🥀
جمڪرانِ قلبِ من دارالولاے عشق توسٺ
مجلس شوقٺ در آن برپاسٺ، مهدے جان بیا
تا همان صبح ظهورٺ انتظارٺ مےڪشم
آرزویم دیدن مولاسٺ مهدےجان_بیا
#امام_زمان
تعجیل در فرج مولایمان #صلوات🖐🏻
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
می گفت :
امیدوارم ،
هـر گلوله ای که به تنم می خورد
درد و رنجش را
از عسل شیرین تر حس کنم . . .
#شهـید_سیف_اللہ_تبریزیان
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_کاظم_عاملو
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#ظهرتون_شهدایی📿
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رجزخوانی #شهید_محسن_خزایی در سوریه
🔹۲۲ آبان ماه #سالروز_شهادت
شهید مدافع حرم محسن خزایی
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدونه
همین اندازه نفسم یاری کرد..
وخواستم پیاده شوم که دلواپس حالم صدا زد
_میتونید پیاده شید؟
صورتم را نمیدیدم اما از سفیدی دستانم میفهمیدم صورتم مثل مرده شده و دیگر خجالت می کشیدم کسی نگرانم باشد..
که بی هیچ حرفی در ماشین را باز کردم و پیاده شدم...
خانوادههای زیادی گوشه و کنار صحن نشسته و من تنها از تصور حال مادر و خواهر سیدحسن میسوختم..
که گنبد و گلدسته های بلند حرم حضرت سکینه(س) در گریه چشمانم پیدا بود و در دلم خون میخوردم..💚😭
کمر مادرش را به دیوار سیمانی صحن
تکیه دادم..
و خودم مثل جنازه روی زمین افتادم تا مصطفی برگشت...
چشمانش از شدت گریه..
مثل دو لاله پر از خون شده بود و دلش دریای درد بود که کنارمان روی سر زانو
نشست..
و با پریشانی از مادرش پرسید
_مامان جاییت دردمیکنه؟😥
و همه دل نگرانی این مادر، #امانت_ابوالفضل بود که سرش را به نشانه منفی تکان داد و به من اشاره کرد
_این دختر رنگ به روش نمونده، براش یه آبی چیزی بیار از حال نره!
چشمانم از #شرم این همه #محبت_بی_منت
به زیر افتاد..
و مصطفی فرصت تعارف نداد که دوباره از جا پرید و پس از چند لحظه با بطری آب برگشت...
در شیشه را برایم باز کرد و حس کردم از سرانگشتانش محبت می چکد که بی اراده پیشش درددل کردم
_من باعث شدم...😓😢
طعم تلخ اشکهایم را با نگاهش میچشید و دل او برای من بیشتر لرزیده بود که میان کلامم عطر عشقش پاشید
سیده سکینه شما رو به من برگردوند!
نفهمیدم چه میگوید، نیمرخش به طرف حرم بود..
و حس میکردم تمام
دلش به سمت حرم میتپد که رو به من...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
خیلی اشکش را نگه می داشت، توی چشمش. همسرش فقط یکبار گریه اش را دید، وقتی امام رحلت کرد. دوستش می گفت: «ما که توی نماز قنوت می گیریم، از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد. اما «صیاد» توی قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. بارها می شنیدم که می گفت « اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای »، بلند هم می گفت، از ته دل.
#شهید_صیاد_شیرازی
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید
هدایت شده از یاد زندگی خوب پر برکت امام زمانی
- بِسْمْ أللّٰھِ الرَّحْمٰنِ الرَّحْیٖمْ🌿!'
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍ_و_عجل_فرجهم
اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِكَ الفَرَجْ
خداوند یاری کنندگان را دوست دارد
#تلنگر_یاد_اوری
#زندگی_پر_برکت_امام_زمانی
32.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیاد مدافع امنیت و #حجاب
" #شهید_سید_روح_الله_عجمیان" از کرج
💚«خوش غیرت» (قسمت اول)
🌹شادی روح پاک شهیدان صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
.
میگُفت:
چادُر یادِگار حَضرت زهرا است..
ایمانِ یڪ زَن وَقتی کامِل میشَود
ڪه حِجاب را کامِل رعایَت کُند..
#شهید_ابراهیمهادی..🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 سفره ای با نان خشک و پینیر و خرما
🔷️ سفره رزمندگان در جبهه دفاع مقدس بسیار ساده بود ولی همت آنها دفاع از انقلاب ، نظام ، استقلال ، تماميت ارضى ، وحدت ملى و در آخر هم شهادت بود.
#دفاع_مقدس
#یک_صلوات_بفرستید_برای_شادی_روح_شهید