eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
6.2هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/Nashenas_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨مهم تر از جنگ : در برخی از مناطق که نیاز بود لوله کشی می‌کردیم .بچه‌های سوری را جمع می‌کردیم و بهشان آذوقه می‌دادیم. برخی از این بچه‌ها صورت کثیف و نامرتبی داشتند دوستانم می‌گفتند حسین بدت نمی آید صورتشان کثیف است می‌بوسی گفت :نه من عاشق بچه‌ها هستم از جنگیدن مهمتر جا شدن ما در دل بچه‌ها است از طرفی فردا که این داعشی‌های کثیف از بین رفتند آنچه در ذهن این کودکان می‌ماند اخلاق ما ایرانی‌ها و شیعه‌هاست که چگونه با آنان برخورد کردیم... 🎙(نقل از همرزم شهید) 🌷 🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
با «کورنت» می زنند پر پر می شوی ها ! بعد از مجروحیت و شهادت اسماعیل خانزاده، خیلی دلم گرفته بود و اتفاقا سرمای سختی خوردم. منطقه را تصرف کردیم و برای اینکه نیروهای افغانستانی برسند، باید 48 ساعت خط را نگه می داشتیم. بچه ها گفتند با ماشین برو عقب و استراحت کن، اما من قبول نکردم. گفتند سنگرت را عوض کن و برو پیش حسین مشتاقی،پتو را برداشتم و رفتم پیش حسین. همه بچه ها سنگر انفرادی داشتند. اما شهید مشتاقی رفته بود توی سنگرهایی که برای دژبان هاست جاگیر شده بود. گفتم حسین جان! باز که شوخی ات گرفته! اولین شلیک دشمن این کانکس یک در یک را پودر می کند، مرد حسابی تو نیروی زبده و آموزش دیده صابرین هستی، آخر این چه جایی است که انتخاب کرده ای. در جوابم به شوخی گفت: حاج میثم تو بخواب من بیدارم. غصه نخور! همه این تکفیری ها را من یکه و تنها حریفم.😉 تب و لرزم شدید شده بود، ماشینی می خواست برود عقب که حسین داد زد، بیاید حاج میثم را هم ببرید. من آمدم بیرون دوباره گفتم حسین بیا برو سنگر انفرادی، اینجا امن نیست، با «کورنت» می زنند پر پر می شوی پسر! خلاصه با من آمد و رفتیم در یکی از همین سنگرهای انفرادی اسکان گرفتیم. 🎙(نقل از همرزم شهید) 🌷 🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸بچه های حزب الله واشنگتن✌️ 🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🔸‌دیگه نرو! یک روز خطاب به فرزندم گفتم : پسرم، تو به اندازه‌ی کافی جبهه رفتی، دیگه نرو! ◇ بگذار آن‌هایی بروند که تابه حال نرفته‌اند؛ چیزی‌ نگفت و یک گوشه ساکت نشست. ◇ صبح که خواستم نماز بخوانم، آمد روی من را بوسید و با احترام کامل جانمازم را جمع کرد و گفت: پدرجان! شما به اندازه‌ی کافی نماز خوانده‌ای، بگذار کمی هم بی‌نماز‌ها نماز بخوانند! ◇ نگاهی به قد و بالایش کردم و در دلم یک آفرین گفتم، او خیلی زیبا مرا قانع کرد و دیگر حرفی برای گفتن نداشتم.. 🌷 🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
تصاویر 📸 🌷شهید حسین مشتاقی🌷 شهید مدافع حرم 🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
نه اینکه من همسرش باشم بخواهم ازش تعریف کنم بلکه همه ی همکارها و کسانی که با حسین آقا برخورد داشتند تا اسم حسین آقا را میشنوند اولین عکس العملشان لبخند است چون خوشرویی حسین آقا زبانزد همه بود وتشییع پرشکوه پیکرش این را ثابت کرد که در شهر ما بی نظیر و بی سابقه بود. حسین آقا در ۱۶ اردیبهشت ماه ۹۵مصادف بود با روز مبعث به شهادت رسید که بعد از چهل روز مفقودالاثر بودن از طریق دی ان ای شناسایی شد و پیکر مطهرش در روز یکم تیرماه مصادف با پانزده رمضان ولادت امام حسن مجتبی (ع)❣ به خاک سپرده شد... 🎙(نقل از همسر شهید) 🌷 🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR