امیرالمومنین علیه السلام:
وَ مَنْ تَكَبَّرَ عَلَى النَّاسِ ذَلَّ
الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 19
نمی شود نشود فرق سرکشان پامال
سفر به خاک بود ناوک هوایی را
#صائب_تبریزی
#تکبر
@SAEB_TABRIZ
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
يَا أَبَا ذَرٍّ مَنْ صَمَتَ نَجَا
مكارم الأخلاق، ص: 470
هر كس خاموش باشد نجات پيدا مىكند.
خموش هرکه شد از قیل و قال وارسته است
نمی زنند دری را که از برون بسته است
#صائب_تبریزی
#صمت
@SAEB_TABRIZ
امام صادق علیه السلام:
الصَّمْتُ كَنْزٌ وَافِرٌ وَ زَيْنُ الْحَلِيمِ وَ سِتْرُ الْجَاهِلِ.
من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 396
امام صادق عليه السّلام فرمود: خاموشى گنجى كاهش ناپذير، و آرايش حليم، و پوشش جاهل است.
ای که از عالم معنی خبری نیست تو را
بهتر از مُهر خموشی سپری نیست تو را
#صائب_تبریزی
#صمت
@SAEB_TABRIZ
امیرالمومنین علیه السلام:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاس
نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 255
غیر عیب خویش دیدن –گر ز اهل بینشی-
نیست صائب! حاصل دیگر ز بینایی تو را
#صائب_تبریزی
#عیب_پوشی
@SAEB_TABRIZ
لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا
قرآن کریم (انبیاء 22)
اگر در آسمان و زمین معبودانی جز خدا بود بی تردید آن دو تباه می شد
از دو فرمانده نگردد نظم عالم منتظم
شاهد وحدت بود بس عالم آرایی تو را
#صائب_تبریزی
#اثبات_خدا
#توحید
@SAEB_TABRIZ
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك
عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 314
رسول خدا-صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم-فرمود: «دشمنترين دشمنانت،همان نفس تو است كه با خوددارى».
نفس کافر زندگی را تلخ بر من کرده است
وای بر آن کس که دزدش در درون خانه است
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك
قرآن کریم (نساء 79)
آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود توست
چون هرچه می رسد به تو از کرده های توست
جرم فلک کدام و گناه زمانه چیست؟
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
امام صادق علیه السلام:
مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ.
الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 321
امام صادق (ع) فرمود: «هر که بدخوئی کند خویش را شکنجه نماید.»
کج خلق را به دشمنی خویش واگذار
آتش چهها نمی کشد از دست خوی خویش
#صائب_تبریزی
#حسن_خلق
@SAEB_TABRIZ
#بهاریه
سینهای چاک نکردیم درین فصل بهار
صبحی ادراک نکردیم درین فصل بهار
گریهای از سرمستی به تهیدستی خویش
چون رگ تاک نکردیم درین فصل بهار
ابر چون پنبهٔ افشرده شد از گریه و ما
مژهای پاک نکردیم درین فصل بهار
جگر سنگ به جوش آمد و ما سنگدلان
دیده نمناک نکردیم درین فصل بهار
لاله شد پاک فروش از عرق شبنم و ما
عرقی پاک نکردیم درین فصل بهار
غنچه از پوست برون آمد و ما بیدردان
جامهای چاک نکردیم درین فصل بهار
با دو صد خرمن امید، ز غفلت صائب
تخم در خاک نکردیم درین فصل بهار
#صائب_تبریزی
#بهار
@SAEB_TABRIZ
برق خاشاک گنه، #روزه تابستان است
دود این آتش جانسوز به از ریحان است
می توان یافت ز سی پاره ماه #رمضان
آنچه ز اسرار الهی همه در #قرآن است
هست در غنچه لب بسته این ماه نهان
گلستانی که نسیمش نفس رحمان است
مشو از عزت این مُهر الهی غافل
که درین مُهر بسی گنج گهر پنهان است
ماه رویی که #شب_قدر بود یک خالش
در سراپرده ماه رمضان پنهان است
میکند روزه ماه رمضان عمر دراز
مد انعام درین دفتر و این دیوان است
غفلت از تشنگی و گرسنگی کم گردد
که لب خشک بر این بند گران سوهان است
باش با قد دو تا حلقه این در #صائب
که مراد دو جهان در خم این چوگان است
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک
از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گله بُد از گرگ
فریاد که زود از سر این گله شبان رفت
شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازه جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟
ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت
برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان
آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت
از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت چون تیر درین معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را
چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت
چون اشک غیوران به سراپرده مژگان
دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب
آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت
#صائب_تبریزی
#وداع_با_رمضان
@SAEB_TABRIZ
رتبهی ریزش بُوَد بالاتر از اندوختن
پیش عارف، برگریز از نوبهاران خوشتر است
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
دندان ما ز خوردن نعمت تمام ریخت
اندوه روزی از دل ما کم نمی شود!
#صائب_تبریزی
#حرص
#قناعت
@SAEB_TABRIZ
رویی کز او دلی نگشاید ندیدنی است
حرفی که مغز نیست در او ناشنیدنی است
یک دیدن از برای ندیدن بود ضرور
هر چند روی مردم عالم ندیدنی است
ز ابنای روزگار، تغافل غنیمت است
یوسف به سیم قلب ز اخوان خریدنی است
نتوان به حق ز بال و پر جستجو رسید
کاین ره به پای قطع تعلق بریدنی است
تا در لحد شود گل بی خار بسترت
دامن ز خارزار علایق کشیدنی است
در گلشنی که نعل بهاران در آتش است
دامن ز هر چه هست، به جز خار، چیدنی است
چون کوه تا خزانه لعل و گهر شوی
در زیر تیغ، پای به دامن کشیدنی است
بگشای چاک سینه که بر منکران حشر
روشن شود که صبح قیامت دمیدنی است
دندان به دل فشار که آن نونهال را
بوییدنی است سیب ذقن، نه گزیدنی است
صائب ز حسن گل چمن آراست بی نصیب
از عندلیب وصف گلستان شنیدنی است
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
از صبح پرده سوز، خدایا نگاه دار
این رازها که ما به دل شب سپردهایم
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
نخواهد آتش از همسایه هر کس جوهری دارد
چنار از سینه خود می کند ایجاد آتش را
#صائب_تبریزی
@Saeb_tabriz
اللهم عجّل لولیک الفرج
طفل میگرید چو راه خانه را گم میکند
چون نگریم من؟ که صاحب خانه را گم کردهام
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
صلی الله علیک یاعلی بن موسی الرضا
این حریم کیست کز جوشِ ملائک روزِ بار
نیست در وی پرتو خورشید را راه گذار...
همچو اوراق خزان بال ملائک ریختهست
هر کجا پا مینهی در روضۀ آن شهریار
هر که باشد در شمار زائران درگهش
میتواند شد شفیعِ عالمی روزِ شمار
آتش دوزخ نمیگردد به گردش روز حشر
از سر اخلاص هر کس گشت گِرد این مزار...
میشود همسایۀ دیوار بر دیوار خلد
در جوار روضۀ او هر که را باشد مزار...
آن که باشد یک طواف مرقدش هفتاد حج
فکر «صائب» چون تواند کرد فضلش را شمار...؟
#صائب_تبریزی
@SAEB_TABRIZ
پریشان مے ڪنے جمعیت شب زنده داران را
به زلف خود مڪش اے عنبرین مو ، شانه در شب ها
#صائب_تبریزی
@saeb_tabriz