eitaa logo
سبک شهدا
1.4هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
66 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ کارهای فرهنگی‌وجهادی: @sabkeshohada2 <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌گویند کربلا قصه‌ای بیش نیست؛ باشد حرف، حرفِ شما اما من قهرمان این داستان را عاشقانه دوست دارم! ♥️ @sabkeShohada
در کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد، موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد می شد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرا(س) و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد؛ تیر خورده بود توی شش و سینه اش و خس‌خس می‌کرد و و می‌گفت... بهم گفت آب داری؟ گفتم نه، گفت: پس جیب خشاب رو باز کن داره رو سینه‌ام سنگینی میکنه جیب خشاب رو باز کردم شروع کرد به شهادتین گفتن، گفتم شیخ مجید من میرم کمک بیارم ببرمت، گفت نمی‌خواد و لحظاتی بعد شهید شد پیکر مطهرش هم همونجا موند... قسمتی از وصیت شهید حجت الاسلام مجید سلمانیان " اگر خواستید نذر کنید فقط گناه نکنید مثلاً بگید نذر می کنم یه روز گناه نمی‌کنم هدیه به حضرت از طرف مجید، یعنی از طرف من این رو انجام بدید..."🌸 @sabkeShohada شهید مدافع‌ حرم مجید سلمانیان🌹 @sabkeShohada
شب جمعست .. هوایت نکنم میمیرم♥️ ✋🏻
سبک شهدا
کتاب ‌ ‌ {ماجرای عجیب یک جشن تولد} به چاپ رسید🚀 🥀(روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد
📖 . . . یک هفته مانده به تاریخ عقد خیلی زود میروند شبکه بهداشت ورامین برای انجام آزمایشات قبل ازدواج💍 شوهر عمه مهدی کارمند شبکه بهداشت است بخاطر همین میتوانند یکروزه جواب آزمایش را بگیرند. . مراسم بله برون توی خونه حسن آقا (پدرخانم شهید) برگزار میشود. حیاط خانه را برای آقایان فرش میکنند و پذیرایی را برای خانمها در نظر میگیرند؛ مهمان ها حدود پنجاه_شصت نفری میشوند... خانواده مهدی خرید عروس را توی چند طَبَق میگذارند و به خانه حسن آقا میروند، در کنار وسایل عروس چند سربند 🚩 میگذارند . . https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc ،عاشقترازدختر
تشنه‌ی‌آب فرات َم ای اجل مهلت بده ! تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلاااآااا !
🔸ﭘﺎﺵ اﺯ ﻛﻮﺩﻛﻲ ﻣﺸﻜﻞ ﺩاﺷﺖ..... ﺷﺐ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ چشم هاش از گریه سرخ شده بود. گفتم چی شده سید؟ گفت حتما تو هم فکر می کنی, با این پای لنگم نمی تونم بیام تو عملیات... 🔹اما من با همین پا,توی تمام آموزش ها, پا به پای بچه ها اومدم که بگم با یه پای علیل هم می شه از کشور دفاع کرد و. ﻣﻂﻤﺌﻦم اگر شهید شدم, جدم امام حسین به خاطر این پا ردم نمیکنه! 🔸ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ فرمانده را راضی کرد.همون شب با ذکر ع شهید شد! @sabkeshohada @sabkeshohada
🔰 اول ... 🦋در دوران دفاع مقدس و جبهه، میان بچه‌ها عادت بود که مکالمات تلفنی📞 را با کلمه ی "اَلو" پاسخ ندهند. معمولاً همه‌ ی نیروها سخن خود را با و"یاالله" شروع می‌کردند. 🦋اگر کسی جز این سخن را می گفت، بچه ها یا پاسخ او را نمی دادند❌ یا خود با اصطلاح‌ معروفی در جبهه‌ به سخنانشان ادامه می‌دادند. پشتِ در اتاق‌ها نیز نوشته بودند، «اول سلام، بعداً کلام» اگر کسی بدون صحبت می‌کرد، جوابِ او را نمی‌دادند و یا خودشان سلام می‌کردند و می گفتند: بفرمایید @sabkeshohada @sabkeshohada
وچگونه آب بخورم؟ هنگامی که تو در بین دو رود تشنه به شهادت رسیدی . . . . @sabkeshohada @sabkeshohada
شـهیــدمـحمــدحـسیــن‌حــدادیــان ❣شـهیــدے ڪه دراویــش گـنـابـادے او را در قـلــب تـهـران اربـااربـا ڪردن❣ 🎬قسمت 🥀🌹وارد معراج‌الشهدا شدیم.کنار تابوت محمدحسین زانو زدم.گفتم:مامان‌جان!!!برام عزیز بودی ولی خدا برام عزیزتره....جوون بودی ، رشید بودی ، فدای سر علی‌اکبر آقا اباعبدالله!! زهرا بیخ گوشم برای خودش زمزمه می‌کرد. 🦋 بنا نبود که آفت به باغ ما بزنند 🦋پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند دلم ریش شد.چقدر زهرا برای آینده‌ی محمدحسین دل بسته بود.خواهر نداشت.لحظه شماری می‌کرد ، محمدحسین ازدواج کنه که به همسرش بگه ، آبجی دست کشیدم روی صورتش نوازشش کردم.دستم خونی شد.جای تیرها روی دستم مونده‌بود.دست راستم رو بلند کردم به امام حسین(ع) گفتم: (آقاجان!!!همیشه دست خالی صداتون می‌کردم ولی امروز با خون محمدحسین میگم: ) حس مادرانه‌ام گفت: ببین بچه‌ات چطوریه؟؟؟اومدم پرچم روی بدن رو کنار بزنم .😭 @sabkeshohada @sabkeshohada