز بر همه ی آزادمردان مبارک باد. 🔹🔸پی‌نوشت: گزارش «دیدار نوروزی تیمسار» مربوط به نوروز 1395 است که بازخوانی آن پس از گذشت 8 سال همچنان سخن روز است.

علیرضا نمکی تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم بخش نوزدهم «علیرضا نمکی» در مقام مقایسه مددکار جدی و فعالی است که تمام تلاش خود را به کار گرفته تا با سلسله اقدامات رسانه‌ای خود بر فضای بیمار سیاسی و اجتماعی منطقه که به واسطۀ «انفعال و انزوای فرهیختگان»، «حذف نخبگان»، «رانت و فساد» و از همه بدتر «رکود» و «تنگناهای بی‌سابقۀ اقتصادی» در حال احتضار است «شوک» وارد کرده و آن را به حرکت وادارد! ⬅️ این یادداشت را در روزنگار بخوانید

علیرضا نمکی 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش نوزدهم 🔸«علیرضا نمکی» در مقام مقایسه مددکار جدی و فعالی است که تمام تلاش خود را به کار گرفته تا با سلسله اقدامات رسانه‌ای خود بر فضای بیمار سیاسی و اجتماعی منطقه که به واسطۀ «انفعال و انزوای فرهیختگان»، «حذف نخبگان»، «رانت و فساد» و از همه بدتر «رکود» و «تنگناهای بی‌سابقۀ اقتصادی» در حال احتضار است «شوک» وارد کرده و آن را به حرکت وادارد! 🔸شوربختانه دانشگاهیان به لاک خود در اتاق کوچک دانشگاه‌های بزرگ خزیده و به خواهش و نوازش دانشجویان بسنده کرده‌اند. دل خوش به شماره مقالاتی که هر دم بالا می‌رود و جامعه‌ای که به حال خود رها شده است! 🔸اندک انگیزه‌ای برای تعداد معدود اندیشمند باقی مانده ولی آنان نیز گویی حوصله سرو کله زدن با فضای آشفته موجود را نداشته و خانه‌نشینی را ترجیح داده‌اند و پس از آن افرادی که می‌آیند ولی با اولین موانع پا پس کشیده و می‌روند! 🔸حذف نخبگان گام دیگری برای دامن زدن به رکود سیاسی اجتماعی جامعه است. «عباسعلی منصوری» برای چه از میدان رقابت‌های انتخاباتی حذف شد؟! هنوز دلیل آن برای افکار عمومی روشن نشده است! تنها استدلال مخالفان سیاسی دفاع از برجام است!! آیا دلیل قانع کننده‌ای است؟! 🔸حرفی از رکود و تورم و تنگناهای اقتصادی نزنیم که خورشید عیان است و آنچنان مردم را در تنگنا و فشار قرار داده که برای کسی دل و دماغی باقی نمانده است چه رسد برای فعالیت‌های سیاسی اجتماعی پیش قدم شده یا اظهار نظری کند! 🔸در این شرایط «علیرضا نمکی» مأموریت سنگینی -اگر نگوییم بر دوش او نهاده‌اند- بر دوش گرفته تا در حد توان بر این فضای سرد و بی‌روح - به هر طریق- بدمد و آن را به حرکت وادارد. 🔸اگر فضای مجازی را نشانه‌ای از فضای حقیقی دانسته و پیش و پس فضای تبلیغات انتخاباتی را بررسی کنیم گویی دور از جان شما خاک مرده در آن پاشیده‌اند؛ سرد و ساکت، بی‌انگیزه و بی‌روح! باید پذیرفت بار انرژی بخشی - به هر طریق و به هر شگرد- بر دوش او و تعدادی دیگر قرار گرفت. 🔸حالا چه فرقی دارد «علیرضا رضازاده» سپاهی که افتخارش بر تن داشتن لباس سبز سپاه است -به زعم خود- رأی بیاورد یا «مصطفی معینی» که نامزد جبهۀ پایداری است؟! آنچه رسانه‌ای شد بخشی از کادر بازنشسته سپاه پشت این یکی درآمده و بخشی پشت آن یکی!! 🔸تقریباً می‌توان گفت «علیرضا نمکی» در میدان معرفی یا تبلیغات کاندیدای مشخصی به صورت جدی وارد نشد ولی تمام انرژی خود را از ماه‌ها قبل از انتخابات به کار گرفت تا به زعم خود «سیدجواد ساداتی‌نژاد» را افشا کرده و از «علیرضا رضازاده» بخواهد از او برائت جوید؛ درخواستی که پذیرفته نشد! 🔸با این وجود علیرضا نمکی تمام انرژی خود را برای افشای کسی به کار گرفت که دورۀ قبل در جرگۀ حامیان او قرار داشت! اختلافات و تشتت آرایی که با پیروزی عباسعلی منصوری در انتخابات 90 شروع شد و با تأسیس شورای اصول‌گرایی و انتخاب سید جواد ساداتی‌نژاد در سال 1394 تشدید شد و با انتخاب مجدد ساداتی‌نژاد در سال 1398 به نقطۀ اوج خود رسید! آیا می‌توان گفت «رکود سیاسی اجتماعی» موجود حاصل اقدامات افرادی بوده که اکنون تمام تلاش خود را برای احیای آن به کار گرفته‌اند؟!

🔹نظر همراهان🔹 🔸 مطلبی ‌که در خصوص علیرضا نمکی نوشته‌ شده نمی‌دانم از کدام اطلاعات و سند معتبری استفاده شده که نشان دهد ایشان در انتخاب آقای ساداتی نژاد در دوره گذشته نقش ایفا کرده‌اند. 🔸اما ایشان هرگز در جرگه دوستان ساداتی‌نژاد نبود که حالا دست به افشاگری بزند از اول هم مخالف بوده‌اند. 🔸عکس‌هایی ایشان در کنار سردار یزدی و حضورشان در ستاد یزدی در سال ۹۸ گویای همه چیز است.

🔹نظر همراهان🔹 🔸در مورد درج پیام یکی از همراهان محترم کانال شما پیرامون عدم تاثیرگذاری و نقش نداشتن آقای نمکی در پیروزی آقای ساداتی نژاد در دوره قبل، بنده به شخصه شاهد بودم و شهادت می دهم که ایشان نه تنها در ستاد هیچ یک از کاندیداها حضور نداشتند بلکه برای جلب حمایت معتمدین شهرستان آران و بیدگل از آقای ساداتی نژاد که کاندیدای مورد تایید جبهه انقلاب نیز بودند، حتی از آبروی خویش نیز دریغ نفرمودند. شاهد این سطور که به حقیقت به نگارش درآمده است،مسئول دفتر نماینده در شهرستان آران و بیدگل می باشد. 🔸ضمنا فعالیت های ایشان برای انتخاب نماینده مورد حمایت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در کاشان نیز در تمامی ادوار گذشته و حال، اظهر من الشمس بوده و هست.

محدودیت تردد خودروهای سنگین در اتوبان 🔹آزادراه کاشان-قم🔹 بخش ششم ⬅️ این مطلب را در روزنگار بخوانید

محدودیت تردد خودروهای سنگین در اتوبان 🔹آزادراه کاشان-قم🔹 بخش ششم 🔹🔹تردد بین شهری در تعطیلات نوروزی بیشتر شده و متأسفانه تصادفات را افزون کرده است. «راه‌های غیراستاندارد»، «وسایل نقلیه ناایمن»، «رانندگی پرخطر» و «عدم توجه به علائم و مقررات راهنمایی و رانندگی» بخشی از علل تصادفات است. اتوبان امیرکبیر یکی از مسیرهای‌هایی پرخطر است که قم را به کاشان وصل کرده است. برخی معتقدند تردد وسایل نقلیه سنگین در این اتوبان یکی از عوامل اصلی تصادفات است و بهتر است به جاده قدیم قم - کاشان منتقل شود. نظر سیدمحمدحسین مصطفوی مدیر پیشین آزادراه امیرکبیر در این ارتباط چیست؟ 🔸«مطلب دیگری که مطرح می‌شود استفاده از جادۀ قدیم برای عبور و مرور ماشین‌های سنگین است. این هم راه حل خوبی است ولی آیا امکان‌پذیر است؟! 🔸آقای عبدالهاشم حسن‌نیا معاونت راه‌داری وزارت راه در دولت روحانی را به عهده داشت. ایشان دنبال بستن جادۀ قدیم کاشان-قم بود. حرف‌شان این بود که نگهداری این جاده سخت است. جاده باریک است. جان‌پناه ندارد. نیوجرسی ندارد. این جاده خیلی باریک است. یک زمانی به عنوان کشتارگاه سر زبان‌ها افتاده بود. حالا چگونه می‌توانیم به عنوان راه جایگزین به آن فکر کنیم؟! 🔸اصلاً اتوبان قم-کاشان به همین خاطر ساخته شد. اگر تریلرها به این جاده هدایت شوند فاجعه است. جاده باریک است. هم از لحاظ هندسی برای گردش و چرخش برای تریلر‌ها مناسب نیست. سرعت طرح پایین می‌آید. سرعت در این جاده 70 کیلومتر است. در صورتی که استاندارد سرعت تریلرها 120 کیلومتر است. 🔸اگر بخواهیم سرعت طرح در جاده قدیم قم-کاشان بالا برود باید قوس‌ها و شیب‌های آن اصلاح شود. همین باند موجود عریض شود. در کنار آن هم یک باند دیگر ساخته شود. وقتی قرار است این همه پول خرج شود چرا خرج آزادراه قم-کاشان نشود؟! چهار پنج سال پیش که من آن جاده را بررسی کردم پل‌ها حتی جان‌پناه نداشت یا با نرده‌های ضعیف محافظت شده بود! 🔸جادۀ قدیم کاشان-قم برای یک ترافیک محلی مناسب است. راه محلی را نمی‌توانیم به یک راه شریانی انتقال بدهیم. هرچند فکر خوبی است ولی این راه کشش این کار را ندارد. این راه در حد عبور و مرور وسایل نقلیه واحدهای محلی و ترافیک محلی است. اگر به عنوان راه جایگزین عبور و مرور تریلرها استفاده شود آن وقت باید با ترافیک محلی که مرغداری‌ها، مزرعه‌ها، سنگ‌بری‌ها و .... از آن استفاده می‌کنند چه کاری کرد؟!»