⭕️محمودرضا در ایام فتنه ۸۸ ، غیر از اینکه در خیابان و کنار بچههای مظلوم بسیج حضور داشت، خوب هم مطالعه و رصد میکرد. یادم هست آنروزها رفت لپ تاپ و مودم پرتابل خرید. اگر جایی مطلبی میخواند که توجهش را جلب کرده بود به من هم توصیه میکرد آنرا بخوانم و اگر هم من توی وبلاگ چیزی نوشته بودم که نظرش را جلب کرده بود زنگ میزد و تشویق میکرد. روی نظام تعصب داشت و اگر در نوشتههایم دفاعی از نظام کرده بودم در مورد آن مطلب حتما صحبتی با من میکرد.
یکبار چیزی در دفاع از نظام نوشتم که کمی جنجال برانگیز شد و کامنتهای زیادی پایش خورد. با یکی از خوانندههای آنروزهای وبلاگ که از جریان فتنه جانبداری میکرد بحثم شده بود و چند تا کامنت بلند رد و بدل کرده بودیم و نهایتا هم کوتاه آمده بودم. محمودرضا بعد از اینکه بحث من و آن شخص را خوانده بود زنگ زد. دلخور بود. اصرار داشت که من نباید در بحث با این شخص کوتاه میآمدم و پرسید که میشناسمش یا نه؟ گفتم: بله سابقه جبهه و جنگ هم دارد. بدتر ناراحت شد. اسمش را پرسید که من معرفی نکردم و گفتم بیخیال شود! گفت: «تو برای این شخص شکسته نفسی کردهای در حالیکه نباید میکردی».
بعدا دیدم تحمل نکرده و خودش آمده توی کامنتها جواب محکمی به او داده...
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹میگفت شریک راه میخواهد ...🚶🏻♂
🎙برادر شهید بیضایی میگوید محمودرضا در انتخاب همسر هم بیش از هر چیز به آرمانهایش توجه داشت
به همراه خانواده برای ایشان چند باری به خواستگاری رفتیم. محمودرضا در آن روزها در گردان اسلامشهر تهران فعالیت میکرد و میخواست با همسرش آنجا ساکن شود؛ اما معمولاً برای تبریزیها سخت است که دخترانشان را از خودشان دور کنند. به او میگفتند چه فرقی میکند، بیاید در سپاه تبریز فعال شود؛ اما محمودرضا خیلی قاطع از جا بلند میشد و همهچیز را ختم میکرد. میگفت شریک راه میخواهد. کسی که مثل خود او عاشق شهادت باشد. بعد این مراسمهای خواستگاری به من میگفت: داداش من اگر پشت میز بنشینم میمیرم، تو این را میدانی. باید در تهران باشم و به مجاهدها خدمت کنم. درنهایت محمودرضا شریکش را پیدا کرد و از او صاحب دختر شیرین و زیبایی به نام کوثر خانم شد♥️🌸
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
شهید محمود رضا بیضایی و فرزندش بر سر مزار شهید محرم ترک🍃
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
انقلاب، سر کارگر جنوبی قرار داشتیم. با پرایدش آمد. سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر
همیشه می نشستم توی ماشین بعد روبوسی می کردیم. موقع روبوسی دیدم چشم هایش خون است و سر و ریشش پر از خاک.
از زور خواب به سختی حرف می زد. گفتم چرا اینطوری هستی؟ گفت چهار روز است خانه نرفتهام.
گفتم بیابان بودی؟ گفت آره!
گفتم چرا خانه نمیروی؟ گفت چند تا از بچه ها آمدهاند آموزش،
خیلی مستضعفند ؛ یکیشان کاپشنش را فروخته آمده...
به خاطر چنین آدم هایی شب و روز نداشت🖐🏻
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸روزنامهکیهان
روزنامه خوان بود و هر روز کیهان را میخرید. تبریز هم که چند روزی مهمان میآمد، کیهان هر روز را حتما تهیه میکرد و میخواند. بعد از شهادتش، از همسنگرهایش شنیدم که تهران که بود هر روز یک کیهان عربی و انگلیسی هم میخرید و آنرا در اختیار دوستانی که از شیعیان عراق و لبنان و… داشت میگذاشت تا آنها هم بخوانند.
سال ۸۶ بود که یکبار در تهران به من گفت مدتی است به جلسات هفتگی در منزل حاج حسین شریعتمداری میرود و از ایشان استفاده میکند. از من هم دعوت کرد که با او بروم ولی من آن روزها در تهران درگیر کلاسهای دوره دکترا و پایاننامه شده بودم و توفیق پیدا نمیکردم شرکت کنم. محمودرضا بشدت به آقای شریعتمداری علاقمند شده بود و یادم هست که مرتب از سادگی اتاقی که جلسات در آن تشکیل میشد و وسعت مطالعه و بخصوص از زبان برانی که دارند، میگفت.
محمودرضا اطلاعات سیاسیاش به روز بود. خبر یا تحلیلی را هم که میخواند به دیگران انتقال میداد.
یکی از همسنگرهایش میگفت محمودرضا وقتی از مسائل سیاسی حرف میزد من حرفهایش را یادم نگه میداشتم و همان شب آن مطالب را در پایگاه برای بچههای بسیج تکرار میکردم...
🎙نقل از برادر شهید
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹دعایِکمیل🤲🏻
اوایل دهه هفتاد وقتی تازه به محل آمده بودیم، پنجشنبه شبها یک دستگاه اتوبوس میآمد جلوی مسجد، نمازگزارها را سوار میکرد میبرد مسجدجامع، برای دعای کمیل. راه دوری بود؛ از این سر شهر تا آن سر شهر. من بیشتر وقتها «درس دارم» را بهانه میکردم و توفیق پیدا نمیکردم شرکت کنم ولی محمودرضا هر هفته میرفت. یادم هست بار اولی که رفت و بعد از دعا به خانه برگشت، گریه کرده بود. پرسیدم: چطور بود؟! گفت: «حیف است آدم این دعا را بخواند بدون اینکه بداند دارد چه میگوید.»
این حرفش از همان شب توی گوشم است و هیچوقت یادم نرفته. هر وقت دعای کمیل میخوانم یا صدای خوانده شدنش به گوشم میخورد، محمودرضا میآید جلوی چشمم...
🎙(نقل از برادر شهید)
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹خاطرهای از مراسم ازدواج 🌿
نزدیک مراسم عقد محمودرضا بود که یک روز آمد و گفت: «من کت و شلوار برای مجلس عقد نخریده ام» من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده عروس باید برایت بخرند... خلاصه با هم برای خرید رفتیم. محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش هم حال و هوای همیشگی را داشت، اصلا حواسش به خرید نبود و دقت نمی کرد در عوض من مدام می گفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ... هیچ وقت فراموش نمی کنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: «خیلی سخت نگیر، شاید امام زمان(عجل الله) امشب ظهور کردند و عروسی ما به تعویق افتاد...
یعنی گویا تمام لحظات زندگی ؛ منتظر یک اتفاق مهم بود ...❗️
#شھیدمدافعِحرممحمودرضابیضایـے 🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
خاطرم هست زمانی که بحث رعایت بعضی نکات در مجالس عزاداری و هیئات پیش آمد ؛ مثل برهنه نشدن برای سینه زنی که مقام معظم رهبری در این باره نکاتی را فرمودند و توصیه هایی داشتند، شهید برای متقاعد کردن دوستان به آنها گفت:
«فرض کنید امام زمان(عجل الله) اینجا حضور داشته باشند آیا شما مقابل ایشان هم همینطور عزاداری می کنید؟»
و به همین بسنده کرد ،اصلا بحث نمی کرد🖐🏼
این یعنی، جزئی ترین مسائل زندگیِ شهید بیضایی با انتظار و توجه به نظارت امام عصر(عجل الله) عجین بود؛ ولی هیچ وقت (تاکید می کنم) هیچ وقت به کسی نشان نمی داد که مثلا من منتظر امام زمان(عجل الله) هستم و فلان و بهمان ... دنبال نشان دادن نبود بلکه رفتارش این انتظار را فریاد می کشید...
🎙(نقل از دوست شهید)
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
♥️علاقه و عشق وصف ناشدنی محمودرضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام ! روحیه خاصی را در وی بوجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه روزی داشت...
همواره مطالعه دینی و سیاسی داشت و به اخبار و وقایع داخلی و خارجی بخصوص تحولات جهان اسلام اشراف داشت و این وقایع را تحلیل میکرد... تعصب آگاهانه و وافری به انقلاب اسلامی، رهبری و نظام داشت ...🇮🇷!
#شھیدمدافعِحرممحمودرضابیضایـے 🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
دستخطِشهیدرویِدیوار✍🏻
بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد♥️🌸٫
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
وصیت نامه شهید به همسرش📝
👌🏼واضحتر بگویم؛ نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور است و من و تو دقیقاً در نقطهای ایستادهایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید به سرانجام برسانیمش با هم تا بار دیگر شاهد مظلومیت و غربت فرزندان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) نباشیم.
اگر بدانی صبرت چقدر در این زمان حساس در حفظ و صیانت از حریم آلالله قیمت دارد، لحظه به لحظه آنرا قدر میشماری .
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🎥زیباترین فیلمی که از محمودرضا دیدهام مربوط به حمایتش از یک پسر نوجوان تکفیری است که به اسارت نیروهای مجاهد سوری درآمده بود. این پسر که سن و سال کمی دارد و حسابی ترسیده است تیربارچی تکفیریها بود.
همرزمان محمودرضا بعدها برایم تعریف کردند که همین نوجوان دقایقی قبل از اسارتش تلفات زیادی از مجاهدان سوری گرفته بود. به همین دلیل همرزمان محمودرضا بهشدت عصبانی بودند و میخواستند به او آسیب برسانند.»
در مدارا مرید مولایش امام علی(ع) بود: «محمودرضا به زبان عربی تسلط داشت. هرگاه اسیری را میگرفتند جلو میدوید و فریاد میزد تا همه بشنوند. بلند میگفت: ما شیعه علی(ع) هستیم و تو در امان ما هستی.
آن روز هم این مرام را تکرار کرد. در فیلم میبینیم مقابل پسر سوری میایستد و از او دفاع میکند تا در اسارت آسیبی به او نرسد. چنین روحیهای تنها از مرید واقعی حضرت مولا برمیآید. وقتی این صحنهها را از محمودرضا میبینم احساس حقارت میکنم و میدانم ریشه این رفتارهای او از چشمه مراقبههای طولانیمدتی که کرد آب میخورد.»
🎙(نقل از برادر شهید)
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 برخورد شهید مدافع حرم محمود رضا بیضایی با "اسیر داعشی"
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 جود و سخاوت امام جواد علیهالسلام
#سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙 #استاد_عالی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
شھادت مرگـ انسانهای زیرڪ و هوشیار است کھ نمیگذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل چیزی عایدشان نشود .♥!
#رهبرانقلاب🌿
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴در مدیریت جنگ چریکی، شهید محمودرضا بیضایی بود که توانست با هوش بالا و خلاقیت خدادادی در نحوه مدیریت جنگ ابتکارات ویژهای بروز دهد، از جمله راه اندازی آموزش های تخصصی. وجود سرداران بی نظیر مثل شهید بیضایی و حاج حیدر و دیگر عزیزان بود که در آن روزهای حساس غربت و محرومیت، توانستند با به کارگیری از کمترین امکانات، بهترین بهره برداری را در پیروزی های محور مقاومت داشته باشد.
🔻 به دلیل لیاقت و استعداد ذاتیاش توانست در بسیاری از زمینهها رشد کند و مسئولیتهای بزرگی از جمله فرماندهی نیروهای عملکننده در عملیات های متعددی را تقبل کند. او در اوایل رویارویی و نبرد با تکفیری ها نیز کاملاً آمادگی عملیات های متعدد کوچک و محدود چریکی را داشت. یکی از عملیات ها موفق و مورد تمجید فرماندهی قرارگاه، کمین های شبانه با تله های انفجاری بود که با همکاری مجاهد ابوکوثر، فرمانده گردان های حیدریون انجام می شد.
🔷شهید بیضایی یکی از شجاعترین فرماندهان در آن زمان(سال آغازین جنگ در سوریه) بود. او فرمانده عملیاتی تیپ حیدریون در منطقه غوطه شرقی دمشق و معاون هماهنگ کننده با گردان های حزب الله در منطقه عملیاتی زینبیه بود. شهیدی که دست راست فرماندهی منطقه دمشق یعنی مهمترین و حساس ترین منطقه عملیاتی در کل سوریه، ستون و پایه اصلی فعالیت محور مقاومت در این منطقه بود.
اگر شکستی متوجه این محور می شد، کل مقاومت ضربه سنگینی می خورد و جبران آن بسیار سخت و دشوار می شد چرا که امکانات دشمن مورد حمایت آمریکا و عربستان خیلی بیشتر و بهتر از محور مقاومت بود و انتقال امکانات بسیار سخت بود. چون که فرودگاه در محاصره دشمن و پروازها فقط نصف شب آن هم در هر فرصتی که مناسب بود با ریسک بسیار بالا صورت می گرفت. شاید در 10 یا 20 روز فقط یکبار فرصت پرواز پیش می آمد و این امر کار را برای نیروهای جبهه مقاومت اسلامی سخت و سخت تر می کرد...
🎙(نقل از همرزم شهید)
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸شهید بیضایی در بحث آموزش تاکتیک عملیات و اطلاعات و شناسایی و تخریب، شب و روز و خواب و خوراک نداشت چرا که باید همیشه به خط مقدم سرکشی می کرد و کم و کسری، اشکالات پدافندی و نحوه گسترش نیروها را ارزیابی می کرد و برای رفع اشکالات هماهنگی های لازم را انجام می داد. شهید بیضایی فرمانده ای واقعا گمنام و مظلوم بود ...💔٫
🎙(نقل از همرزم شهید)
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
داشتیم با هم یکی از عکس های خودش را می دیدیم که توی آن با سلاح ؛ بالا سر تعدادی از جنازه های تکفیری ها ایستاده بود. درباره این عکس و درگیری اش با تکفیریها توضیح میداد که پرسیدم: "این جریان تکفیری را چه کسی حمایت میکند؟"
🔸گفت: "توی جیبهایشان از ریال سعودی و لیر ترکیه بگیر تا دلار آمریکایی پیدا میشود."
در زمانی که هنوز صحبتی از نقش ترکیه در بحران سوریه و حمایت این کشور از تروریستها در رسانهها بر سر زبانها نبود، محمودرضا ترکیه را دست خائن میدانست. برای اثبات حرفش یک بار عکسی نشانم داد که خودش در یکی از مقرهای جبهه النصره گرفته بود. عکس پنجره ای بود که برای پوشاندنش از پرچم کشور ترکیه استفاده کرده بودند .
🎙(نقل از برادر شهید)
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
یکبار گفت: «بنظر من این دست خداست که ظاهر شده و این دیکتاتورها را که حکومتشان مانع ظهور است یکی یکی از سر راه بر میدارد تا مسیر باز شود»
🔻این را که میگفت انگشتهایش را به حالتی که انگار میخواهد یک چیزی را با ضربه انگشت وسطش شوت کند در آورد و ضربهای به روی فرمان ماشین زد.
بعنوان کسی که ساعتها به حرفهایش در مورد تحولات اخیر منطقه گوش داده بودم، به یقین میگویم که حکومت جهانی امام عصر (عجل الله)🌺 و مبارزه مسلمانان برای آن، اصلیترین آرمانش بود ...🖐🏻
به قلم دکتر احمد رضا بیضائی {برادر شهید }✍🏻
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
♥️محمودرضا از شیعیان کشورهای لبنان، عراق، سوریه، یمن و… رفیق داشت و گاهی در موردشان چیزهایی میگفت.
یکبار پرسیدم: در میان مدافعان حرم، شیعههای لبنان بهترند یا عراق؟ گفت:
شیعههای لبنان مطیع و ولایت پذیرند ولی شیعههای عراق دچار دستهبندی و تشتت هستند اما در جنگیدن و شجاعت بینظیرند؛👌🏻
دلشان هم خیلی با اهل بیت(ع) است طوریکه تا پیششان نام «حسین» و «زینب» و… را میبری طاقتشان را از دست میدهند. گفتم شیعههای ایران کجا هستند؟
گفت: شیعههای ایران هیچ جای دنیا پیدا نمیشوند !...
#شھیدمدافعِحرممحمورضابیضایـے 🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸روا نمیدید برای پاسداری حقوق بگیرد👌🏼💔
«تازه بچهدار شده بودند. گفتم میخواهی چه کنی؟ حقوق ناچیز پاسداری کفاف شمارا میدهد؟ گفتم محمود رضا تابهحال دو نفر بودید یکجوری سر میکردید از حالا به بعد چه میکنید. سربهزیر انداخت. لبخند روی لبهایش خشک شد. جوابی که داد هنوز بعد چند سال شرمزدهام میکند. گفت راستش من مدتی است دنبال یک شغل میگردم که دیگر حقوق پاسداری را به خانه نیاورم. برای خودش روا نمیدید که با حقوق پاسداری زندگیاش را بچرخاند. این را وظیفه ذاتیاش میدانست و از اینکه برای پاسدار بودنش حقوق میگرفت شرمگین بود
#شهیدمدافعحرممحمودرضابیضایی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR