eitaa logo
سبک شهدا
1.4هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
66 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ کارهای فرهنگی‌وجهادی: @sabkeshohada2 <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید همت: این انقلاب بانهایت اقتدار وتوان به انقلاب جهانی امام زمان عج اتصال پیدا می کند . شک نباید کرد که وعده شهیدان که بهترین وعزیز ترین انسان ها نزد خداوند هستند و از عزت وآبروی بسیار بالایی نزد خدای عالم برخوردار می باشند ،حتما محقق خواهد شد ان شاالله. اللهم عجل لولیک الفرج قاسم @sabkeshohada @sabkeshohada
توصیه شهید حججی به برادران وطنمان ایران همه مردان امت رسول الله می خواهم که فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید، همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین(ع) را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهدا درس بگیرید. خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است. همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه شما ختم به خیر می شود. راه امام حسین را رفتند و حسینی شدند @sabkeshohada @sabkeshohada
🥀شهادتت مبارک رفیق دستمون بگیر🥀 🍃و زمانی که همه ی وجودت را او فرا میگیرد ؛ دیگر چیزی تحت فرمان تو نیست و تمامِ تمامت را وقفش میکنی. همان زمانی که رضای او برایت میشود همه چیز و تو جان میشوی برایش. 🍃آن چشم ها... همان هایی که سحر ها با مژه هایش در خانه ی را جارو میزد و هر چه که پاک تر میشد بارانی تر میشد.چشم هایی که خدا ماهرانه خلق کرده بود و عشق به حسینش را از همان اول در آن ها نهاد♥️ 🍃گویا تو همان ای هستی که خدا تمام وقتش را صرف خلق کردنش نمود و در اخر مَلِکی را به زمین فرستاد تا با نگاهش رنگ ببخشد ظلمت زده ی ما زمینیان را😍 🍃 ؛سردار خیبر ؛ میدانیم گرد چشم هایمان را از دیدن شما محروم کرده اما شما را به همان های سحرگاهیتان ؛ دل هایمان را حسینی کنید🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱٢ فرودین ۱٣٣۴ 📅تاریخ شهادت : ۱٧ اسفند ۱٣۶٢ 📅تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣٩٩ 🥀مزار شهید : شهر رضا _درجوار امام زاده شاهرضا ' 🍃اَللّٰهُـمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّدٍ‌و آل‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُـم 🍃 برای شادی روح شهدا 🌷 @sabkeshohada @sabkeshohada
بسم رب شهدا و الصدیقین پانزدهمین یادواره جستجوگران نور شهدای تفحص لشگر ۲۷ محمد رسول الله تهران بر گزار می‌گردد زمان : روز جمعه ۲۲ اسفند ماه ۹۹ همراه با اقامه نماز مغرب و عشا مکان :میدان سپاه ، پادگان حضرت ولیعصر (عج) حسینیه فاطمه زهرا (س)سالن شهید رشادی سپاه تهران مراسم با حضور خانوادهای معظم شهدا و ایثارگران با در نظر گرفتن تمام پروتکل های بهداشتی @sabkeshohada @sabkeshohada
💢جواب قاطع فرزند شهید ناجا، وقتی از او سوال شد: چرا مشکی نپوشیدی؟!! https://b2n.ir/g07622 @sabkeshohada @sabkeshohada
*باحال ترین لطیفه دنیا* ​ خیلی قشنگه...😂😂😂 سؤال و جواب در كلاس درس.😃 استاد: به نظر شما چرا حضرت محمد(ص)، دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد!😟 استاد: بله آفرين! ميخواستم از شما بپرسم که چرا حضرت محمد…😊 دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد!😄 استاد: ان شاء الله! 😕 به نظر شما چرا حضرت محمد… دانشجوها : اللهم صل علي محمد و آل محمد!😆😆😆 استاد: لا اله الا الله! چرا آن حضرت…😐 دانشجوها : کدام حضرت؟ استاد: حضرت محمد!😊 دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد...!!!! 😆😆😆😆😆😆😆😆 حال كردين؟؟؟ اصلأ حواستون بود؟4 تا صلوات فرستادین؟؟ ثواب این صلوات ها رو تقدیم نمیکنید به آقا ؟؟ @sabkeshohada @sabkeshohada
بسم الله
سلام امام زمانم(عج)✋🏻🌱
✍ خواهرم، این انگشتان باید سالها بر سر فرزندم کشیده می شد تا بزرگ شود و در پیری عصای دستم باشد. 🔆من به این امید فرزندم را از نوازش این انگشتان محروم کردم که تو با انگشتانت چادرت را سفت سفت بگیری... @sabkeshohada @sabkeshohada
چجوری نماز صبحمون قضا نشه؟! چند تا تنبیه در نظر بگیری مطمئن باش نماز صبح بیدار میشی در ضمن ؟ شبا هم زود بخواب اگه جغد باشی🦉معلومه بیدار نمیشی در کل هر کاری میدونی درسته بکن تا نماز صبح✨ بیدار بشی و اول وقت بخونی🌿... حتی شده صد تا زنگ بذار تا بیدار بشی⏰... اگه واقعا بخوای موفق میشی ولی اگه خواستنت آبدوغ خیاری باشه نمیتونی... بهونه نیار چون خودم عمل کردم و نتیجه گرفتم هر کی بخواد راهشو پیدا میکنه‌ اگرم نخوای بهونشو پیدا میکنی برای با خدا شدن باید تلاش کنی نابرده رنج گنج میسر نمیشود :) خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش @sabkeshohada @sabkeshohada
شڪ نکن شهیـد بعدے تویے اگر ... @sabkeshohada @sabkeshohada
شڪ نکن شهیـد بعدے تویے اگر ... @sabkeshohada @sabkeshohada
🥀شهادتت مبارک رفیق دستمون بگیر🥀 🍃و زمانی که همه ی وجودت را او فرا میگیرد ؛ دیگر چیزی تحت فرمان تو نیست و تمامِ تمامت را وقفش میکنی. همان زمانی که رضای او برایت میشود همه چیز و تو جان میشوی برایش. 🍃آن چشم ها... همان هایی که سحر ها با مژه هایش در خانه ی را جارو میزد و هر چه که پاک تر میشد بارانی تر میشد.چشم هایی که خدا ماهرانه خلق کرده بود و عشق به حسینش را از همان اول در آن ها نها 🍃گویا تو همان ای هستی که خدا تمام وقتش را صرف خلق کردنش نمود و در اخر مَلِکی را به زمین فرستاد تا با نگاهش رنگ ببخشد ظلمت زده ی ما زمینیان را 🍃 ؛سردار خیبر ؛ میدانیم گرد چشم هایمان را از دیدن شما محروم کرده اما شما را به همان های سحرگاهیتان ؛ دل هایمان را حسینی کنید🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱٢ فرودین ۱٣٣۴ 📅تاریخ شهادت : ۱٧ اسفند ۱٣۶٢ 📅تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣٩٩ 🥀مزار شهید : شهر رضا _درجوار امام زاده شاهرضا ' 🍃اَللّٰهُـمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّدٍ‌و آل‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُـم 🍃 برای شادی روح شهدا 🌷 @sabkeshohada @sabkeshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک شهدا
مشهد مقدس🕊
کربلایی پاپ فرانسیس شهد شیرین زیارت بر شما گوارا باد 😂 @sabkeshohada @sabkeshohada
🔹در خانه‌ای که مستاجر بودیم، همیشه با «یاالله» وارد خانه می‌شد. به این جزئیات کوچک همیشه توجه داشت. نگران بود که دخترهای صاحب‌خانه در راه‌پله باشند و معذب بشوند. از دم در تا داخل خانه «یاالله» می‌گفت. آنقدر سربه‌زیر و متین بود که صاحب‌خانه‌مان از وجود ما در خانه‌اش خیلی رضایت داشت و احساس آرامشی و راحتی می‌کرد.به خانه پدری من هم که می‌رفتیم همینطور رفتار می‌کرد. با این نجابت در رفتارش به خانواده‌ام احترام می‌گذاشت. @sabkeshohada @sabkeshohada
🏡شب که دیر می اومد خونه؛ در نمی زد،❌ از روی دیوار می پرید تو حیاط ☘️و تا اذان صبح صبر می کرد. بعد به شیشه می زد و همه را برای نماز صبح بیدار مےڪرد.✨ 🌹بعد از شهادتــش مادرم هر شبــــ با صداے برخورد باد🌬 به شیشه می گفت: ابراهیم اومد...🌱 کمیل @sabkeshohada @sabkeshohada
🍃مــــــــــن‌ نتــــــوانستم آنطوری ڪہ‌ مـےخـــــواستم بـــــہ‌اسلـام‌ خدمـتــــــــــ ڪنم ، 🌿 شـــــما از امــــــام‌ پـــــيروی ڪنيد و بـــــہ‌ نظام‌ مـــــقدس‌ جـــــمهوری اســـــلامـے خدمـتــــــــــ نمــــــــــــاييد ..   🌷 @sabkeshohada @sabkeshohada
~🕊 🌿💌 راه‌ را‌ ڪه انتخاب ‌ڪردی، دیگر مال‌ خودت نیستی! اگر ‌قرار‌ است درد‌ بڪشے، بِڪش! ولے آهُ ناله نڪݩ! اگر آهُ ناله ڪردی، متعلق به دَردی! نَه راه... ♥️🕊 @Sabkeshohada @Sabkeshohada
💐 تهران و خوزستان میزبان پیکرهای مطهر ۴ شهید گمنام دفاع مقدس 💠 همزمان با سالروز شهادت حضرت امام موسی بن جعفر(ع) پیکرهای مطهر ۴ شهید دوران دفاع مقدس در ۴ نقطه از استان‌های تهران و خوزستان تشییع و به خاک سپرده خواهد شد (این تشییع‌ها بدلیل رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی، در مناطق قرمز و نارنجی بدون حضور جمعیت برگزار خواهد شد) ✳️ اطلاعات تکمیلی در سایت تفحص شهدا 👇 http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/2904 @sabkeshohada @sabkeshohada
سلام ازدوستان کسی میتونه تاپس فرداجزء۲۷قرآن روبخونه؟
♦️ السّلامُ عَلیکَ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَيُّهَا الْكاظِمُ ▪️آن زمانی که دل مهیا شد دفتر غم مقابلم وا شد... ▪️تا که آن را ورق زدم دیدم نهمین صفحه نام موسی شد... ▪️حضرت کاظم از عنایت خویش نظری کرد و سینه غوغا شد... 🏴 را به محضر مولایمان حضرت بقیة الله الاعظم و شیعیان جهان تسلیت عرض میکنیم.🥀
💢 شهادت سرباز اصلاندوزی در حراست از مرزهای شمال غرب کشور 🔹سرباز اهل اصلاندوزمغان در حین حراست از مرزهای شمال غربی کشور در آذربایجان غربی به درجه رفیع شهادت نائل گردید. 🔹این شهید والامقام در حین انجام ماموریت مرزبانی و حراست از خاک پاک وطن در شمال غرب کشور در هنگ مرزی آذربایجان غربی به شدت مجروح شده و بعد از چند روز تحمل درد و‌ رنج ساعاتی پیش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🔹زمان تشییع پیکر پاک این سرباز شهید مدافع وطن در اصلاندوز متعاقباً اعلام خواهد شد. @sabkeshohada @sabkeshohada
سبک شهدا
#دختر_شینا #قسمت_شانزدهم فصل چهارم روزها پشت سر هم می آمدند و می رفتند. گاهی صمد تندتند به سراغم می
مادرم پشت سر هم می گفت: «قدم! زود باش. صدایش کن.» به ناچار صدازدم: «آقا... آقا... آقا...» خودم لرزش صدایم را می شنیدم. از خجالت تمام بدنم یخ کرده بود. جوابی نشنیدم. ناچار دوباره طناب را کشیدم و فریاد زدم: «آقا... آقا... آقا صمد!» قلبم تالاپ تلوپ می کرد و نفسم بند آمده بود. صمد که صدایم را شنیده بود، از وسط دریچه خم شد توی اتاق. صورتش را دیدم. با تعجب داشت نگاهم می کرد. تصویر آن نگاه و آن چهرة مهربان تپش قلبم را بیشتر کرد. اشاره کردم به بقچه. خندید و با شادی بقچه را بالا کشید. دوستان صمد روی پشت بام دست می زدند و پا می کوبیدند. بعد هم پایین آمدند و رفتند توی آن یکی اتاق که مردها نشسته بودند. بعد از شام، خانواده ها دربارة مراسم عقد و عروسی صحبت کردند. فردای آن روز مادر صمد به خانة ما آمد و ما را برای ناهار دعوت کرد. مادرم مرا صدا کرد و گفت: «قدم جان! برو و به خواهرها و زن داداش هایت بگو فردا  گلین خانم همه شان را دعوت کرده.» چادرم را سرکردم و به طرف خانة خواهرم راه افتادم. سر کوچه صمد را دیدم. یک سبد روی دوشش بود. تا من را دید، انگار دنیا را به او داده باشند، خندید و ایستاد و سبد را زمین گذاشت و گفت: «سلام.» برای اولین بار جواب سلامش را دادم؛ اما انگار گناه بزرگی انجام داده بودم، تمام تنم می لرزید. مثل همیشه پا گذاشتم به فرار. خواهرم توی حیاط بود. پیغام را به او دادم و گفتم: «به خواهرها و زن داداش ها هم بگو.» بعد دو تا پا داشتم و دو تا هم قرض کردم و دویدم. می دانستم صمد الان توی کوچه ها دنبالم می گردد. می خواستم تا پیدایم نکرده، یک جوری گم و گور شوم. بین راه دایی ام را دیدم. اشاره کردم نگه دارد. بنده خدا ایستاد و گفت: «چی شده قدم؟! چرا رنگت پریده؟!» گفتم: «چیزی نیست. عجله دارم، می خواهم بروم خانه.» دایی خم شد و در ماشین را باز کرد و گفت: «پس بیا برسانمت.» از خدا خواسته ام شد و سوار شدم. از پیچ کوچه که گذشتیم، از توی آینة بغل ماشین، صمد را دیدم که سر کوچه ایستاده و با تعجب به ما نگاه می کرد. مهمان بازی های بین دو خانواده شروع شده بود. چند ماه بعد، پدرم گوسفندی خرید. نذری داشت که می خواست ادا کند. مادرم خانواده صمد را هم دعوت کرد. صبح زود سوار مینی بوسی شدیم، که پدرم کرایه کرده بود، گوسفند را توی صندوق عقب مینی بوس گذاشتیم تا برویم امامزاده ای که کمی دورتر، بالای کوه بود. ماشین به کندی از سینه کش کوه بالا می رفت. راننده گفت: «ماشین نمی کشد. بهتر است چند نفر پیاده شوند.» من و خواهرها و زن برادر هایم پیاده شدیم. صمد هم پشت سر ما دوید. خیلی دوست داشت در این فرصت با من حرف بزند، اما من یا جلو می افتادم و یا می رفتم وسط خواهرهایم می ایستادم و با زن برادرهایم صحبت می کردم. آه از نهاد صمد درآمده بود. @sabkeshohada @sabkeshohada ♦️ انتشار این مطلب بدون منبع حرام است♦️