یک بحث تخصصی در مورد جراحی برای تغییر جنسیت. ---------------------------------------------- دکتر سیدعلی مرعشی، پزشک و متخصص روانشناسی، دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز ---------------------------------------------- از دیدگاه زیست - پزشکی تعیین جنسیت در دوران جنینی فرایند پیچیده ای است. انسان در میان ۴۶ کروموزوم خود (مجموعه اطلاعات ژنتیک درون هر سلول خود) یک جفت کروموزوم جنسی دارد که ترکیب آنها آغاز تعیین جنسیت در دوران جنینی است. از این یک جفت کروموزوم که میتوانند X یا Y باشند، یک لنگه از مادر و یک لنگه از پدر اکتساب میشود. کروموزوم مادری همواره X است اما کروموزوم پدری می‌تواند X یا Y باشد. اگر کروموزومهای جنسی سلول اولیه جنین XX باشند جنین دختر خواهد بود مگر مانعی پیش بیاید و اگر سلول اولیه XY باشد جنین پسر خواهد بود مگر انکه مشکلی پیش بیاید. ظاهر دستگاه تناسلی هر چنین چه پسر و چه دختر اساسا به سمت دخترانه خواهد رفت مگر آنکه در معرض هورمون تستوسترون قرار گیرد. در جنین XY این هورمون به طور طبیعی فراهم بوده و لذا شکل دستگاه تناسلی پسرانه خواهد بود. به این فرایند نرینه زایی هورمونی می‌گویند. گاه به صورت استثناء و به دلیل اختلالاتی، منبع هورمون تستوسترون در جنین XY از بین رفته، یا ضعیف میشود. در حالت اول، دستگاه تناسلی خارجی دخترانه است در حالیکه نوزاد از نظر کروموزومی پسر بوده و نمیتواند باروری زنانه داشته باشد. به این افراد مونث کاذب می‌گویند. در حالت دوم که منبع تستوسترون ضعیف شده دستگاه تناسلی خارجی نه کاملا دخترانه و نه کاملا پسرانه است بلکه حالتی بینابینی است که به آن اصطلاحا ambiguous genitalia یا ابهام تناسلی می‌گویند. مونث کاذب و ابهام تناسلی باید جراحی شوند زیرا اینها از هر جهت مذکر هستند و تمام سلولهای بدن آنها هم مذکر است و تنها شکل ظاهری دستگاه تناسلی انان متناسب با جنسیت واقعی انها نیست. اگر یک جنین XX که قاعدتا باید دختر به دنیا بیاید در معرض تستوسترون قرار گیرد دستگاه تناسلی ظاهری اش مردانه و اگر تستوسترون ناکافی باشد نیمه مردانه خواهد شد. حالت اول را مذکر کاذب و حالت دوم را ابهام تناسلی می‌گویند. این افراد نیز باید جراحی شوند تا به وضع طبیعی برگردند. اما اگر شکل ظاهری دستگاه تناسلی با ترکیب کروموزومی و هورمونی فرد سازگار باشد، و او جنسیت خود را نپذیرفته باشد و خود را اگر مرد است زن و یا اگر زن است مرد بداند به این حالت اختلال هویت جنسی یا gender identity disorder گفته می‌شود که اخیرا به غلط به این افراد transgender یا به اختصار ترنس یا به فارسی تراجنسیتی می‌گویند. این افراد با جراحی به وضع طبیعی برنمیگردند. بلکه آنها دچار اشکالات آناتومیک و عوارض خطرناک هورمون تراپی خواهند شد، قدرت باروری را از دست داده و در معرض بیماریهای خطرناکی مانند انواعی از سرطان و اختلالات قلبی عروقی قرار خواهند گرفت. همچنین طول عمر آنان به شدت کاهش خواهد یافت. گاه معدود پزشکانی که به حرفه خود به چشم تجارت و صنعت پولساز می‌نگرند بدون انکه بیماران را از این موازین علمی و از عوارض وحشتناک عمل اگاه کنند افرادی را که اختلال هویت جنسی دارند تشویق به جراحی می‌کنند. درحالیکه درمان واقعی این افراد ترکیبی از رواندرمانی و داروهای اعصاب و روان است، زیرا این افراد هیچگونه اختلال جسمانی نداشته بلکه دچار یک عارضه روانشناختی تعریف شده هستند. فقها نگهبانان دین و شریعت و نواب عام امام زمان هستند. جایگاه مرحوم امام ره و فضل ایشان نیز بر کسی پوشیده نیست و بنده هم در احکام فقهی تقلید می‌کنم. اما باید توجه داشت که فقها معصوم از خطا نیستند. در زمان غیبت چون دسترسی به معصوم نداریم ناچاریم از فقیه تقلید کنیم با آنکه معصوم از خطا نیست، زیرا کار بهتری نمی‌توان کرد. فقهای عالی مقام شیعه گاه به دلیل آنکه در یک زمینه خاص مانند پزشکی، زیست شناسی یا روانشناسی فاقد تخصص هستند ممکن است در تشخیص مصادیق یک حکم اشتباه کنند و به نظرم فتوای بعض مراجع بزرگوار در مورد جواز تغییر جنسیت با جراحی، یکی از آن موارد است. https://eitaa.com/SAmarashi

منابع معرفت از دیدگاه اپیستمولوژی (مبحثی فلسفی در اعتبار شناخت) منابع معتبر شناخت یا معرفت سه چیز بیشتر نیستند. یکی تجربه کنترل شده. دوم برهان عاری از مغالطات. سوم وحی (قول خالق درباره خود و مخلوقاتش). بقیه منابع شناخت که در این اسلاید به رنگ قرمز نشان داده شده‌اند منابع معتبر و قابل اتکایی نیستند. مانند تکیه بر مشهورات، اقوال قدما، و شهود. واژه شهود به دو معنا بکار گرفته شده است. یک معنا در روانکاوی و یک معنا در عرفان. از نظر روانکاوی شهود عبارت است از بروز ناگهانی اطلاعات ذخیره شده در بخش ناهشیار ذهن. طبیعتا شهود به این معنا منبع معتبری برای شناخت نیست زیرا اطلاعات ذخیره شده در ناهشیار یک فرد لزوما درست و منطبق بر واقعیت نیستند. شهود به معنای عرفانی به صورت اطلاع فرد از عالم غیب به صورت الهام یا طرق دیگر تعریف می‌شود. این معنا از شهود خود به دو صورت است: یا اطلاع از عالم غیببرای معصوم رخ میدهد یا برای غیرمعصوم. اگر شهود برای معصوم رخ دهد ملحق به وحی است و منبع اضافه تری بر سه منبع اصلی شناخت محسوب نمی‌شود. اما اگر شهود برای غیر معصوم رخ دهد، نظر به اینکه او از تسویلات شیطان به صورت مطلق در امان نیست، لذا شهود او خطابردار و گاه عین تسویلات شیطان است که با اطلاع از غیب اشتباه گرفته. گاهی هم ممکن است شهود غیرمعصوم درست و صواب باشد. اما خطاپذیر بودن شهود غیرمعصوم، منطقا این نوع شهود را از فهرست منابع معتبر شناخت حذف می‌کند. https://eitaa.com/SAmarashi

اخیرا خانم دکتر روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی در سخنرانی خود در یک انجمن علمی روانشناسی مطالبی را درباره اینکه چرا حال مردم بد است بیان کرده و لابد مدعی است سخنانش علمی بوده. این متن در پاسخ به این سخنرانی است: عوام مردم که با ماهیت واقعی علم آشنا نیستند خیال میکنند هرکس دانشگاهی باشد و با آب و تاب حرف بزند و حرف "ر" را در کلمات، غلیظ تلفظ کند که شبیه لهجه آمریکایی بشود و دو تا هم لفظ لاتین وسط حرفش باشد این میشود علمی. اما علمی بودن همانطور که قبلا عرض شد تعریف دارد: در تحقیقات میدانی، علمی بودن یعنی اگر روش تجربی کمی است، شرایطی از این قبیل مهیا باشد: ۱. تعریف مفهومی برای متغیرها ۲. تعریف عملیاتی برای متغیرها ۳. نمونه تصادفی و کافی ۴. سایر شرایطی که نمونه را به معرف جامعه هدف تبدیل کند ۵. وجود گروه کنترل یا خط پایه یا گروه همتا (وجود مبداء مقایسه) ۶. حذف عوامل سوگیری، تورش و بایاس ۷. تحلیل آماری مناسب و وجود شرایط ملزوم برای تحلیل آماری اگر هم تجربه کیفی است، علمی بودن یعنی اینکه شرط روشمند بودن جمع آوری اطلاعات مهیا باشد به نحویکه اگر شخص دیگری نیز تحقیق را انجام دهد به نتایج کمابیش مشابهی برسد مانند: ۱. ساختار یافتگی مصاحبه ۲. سازماندهی و کدگذاری اطلاعات ۳. کفایت حد مصاحبه تا اندازه اشباع ۴. روشمند بودن تحلیل در تحقیقات آزمایشگاهی هم علمی بودن یعنی تحقق دو شرط مشاهده و اندازه گیری. این خانم احساساتی یا ظاهرا احساساتی که برای مصائب مردم هی بغضش می‌ترکد! توصیفی از برخی پدیده های روانی در جامعه ارائه میکند مانند: حال مردم خوب نیست، کلماتی مانند مرگ بر (لابد کلماتی از قبیل مرگ بر اسراییل جنایتکار ضد بشر)، حال مردم را بد کرده. ولی بعد میگوید اقتصاد عامل اصلی حال بد است. ولی بعد میگوید الان پولدارها هم حالشان بد است و امثال این سخنان متناقض. آیا اینها را باید سخن علمی پنداشت؟ یک دانشمند تجربی فورا سوال میکند حال بد چه معنایی دارد و با چه چیز اندازه گرفتی؟ با توجه به اینکه حال انسان تحت تاثیر عوامل بیشماری در جامعه قرار میگیرد چگونه اثبات میکنی حال بد مردم بخاطر عوامل دیگری نیست؟ مثلا بخاطر سخنان ناامیدکننده ای مانند سخنان خودت که مرتب طیف شما در جامعه پراکنده میکنند. از کجا ثابت میکنی فاصله گرفتن مردم از پایبندی های دینی و خانوادگی سبب حال بدشان نباشد که مروج ان افرادی از طیف فکری تو بوده اند؟ از کجا میدانی تفکر فردمحوری که جزو پارادایم روانشناسی غربی است حال مردم را بد نکرده باشد؟ از کجا میدانی همان دشمنی که نمیخواهی کسی به ان فکر کند تا او راحت باشد با ابزارهای گوناگون که فقط یکی از انها فضای محازی است حال مردم را بد نکرده باشد؟ اصلا از کجا ثابت میکنی که مردم ایران بدحال تر از جوامعی باشند که آرمان تو هستند؟ و سوالات بیشمار دیگر. این خانم اگر به عنوان دانشجوی دکتری در جلسه دفاع چنین ادعاهایی مطرح کند خودش هم میداند که از جلسه دفاع به بیرون پرتش میکنند مخصوصا در همان کشورهای غربی که قبله آمال اوست. شبه علم را با علم اشتباه نگیریم. https://eitaa.com/SAmarashi

پیام وارده👇 وقتی جملات آخر متن آقای دکتر را خواندم یادم افتاد به جلسه دفاع دوستم چند سال پیش که همین خانم استاد داور بودند! و نوع مواجهه ایشان! متاسفانه سوگیری این افراد غالبا مغفول است تشکر میکنم از تذکر بجای آقای دکتر مرعشی

راستی دکترجان لطفا اگ‌میشه تو کانالتون برای مادر بنده طلب دعای عافیت کنید مادرم ب بیماری سختی گرفتارن😔😔

قبلا یه مشکلی پیش اومده بود برام گفتم بهتون گذاشتید تو گروه مشکلم حل شد

سلام احوال آقای دکتر اگر ممکن هست پیام بنده رو هم در گروه قرار بدید یک مشکلی برای من پیش اومده که جز لطف و اراده الهی براش راه حلی نمی‌بینم ان شالله مؤمنین دعا بفرمایند مشکل بنده هم به لطف و رحمت خدا حل بشه سپاس فراوان

فراخوان ارسال مقاله به نشریه دست‌آوردهای روان‌شناسی بالینی اساتید، صاحب‌نظران، پژوهشگران و دانشجویان گرانقدر با سلام و احترام به اطلاع می‌رساند نشریه دست‌آوردهای روان‌شناسی بالینی به صاحب امتیازی دانشگاه شهید چمران اهواز به آدرس https://jacp.scu.ac.ir/ از سال 1394 تا کنون مقاله می‌پذیرد. لذا این نشریه از تمامی علاقمندان به چاپ مقالات در تمامی حوزه‌های روان‌شناسی بالینی و حیطه‌های مرتبط دعوت به همکاری می‌نماید. سرعت داوری و اعلام نتیجه در این مجله در حال حاضر حداکثر یک ماه می باشد. لازم به ذکر است این نشریه در حال حاضر هیچ هزینه ای از نویسندگان بابت داوری و انتشار مقالات دریافت نمی کند. آدرس وب سایت نشریه: https://jacp.scu.ac.ir/ شماره تماس مستقیم: 09383928060 شماره تماس دفتر نشریه: 06133226412

پیام دریافتی👇 سلام استاد عزیز از همکاران حلقه روانشناسی اسلامی هستم. اینطور که متوجه شدم مجله دستاوردهای روانشناسی بالینی برای رزومه دکتری امتیازی محسوب نمیشه درسته؟ سیدعلی مرعشی: سلام علیکم ان شاءالله خرداد ۴۰۳ وارد رتبه بندی وزارت علوم میشود و امتیاز کامل به مقالاتی که قبل یا بعد از این تاریخ چاپ شده باشند هردو، تعلق میگیرد. برای دفاع پایان نامه دکتری تا آن موقع امتیاز ندارد. اما برای شرکت در مصاحبه دکتری امتیاز دارد اما اگر مثلا برای مجلات علمی پژوهشی سه امتیاز داشته باشد برای این مجله دو امتیاز دارد. مزیت این مجله الان زمان است یعنی اگر عجله داشته باشید خیلی سریع فرایند داوری و چاپ را انجام میدهد.

هر رشته علمی یا هر مکتب علمی (در اینجا علم به معنای علم تجربی یا ساینس است) مبتنی بر یک پارادایم است. این پارادابم خودش از جنس علم نیست بلکه بخشی از آن ایدئولوژی، هستی شناسی، انسان شناسی فلسفی و شناخت شناسی است که همه اینها جنبه فلسفی دارند نه علمی [این مطلب را در گفتار اول کتاب درسنامه روانشناسی اسلامی با تفصیل و ادله کافی نوشته ام]. در اینکه علم مبانی ایدئولوژی داشته باشد بر علم حرجی نیست زیرا چاره ای جز آن نیست. اما دوجا هست که این ایدئولوژیک بودن یا فلسفی بودن روا نیست: یکی آنجا که علم بر یک ایدئولوژی و فلسفه غیرمستدل و منحرف تکیه میکند. دوم آنجا که اساسا علم یا ساینس درکار نیست بلکه ایدئولوژی یا فلسفه خود را بجای علم جا میزند. مقوله هایی مانند رواندرمانی پست مدرنیستی از جنس دومی و خیلی خوشبینانه از جنس اولی است. بنابراین چنین مقوله هایی ماهیتا نمیتوانند جزو روانشناسی علمی باشند. اگر بنا باشد که جا زدن فلسفه و ایدئولوژی را به جای علم روا ندانیم اول باید از خودمان شروع کنیم. یعنی نباید اسلام را بجای روانشناسی اسلامی جا بزنیم همچنانکه نباید علم النفس را که مقوله ای فلسفی است بجای روانشناسی اسلامی جا بزنیم. همچنانکه نباید دستمایه های هرمنوتیک مانند تفسیر قرآن را علم روانشناسی اسلامی بدانیم. هرچند روانشناسی اسلامی تمام اینها را در پارادایم خود قرار دهد و بر آنها متکی شود اما ... ماهیتش غیر از آنهاست. https://eitaa.com/SAmarashi

🎧 #برشی_از_کارگاه : اولین دوره انسان شناسی اسلامی 👤 دکتر سید علی مرعشی | هوش معنوی ♨️ ثبت نام دومین دوره کارگاه انسان شناسی اسلامی ⭕️ سرفصل ها: https://eitaa.com/fatehan_net/2234 ثبت نام : 🆔@moshaver1 🌐 fatehan.net 🆔 @fatehan_net

حرف حاج قاسم در مورد حجاب رو که تحریف کردید، نمی ذاریم حرف حضرت آقا رو هم تحریف کنید. 🔸آیا همه دو قطبی‌ها محکوم هستن؟ 🔹دوقطبی حق و باطل رو قبول ندارید؟ هم طرفدار حق هستید، هم طرفدار باطل؟ ✅ کانال #مجید_سرگزی👇 @sargazimajid