روایت عکاسی از غواصان کربلای پنج در «شبخاطره»3⃣
روزهای آخر بعد از کربلای 4، حدود 14 روزی با کربلای 5 فاصله داشتیم. تبلیغات هم یک مقدار دستش خالی بود. امینیان هم به اینها توپیده بود.آمده بودند، گیر داده بودند که آقا بیا نگاتیوها رو بده به لشکر. اینها امنیتی و حفاظتی است.
من به شهید احد آقا گفتم. گفت:
«من جوابشو میدم».
گفت: «آقا این عکسها را برای تیپ گرفته. به شما هم ربطی نداره».
من نگاتیوها را زیر خاک چال کرده بودم و پوسته پلاستیکی آنها را هم چسب زده بودم که یک حالت قوطی مانند شد. بعد مخفیانه رفتم اهواز. چند تا حلقه فیلم خام گرفتم، آمدم و گفتم همینهاست. دو حلقه فیلم برای خودشان بود که گرفتم و از آنها هم عکاسی کردم. نگاتیوها را هم به گل انداختم و گفتم: «اینها توی آب افتاده. برو دیگر از ما دست بردار».
احد گفت: «خیلی نسبت به اینها حساسیت به خرج میدی. ول کن. اینها دستشون خالیه، کارنامهای ندارن. میخوان اینطوری توجیه کنند».
من دیدم عملیات هم دارد میرسد. یکی از بچهها از طرف فرمانده لشکر، عازم مأموریتی به تبریز بود. میخواستند او را از منطقه دور کنند. دو تا از برادرانش شهید شده بودند. شهیدان سروری. میگفتند اگر این هم شهید شود، سه شهیده میشوند و این خیلی سخت است. به بهانهای مأموریتی به تبریز دادند. من هم دیدم، دارد میرود تبریز. گفتم آقای سروری اگر تبریز میروی، بیا من یک امانتی دارم. ببر و به خانوادهام تحویل بده. به آنها بگو که اگر من شهید شدم اینها را باز کنید. اگر شهید نشدم که خودم میآیم باز میکنم.
او هم به تصور اینکه وصیتنامه من هست، گرفت و گفت چشم. خونهتان را هم میشناسم. چون هیأت انصار میآمد، با خانه ما آشنا بود.
ما رفتیم عملیات.
اتفاقی برایمان نیفتاد.
ولی بچههای زیادی شهید شدند. مثل احد مقیمی، حمید هاتف و غواصان دیگر.
🎙راوی: بهزاد پروین قدس عکاس دفاع مقدس
#خاطره
#غواصانعملیاتکربلایپنج
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
روایت عکاسی از غواصان کربلای پنج در «شبخاطره»4⃣
همه دنبال من بودند که آقا! این عکسها رو بده برای مجلس میخواهیم. چهلم این بچهها نزدیک است. من یک ماه دنبال آقای سروری بودم. این هم یا جواب نمیداد، یا جواب میداد و بدقولی میکرد. بچه خیلی باحالی بود. ولی برایم خیلی تعجب داشت که چرا من را بازی میدهد.
آخر سر، به ذهنم رسید و گفتم: «آقا مرد باش بگو این فیلمها را به فلان جا دادی. بگو تحویل دادم».
گفت: «اصلاً نمیدونم اینا فیلمه... چیه... من فقط فکر کردم این وصیتنامه توست».
آخر سر، هی تعقیب و گریز. تا یک روز رفتم مسجد انصار خیابان شریعتی کمین کردم. آمد. در کفشداری دو - سه تا سیلی زدم و بدجوری هم با او برخورد کردم. حاج مهدی خادمآذری [که خدا حفظش کند] گفت: «حاج بهزاد! چیکار میکنی بابا!». گفتم: «آقا! فیلمهای من رو یک ماهه گرفته. یک ماهه بازی میده. همه خانواده شهدا دنبال من هستن».
آخر سر با گریه گفت: «نه بابا. قضیه چیز دیگهست». گفتم: «چیه! خب بگو دیگه». یک چیزی گفت. گفتم: «داستانبافی نکن».
گفت: «به خدا به روح دو تا داداشم قضیه اینه. وقتی اومدم اینو از شما گرفتم که نمیدونستم فیلمه. اومدم تهران. زنگ زدم به عمهم که ما تهرانیم و بعد میریم تبریز. گفت مریض احواله. از تویوتا پیاده شدم و رفتم عمهم رو ببینم. تویوتای لشکر اومده تبریز و برگشته به خط و این تویوتا رو زدند. من تو این یک ماه، سه بار رفتم منطقه. تویوتاهایی که تو عملیات کربلای 5 بر اثر بمباران و خمپاره صدمه دیده را رفتم و دیدم. اما دست خالی برگشتم.
حالا مونده بودم به تو چه جوری بگم که این فیلمها مفقود شده.
نهایتش امروز بیسیم زدند. گفتند یک تویوتا پیدا شده که بر اثر بمباران، مچاله شده و سوخته.
اگر اون تو هم چیزی باشه، چیزی نمیمونه. حالا شما اصرار داری، میخوای بیا منطقه ببین اونه یا نیست».
🎙راوی:بهزاد پروین قدس عکاس دفاع مقدس
#خاطره
#غواصانعملیاتکربلایپنج
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
روایت عکاسی از غواصان کربلای پنج در «شب خاطره »5⃣
این هم رفته بود منطقه عملیاتی شلمچه کربلای 5. با هزار مصیبت، تویوتای مچاله شده را آورده بودند ترابری لشکر در اهواز.
من هم پشت تلفن، در مسجد هی داد میزدم: «بابا برو یه کارپتی... چیزی پیدا کن. حتی یه حلقه فیلم هم دربیاد عیبی نداره».
اینها ماشین را با کارپت، بُرش دادند تا به داشبرد رسیدند. داشبرد را باز کردند و دیدند، بسته ما سالم است. نه سوخته و نه کج شده و نه خم شده. چون آنقدر چسب کاغذی چسبانده بودم که مثل استخوان شده بود.
ولی در آن آتشی که تویوتا ذوب شده بود، داشبرد سالم مانده بود.
به من زنگ زد: «آقا بسته سالمه. ولی نمیدونم حرارت، تأثیری روی اون گذاشته باشه یا نه. اینها رو پست کنم؟ چهکار کنم؟»
گفتم: «اونجا دور و برت کی هست؟» گفت: «علی حاجبابایی». خیلی آدم جدی بود.
به علی التماس میکردم: «علی تو رو خدا. اینو با یه چفیه، ببند به شکمت. سرتو بنداز بیا تا تبریز».
گفت: «آخه این چیه؟»
گفتم: «سرتو بنداز بیا تبریز. همون نگاتیوهاست. به هیچ کسی هم نده».
نگاتیوها را آورد. خیابان طالقانی قرار گذاشتیم. رفتم نگاتیوها را گرفتم. بدو بدو رفتم لابراتوار و سریع گذاشتم برای ظهور تا ببینم چه اتفاقی افتاده.
خوشبختانه ظهور زدیم و همه نگاتیوها سالم بودند و عکسهایی که الان از غواصان دریادل اقیانوس معرفت میبینید، همان عکسهاست.»
🎙راوی:بهزاد پروین قدس عکاس دفاع مقدس
#خاطره
#غواصانعملیاتکربلایپنج
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفاً تا آخر ببینید
📽فیلم نبرد رزمندگان در عملیات #کربلایپنج
🔹ببینید جوانان این سرزمین برای حفظ این خاک چه رشادت هایی کردند.
🔹دراین عملیات تعدادی از بهترین و نخبه ترین جوانان ایران به شهادت رسیدند
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام من به حسین و به کربلای حسین ✋❤️
#محرم🏴
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
اشاره امیرالمؤمنین(علیه السلام) به غواصهای لشکر حاجقاسم1⃣
/ خطر بود و شط بود و غواصها
👇🏻👇🏻
مرحوم دشتی، از پژوهشگران نهجالبلاغه معتقد است امیرالمؤمنین(علیه السلام) در پیشبینیهای خود در خطبههای 102 و 128 نهجالبلاغه به غواصان دلیر ایرانی در دوران دفاع مقدس اشاره کردهاند.
مرحوم "محمد دشتی"، محقق بزرگ شیعه و از پژوهشگران و مترجمان معاصر نهجالبلاغه است که ترجمه او بر نهجالبلاغه یکی از ترجمههای مشهور از این کتاب بزرگ شیعی است.
ترجمهای که حتی مورد تحسین صریح مقام معظم رهبری نیز قرار گرفته است.
رهبر انقلاب درباره ترجمه مرحوم دشتی از نهجالبلاغه فرمودهاند:
ترجمه نهجالبلاغه ایشان از همه، شاید از اغلب ترجمههای موجود، بهتر است. وقتی امسال برای مدارس نهجالبلاغه تقاضا کردند، ترجمه ایشان را پیشنهاد دادم. ایشان خوش سلیقه، خوش رو و با پشتکار بودند
مرحوم دشتی متأسفانه در یک سانحه در سال 80 از دنیا رحلت کرد.
* اشاره امیرالمؤمنین(ع) به لشکری الهی که صدا و گرد و خاک ندارند👇🏻👇🏻
/ مرحوم دشتی:
میتوان فرازهای آخر خطبه 102 را به غواصان رزمنده ایران در عملیات کربلای 5 تفسیر کرد
مرحوم دشتی در اشاره به دو خطبه پیشبینانه از امیرالمؤمنین علی(ع) در نهجالبلاغه (که این قبیل خطب در نهج زیاد هستند) تفسیری جالب و قابل تأمل ارائه میکند.
امیرالمؤمنین(ع) در دو خطبه 102 و 128 نهجالبلاغه که در اشاره به آینده شهر بصره ایراد شدهاند؛ از سپاهی الهی سخن میگویند که بدون غبار و سر و صدا هستند و بسوی ظلمی رخ داده در بصره حمله میکنند.
حضرت در خطبه اول در این باره میفرمایند: فَوَیْلٌ لَکِ یَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِکِ مِنْ جَیْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ، لَا رَهَجَ لَهُ وَ لَا حَسّ.
(وای بر تو ای بصره از سپاهی که نشانه خشم و انتقام الهی است؛ بی گرد و غبار و بی صدا به تو حمله خواهند کرد)
مولای متقیان همچنین در خطبه دوم (128) نیز در پیشبینی خود از حوادث آینده بصره خطاب به یکی از یارانشان (أحنفبن قیس) مضمونی مشابه را مورد اشاره قرار میدهند و میفرمایند: یَا أَحْنَفُ، کَأَنِّی بِهِ وَ قَدْ سَارَ بِالْجَیْشِ الَّذِی لَا یَکُونُ لَهُ غُبَارٌ وَ لَا لَجَبٌ وَ لَا قَعْقَعَةُ لُجُمٍ وَ لَا حَمْحَمَةُ خَیْلٍ، یُثِیرُونَ الْأَرْضَ بِأَقْدَامِهِمْ کَأَنَّهَا أَقْدَامُ النَّعَامِ.
(ای أحنف، گویا من او را می بینم که با لشکری بدون غبار و سر و صدا، و بدون حرکات لگام ها، و شیهه اسبان، به راه افتاده، زمین را زیر قدمهای خود چون گام شتر مرغان در می نوردند.)
مرحوم دشتی در ذیل جمله اشاره شده از خطبه 102 مینویسد:
میتوان فرازهای آخر را به غواصان رزمنده ایران در عملیات کربلای 5 تفسیر کرد که زیر آب بیهیچ گرد و غبار و صدایی به بصره حمله کردند.
او در ذیل جمله مذکور از خطبه 128 نیز تصریح میکند:
آیا واقعیتهای یادشده به عملیات غواصان رزمنده ایران در حمله به شهر بصره ارتباط ندارد که از زیر آب بدون سر و صدا و گرد و غباری با پاهای چونان پای شترمرغ (اشاره به شکل فینهای غواصها) پیش میرفتند؟
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
اشاره امیرالمومنین علیه السلام به رزمندگان غواص در نهج البلاغه2⃣👇🏻👇🏻
بیان پیشبینانه امیرالمؤمنین(علیه السلام) با تفسیری که مرحوم دشتی از حمله غواصهای ایرانی در جنگ ایران و عراق به سوی بصره ارائه میکند؛ تطابقات غیر قابل انکاری با واقعیت دارد.
ایران در دوران دفاع مقدس 2 عملیات بزرگ والفجر 8 و کربلای 5 را به سمت بصره سازماندهی کرد که در هر دو عملیات؛ غواصها سهم بزرگی در آغاز عملیات، شکستن خطوط دشمن و پیشروی به سمت بصره را بر عهده داشتند.
جالبتر اینکه به اذعان شخص حاجقاسم در خاطراتش؛ لشکر 41 ثارالله (لشکر استان کرمان به فرماندهی شهید سلیمانی) در عملیات کربلای 5 نقش حیاتی داشت و گردانهای غواص لشکر ثارالله نیز در نوک هجومی این عملیاتها قرار داشتهاند.
در والفجر 8 نیز یکی از محوریترین اضلاع عملیات، گردانهای غواص لشکر ثارالله بودند که وارد عمل شدند.
با خواندن این حقایق تاریخی و مستند بایستی درباره این سؤال اقتراح کنیم که آیا منظور پیشبینانه امیرالمؤمنین(ع) آنهم در دو خطبه؛ به جنگجویانی از لشکر خدا که بدون گرد و غبار، بدون صدا و با پاهایی شبیه به غواصان امروزی به سمت بصره حملهور میشوند؛ غواصهای ایرانی بوده است!؟
تطابق تاریخ، واقعیتهای رخ داده در عملیاتهای ایران و نظر شارحان بزرگی مثل مرحوم دشتی این است که منظور جز همین نیست. اگرچه تطابقات تاریخی به مثابه علوم تجربی نیست که با آزمایش در محیط مصنوعی قابل اثبات باشد. بلکه باید از طریق عقلانیت و منطق به پیشواز آنها رفت...
باشد که همه ما پیروان راستین مکتب امیرالمؤمنین(علیه السلام) و شهدای راه او باشیم و هرچه بیشتر در زندگی خود به علی و راه علی(علیه السلام) شبیهتر شویم.
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR