eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
6.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/joinchat/876019840C60f081def8
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻خاطره محسن برادر شهید اوایل دهه هفتاد، وقتی مسعود سه، چهار ساله بود رفته بودیم مشهد زیارت امام رضا علیه السلام یه روز با پدرم و مسعود رفتیم از موزه حرم دیدن کنیم... سرگرم بازدید از موزه بودیم، حواسمون به مسعود نبود... . یکدفعه متوجه شدیم مسعود نیست، گم شده😬 با پدرم خیلی نگران بودیم داخل موزه رو گشتیم پیداش نکردیم، رفتیم بیرون شروع کردیم گشتن... . من که حسابی از گم شدنش ناراحت بودم، توی دفتر خدام پیداش کردم 😍 . دیدم خیلی خوشحال برای خودش توی دفتر خدام نشسته!!! 🤔، . به خادم های حرم امام رضا(ع) گفته بود:« پدر و مادرم گم شدن، پیداشون کنید.🤗» . مسعود از کودکی شجاع و نترس بود... . 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
📎 محسن،برادرشهید: به‌نظرم‌بازیگوشی‌های‌مسعود✨ هم‌برکت‌داشت😅 باپسرعموهایم‌منزل‌بابابزرگم‌بودیم.مسعود✨ وپسرعمویم‌توی‌یکسطل‌آب،کف‌درست‌می‌کردند ومی‌ریختندروی‌شیشه‌عقب‌ماشین‌بعدهم‌با‌کف‌ها،‌ردی‌درست‌ کرده‌بودندوخطی‌به‌سمت‌خانه‌یکی‌ازهمسایه‌هاکشیده‌بودند. طوری‌که‌تصورکنندکارهمسایه‌بوده‌است😄 عمویم‌تعریف‌می‌کردکه:«صاحب‌ماشین‌آمدوگفت‌ردش‌رادنبال‌کردندو رفته‌سراغ‌همسایه‌روبرویی🏨 ،کاربالاگرفت😨وزنگ‌زدندپلیس 🚔 آمد.»کاشف‌به‌عمل‌آمدکه‌آنجامرکزفسادبوده💢واین‌بازیگوشی مسعود✨باعث‌شدتاآنجاتوسط‌پلیس‌کشف‌شود.صاحب‌آنجامتحیربود😥 که‌اصلاازکجا‌خورده‌است😅عموی‌من‌گفته‌بود:«اینهاکف‌زدند شیشه‌ماشین‌رابدزدند😄 .»این‌بازی‌کودکانه‌باعث‌شدچنین‌مرکزی‌جمع شود.☺🌹 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
📎 همرزم‌شهید: حيف...😞 حيف كه نميدونستم اين آخرين نگاه مسعود هست...😔 حيف كه نميدونستم چرا مسعود از ما و از دنيا روي پوشانده...💔 حيف كه نميدونستم اين آخرين ديدار ماست...😭 درك نكردم اين چشمان پر شور و شوق را كه به چه حقيقتي دست پيدا كرده اند.☘ چند روز بعد از شهادت مسعود و يارانش، فرماندمون از ظهر روز شهادت مسعود تعريف ميكرد ، اي که سالها مسعود رو بزرگ كرده بود: بعد از فتح شهر الحاضر، همه خوشحال بودن😍بچه ها سيستم صوت مسجد جامع الحاضر رو راه انداختند و اذان شيعه رو تو تمام دشت پخش كردن همه شاد بودن از پيروزي 😍 اما رو ديدم كه و و عجيبي درونش بود،انگار یه جور ديگه اي شاد بود ، انگار از چيز ديگه اي جز فتح شهر هم خوشحال بود...🤔 با موتور تو خيابونهاي شهر ميگشت و بود ...💔 چه كنيم كه درك ما از اين دنيا و راز آسمان ها خيلي ناقص هست . چند ساعت بعد، تو ورودي شهر العيس، وقتي بچه ها مثل گلبرگ هاي گل سرخ پر پر شدن و روي زمين افتادند😭علت اون رو درك كردم. اين عكس... آخرين عكس شهيد مسعود عسگري هست. بعد از فتح الحاضر و ...💔 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
۲۲ بهمن سال ۱۳۹۳ در حال آماده شدن برای پرش با چتر 🎙خاطره دوست شهید 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴سال ۹۳ بود  و تعدادی از بچه‌ها برای پرش نمایشگاه بین‌المللی ایرشو کیش انتخاب شدن که توی اون تعداد ، من و مسعود هم بودیم خلاصه این مقدمه ای برای اصل مطلب که ما سال ۹۳ رفتیم نمایشگاه ۴ روز اونجا بودیم . 🔸 روز اول پرش کنسل شد ولی سه روز دیگه هر روز یک پرش برای مردم انجام دادیم و برگشتیم تهران . گذشت تا #۲۲_بهمن . 🔹هر سال قبل از پرش تمرین اجرا میشه که یه سری به عنوان نفرات اصلی و یه سری به عنوان نفرات رزرو انتخاب میشن بعد تمرین انجام میدن واسه روز مراسم اصلی روز مراسم اصلی که میشه کسایی که خوب پریده باشن انتخاب میشن . روز تمرین بود ،گفتن که نفرات اصلی برن سوار وسیله بشن همیشه همین نفرات اصلی اولین سری بالا میرن بعد نفرات رزرو اولویت دوم یعنی اگر پرش ادامه پیدا کنه رزرو تمرین می پره . من و مسعود اومدیم بریم بالا که بپریم . استاد لطفی که استاد جفتمونه جلومو گرفت گفت شما دوتا نرید چون شما دوتا تو نمایشگاه کیش بودید بذارید این موقعیت و این فرصت به نفراتی که نبودن برسه ما هم گفتیم چشم . وایسادیم عقب نفرات اصلی رفتن بالا پریدن و خلاصه موقع فرود هرکی یه جا فرود امد . شاید بگم تنها کسایی که روی هدف نزدیک نشستن ۲ یا ۳ نفر از  ۱۵ نفر بود و بقیه با فاصله ۲۰۰ يا ۳۰۰ متر نشستن.. . این مسئله که داخل هدف بشینی خیلی مهمه چون روز مراسم باید داخل یک حلقه که تشکیل میدن داخل میدون بشینی . بعد نوبت ما رزروا شد و رفتیم بالا بپریم یادمه هشت نفر همزمان تو نقطه ای که باید فرود میومدیم باهم نشستیم . باز من و مسعود بین اون هشت نفر بودیم. همون جا وقتی نشستیم استاد لطفی داد زد از کنار زمین گفت جای رزرو اصلی عوض شد . خلاصه این شد که من و مسعود اون سال انتخاب شدیم واسه ۲۲ بهمن و با هم رفتیم پریدیمو اولین پرش ما  تو ۲۲ بهمن شد.. از اون سال به بعدم من قسمتم شده هر سال تا همین بیست و دو بهمن که گذشت اسمم هست و میرم و واقعاً هر سال یاد مسعود هستیم یعنی چه قبل از پرش و چه موقع پرش همیشه یاد می کنیم مسعودو بچه ها برای شادی روحش ذکر صلواتی میگیرن ۲۲ بهمن🌱 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هميشه و همه جا گفتم اگه از مسعود خوب ميگيم يا خوب ميشنويم اين از ذات و حقيقت درونی مسعوده نه بخواييم ازش بت بسازيم يا خدای ناكرده خلافش رو تعريف كنيم يا مثلا بگيم الان كه شهيد شده عزيز شده همه هم شوخياشو ديدن و هم خلوص و خلوت كردناشو . بخدا قسم اگه بچه ها فقط از شوخياش ميگن فقط واسه اينه كه اون شوخيا و خنده ها و نشاط و سرزنده بودن يادمون مونده با مسعود بودن و خنديدن يه مطلوبيت بوده كه هيچ وقت از ياد آدم نميره . اشك های تو روضه و هزار تا كار خير و اخلاق خوب و پسنديده رو هم نميشه نگفت اما اينا تو همه ی شهدا مشتركه مثلا شهيد نماز اول وقت ميخوند!!!! خب اگه نميخوند و اهميت نميداد كه شهيد نميشد!!! . مسعود رو اخلاق خوب اخلاق خوب اخلاق خوب از بقيه متمايزش ميكرد . ديگه مثل مسعود نمياد بخدا قسم جاش كه پر نميشه هيچ شبيه ش هم پيدا نميشه 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR