کمی رو برویم بمان تاتماشاکنم قامتت را بیاد جوانان شهید مظلوم محور مقاومت و پیروزی محور مقاومت بحق این روزعزیز روز زیارتی سیدالشهداء اجراء شده شب دهم محرم ۱۴۰۱ حسینیه سیستانیها گرگان با نوای #حاج_سجاد_سندگل https://eitaa.com/SANADGOL_IR

رخش آینه دار زهراء قد و قامتش مثل حیدر سخن گفتنش خلق وخلقش یکایک شبیه پیمبر... خدایا بحق علی اکبر امام حسین جوانان محور مقاومت را یاری کن... بحق این روزعزیز روز زیارتی سیدالشهداء اجراء شده شب دهم محرم ۱۴۰۱ حسینیه سیستانیها گرگان با نوای #حاج_سجاد_سندگل https://eitaa.com/SANADGOL_IR

صوت کامل مداحی فوق كمي روبرويم بمان تا تماشا كنم قامتت را كه تا لا اقل "ان يكاد"ي بخوانم بر آن قد و بالا بمان اي همه شوق و ذوقم كه دلتنگ پيغمبرم من كه سخت است و تلخ است و سنگين ز ديدار تو دل بريدن علي جان علي جان برو سوي ميدان شده عيد قربان شده عيد قربان (الوداع، علي اكبر) خدايا تو اينك گُواهي كه من مي فرستم به ميدان همه خاطرات خوشم را به سوز دل و چشم گريان رخش آينه دار زهراء قد و قامتش مثل حيدر سخن گفتنش، خَلق و خُلقش يكايك شبيه پيمبر خدايا در اين دم رود جانم از تن سوي اينهمه گرگ رود يوسف من (الوداع، علي اكبر) تحمل كن اين تشنگي را يل خسته تشنه كامم كه آبي بجز اشك حسرت نمانده دگر در خيامم خدايا مبادا كه اسبش كنون گم كند راه خود را رود سوي اردوي دشمن شود سرو من ارباً ارباً من و ديده تر تو و حرف آخر: لبم گشته سيراب ز دست پيمبر (الوداع، علي اكبر) اجراء شده شب دهم محرم ۱۴۰۱ حسینیه سیستانیها گرگان با نوای #حاج_سجاد_سندگل https://eitaa.com/SANADGOL_IR

بکلمتین... دو کمله کافیست برای نابودی شما سید مقاومت خطاب به اسرائیلی ها: پناهگاه ها را آماده کنید #سید_مقاومت #حزب_الله #نابودی_اسرائیل https://eitaa.com/SANADGOL_IR

#سید_حسن_نصرالله خطاب به سربازان آمریکایی: أتيتم بشكل عامودي و سترحلون بشكل أفقي... عمودی می آیید افقی بر می گردید... #حزب_الله #طوفان_الاقصی https://eitaa.com/SANADGOL_IR

#حزب_الله این ویدیو رو منتشر کرده مربوط به ورود #سید_حسن_نصرالله به اتاق فرماندهی عملیات #حزب_الله جمعه تکلیف مشخص میشه... همه منتظر فرمان #سید_مقاومت #نابودی_اسرائیل #طوفان_الاقصی https://eitaa.com/SANADGOL_IR

تا دقایقی دیگر سخنرانی سرنوشت ساز #سید_حسن_نصرالله فرمانده دلاور #حزب_الله شروع سخنرانی = پایان اسرائیل https://eitaa.com/SANADGOL_IR

شب شدومادرمان گفت کجایی زینب گفت سجاده منرا توبیندازامشب کمکم کن که به محراب نمازم بروم تابه آرامگه رازونیازم بروم گفت خواب دل عشاق حرام است عزیز من به سجده برسم کارتمام است عزیز تابه محراب بیایددل من غوغاشد چندباری وسط راه نشست وپاشد تاخود صبح فقط غصه مردم راخورد آن قدر آه کشید وجگرم راآزرد درکنارش چقدرآیه قرآن خواندم تاکمی خوب شودذکرفراوان خواندم وسط معرکه خوف ورجا خوابم برد وسط گریه ومابین دعاخوابم برد حق نگاهی بدعای دل غم بارم کرد بوی نان آمد واین رایحه بیدارم کرد بسترش جمع شده مطمئنا خوب شده فضه جان گریه نکن مادرمن خوب شده شادبودم که غم وماتم مان میمیرد مادرم بازمرادربغلش میگیرد تشنه دیدن اوتشنه ماه رویش باچه شوروشعفی بازدویدم سویش نظرم بررخ رنجوروصبورش افتاد بردل خونی دستاس وتنورش افتاد خاک غم ریخت سرم تاکه نگاهش کردم دل من ریخت به هم تاکه نگاهش کردم سرفه میکردولی بازخودش نان میپخت شدرخش زردولی بازخودش نان میپخت چقدردروسط دودتنش میلرزید وقت برداشتن نان بدنش میلرزید تاکه جاروبزندپاشدوبازورابست بروی دست خودش دسته جارورابست بین جاروزدنش بازویش ازکارافتاد وسط کارنگاهش سوی مسمارافتاد گفت ای دست مدارا کن عزیزم بامن گفت باید که بشویم حسنینم رامن آب میریخت حسن بیکفنش رامیشست آب میریخت حسین وحسنش رامیشست لاله هادوروبرش ریخت خدارحم کند آب بربال وپرش ریخت خدارحم کند بارپرواز خودش رابروی دوش گرفت آخرین بارمرامادرم آغوش گرفت بوسه راحضرت حنانه بگیسویم زد باپرزخمی خود شانه بگیسویم زد... اجراء شده فاطمیه اول۱۴۰۲ شام غریبان حضرت زهراء بانوای #حاج_سجاد_سندگل https://eitaa.com/SANADGOL_IR

این صدای گریه بی تاب کودکان است ای خدامادرچراچون شمع نیمه جانست مادرم جوان است مادرم جوان است غم نشسته بر در و دیوار خانه از سکوت بانوی بیمار خانه این جهان داغی از این بدتر ندارد بدتر از بیماری مادر ندارد ذکر اهل خانه دائم آه و ربنا شد یا من اسمه دواء و ذکره شفاء شد داغمان عیانست اشکمان نهانست ای صدای گریه بی تاب کودکان است ای خدامادرچراچون شمع نیمه جانست مادرم جوان است مادرم جوان است لحظه لحظه خاطرات تلخ غربت کوچه کوچه بغض سنگین آه حسرت مادری که مثل گل یکباره پژمرد پیش چشم کودکانش تا زمین خورد وای اگر طوفان به جان باغ ما بیفتد غنچه یاسی به زیر دست و پا بیفتد وای من خدایا موسم خزان است ای صدای گریه بی تاب کودکان است ای خدامادرچراچون شمع نیمه جانست مادرم جوان است مادرم جوان است دود و آتش می زند یک سو زبانه سوی دیگر چرخش یک تازیانه این میانه ناله هایی کودکانه مادرم گم کرده یا رب راه خانه ای خدا باور ندارم آن میان چه دیدم ردّی از خون ناگهان بر خاک کوچه دیدم آتشی به جان است غصه بی کران است این صدای گریه بی تاب کودکان تست ای خدامادرچراچون شمع نیمه جانست مادرم جوان است مادرم جوان است اجراء شده فاطمیه اول ۱۴۰۲ شام غریبان حضرت زهراء با نوای #حاج_سجاد_سندگل https://eitaa.com/SANADGOL_IR

یا بضعة المصطفي سيدتي يا زهراء قمستی از مداحی ساعاتی قبل مراسم عزاء فاطمیه دوم ۱۴۰۲ منزل یکی از روحانیون بزرگوار با نوای #حاج_سجاد_سندگل https://eitaa.com/SANADGOL_IR

صوت مربوط به مداحی فوق نشان خدایی ولی بی نشانه تو خورشید حیدر به دفن شبانه غمت تازه مانده، چنان ضرب سیلی زده روضه ی تو به دل تازیانه آه تو جان رسول خدایی تو خود سوره هل اتایی قرار دل مرتضایی جان و دل مصطفا سیدتی یازهرا ای هستی مرتضا سیدتی یازهرا غم خود نداری، غمت بی کران است که روی دعایت به همسایگان است غمت خانه دار دل مرتضا شد غمت بیت الاحزان بی سایه بان است آه تو ای یاس مجروح و مضطر که مِهر تو مزد پیمبر چه تنها شده بی تو حیدر جان و دل مصطفا سیدتی یازهرا ای هستی مرتضا سیدتی یازهرا چه شد جان من از علی رو گرفتی که رنگ کبودی به بازو گرفتی تو ماه و تو بدری، تو شب های قدری تو دریای عشقی که پهلو گرفتی ای حیای تو احیای انسان توسل به تو راز ایمان به ذکر تو زنده، شهیدان یا بضعة المصطفی سیدتی یازهرا ای نور چشم مولا سیدتی یازهرا یا فاطمه یا زهرا یا فاطمه یا زهرا اجراء شده فاطمیه دوم ۱۴۰۲ با نوای #حاج_سجاد_سندگل https://eitaa.com/SANADGOL_IR

شب شدومادرمان گفت کجایی زینب گفت سجاده منرا توبیندازامشب کمکم کن که به محراب نمازم بروم تابه آرامگه رازونیازم بروم گفت خواب دل عشاق حرام است عزیز من به سجده برسم کارتمام است عزیز تابه محراب بیایددل من غوغاشد چندباری وسط راه نشست وپاشد تاخود صبح فقط غصه مردم راخورد آن قدر آه کشید وجگرم راآزرد درکنارش چقدرآیه قرآن خواندم تاکمی خوب شودذکرفراوان خواندم وسط معرکه خوف ورجا خوابم برد وسط گریه ومابین دعاخوابم برد حق نگاهی بدعای دل غم بارم کرد بوی نان آمد واین رایحه بیدارم کرد بسترش جمع شده مطمئنا خوب شده فضه جان گریه نکن مادرمن خوب شده شادبودم که غم وماتم مان میمیرد مادرم بازمرادربغلش میگیرد تشنه دیدن اوتشنه ماه رویش باچه شوروشعفی بازدویدم سویش نظرم بررخ رنجوروصبورش افتاد بردل خونی دستاس وتنورش افتاد خاک غم ریخت سرم تاکه نگاهش کردم دل من ریخت به هم تاکه نگاهش کردم سرفه میکردولی بازخودش نان میپخت شدرخش زردولی بازخودش نان میپخت چقدردروسط دودتنش میلرزید وقت برداشتن نان بدنش میلرزید تاکه جاروبزندپاشدوبازورابست بروی دست خودش دسته جارورابست بین جاروزدنش بازویش ازکارافتاد وسط کارنگاهش سوی مسمارافتاد گفت ای دست مدارا کن عزیزم بامن گفت باید که بشویم حسنینم رامن آب میریخت حسن بیکفنش رامیشست آب میریخت حسین وحسنش رامیشست لاله هادوروبرش ریخت خدارحم کند آب بربال وپرش ریخت خدارحم کند بارپرواز خودش رابروی دوش گرفت آخرین بارمرامادرم آغوش گرفت بوسه راحضرت حنانه بگیسویم زد باپرزخمی خود شانه بگیسویم زد... اجراء شده فاطمیه دوم۱۴۰۲ شب شهادت حضرت زهراء بانوای #حاج_سجاد_سندگل https://eitaa.com/SANADGOL_IR