💢رفاقتشان بوی شهادت می داد
🔹زمانی که پیمان شهید شد هر وقت سجاد را می دیدم می گفت:خوش به سعادت پیمان، سه ماه بعد خودش هم شهید شد. شهید پیمان محمدظاهری از نیروهای شهر لالی در خوزستان نهم بهمن 93 در درگیری با اشرار به شهادت می رسد و شهید سجاد رشیدی پس از گذشت دو ماه سیزدهم فروردین 94 توسط اشرار به رگبار بسته می شود
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
مهم👇👌
نشر حد اکثریت لطفا👏👏👏👏👏👏
✅👌 لحظه تصویب طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» همراه با طنین انداز شدن شعار مرگ بر آمریکا در صحن مجلس
🔹 کلیات طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران در مجلس با ۲۵۱رای موافق تصویب شد.
.
سال 1306 در روستاي تازهآباد متولد شد و در هواي زلال آبادي و كنار اهالي زحمتكش و بيرياي آنجا رشد كرد. صبحها با صداي اذان بيدار ميشد، نمازش را ميخواند و به دنبال كشت و زرع ميرفت. كامل مردي بود كه انقلاب اسلامي پا گرفت و محمچشمه وصالد صالح با دل پاك و عشقي كه به خدا داشت، به نداي اسلامخواهي امام لبيك گفت و بلند شد.
از وقتي كه برادرم به زندان «توريور» منتقل شد، ديگر خبري از او نداشتيم. گاهي اقوام و فاميل به ديدارش ميرفتند. تا اينكه اوايل تيرماه 61، به ما خبر رسيد كه او را به همراه بقيهي اسرا، از توريور به طرف مرز بانه انتقال دادهاند. بعضي از همبندانش كه زنده ماندهاند، خاطراتي از شكنجههاي بين راهي برايمان تعريف كردهاند. بعد از انتقالشان به مرز، همهي ما در پرسوجو بوديم كه نشاني از آنها پيدا كنيم. تا اينكه يك روز، يكي از اقوام خبر شهادت او را به ما داد و گفت: برابر اعلام راديو دمكرات، محمد صالح را شهيد كردهاند.
سالهاي زيادي به دنبال مدفن برادرمان گشتيم، ولي چيزي دستگيرمان نشد. قريب به سيزده سال در آرزوي ديدن خاكش، خون دل خورديم، تا عاقبت فهميديم كه مشهد برادر عزيزمان، در دامنهي كوه «ههنگهژال» قرار دارد. البته در كنار شهيد ما، نُه دلاور ديگر هم آرميدهاند.
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
جنگل و سبزی و سرخی بهار و تابستانش، رطوبت و بوی نم همه #آرامش یا خلسهای از آرامش هدیه میدهند، اما وقتی با بوی #خون مخلوط شود هیچ حسی را منتقل نمیکند فقط و فقط #بغض را آزار دهنده تر و جنگل را غیر قابل تحمل میکند.😔
میرزا اسلحه به دست گرفت تا نترسیم از #روس و انگلیس یا هر اجنبی دیگری، جنگید تا دولت مرکزی چمباتمه نزند روی #اعتقاد و آرمان و هدف مردم، جنگید تا #ایران مثل تکه گوشت میان کفتار پیر و #روباه تقسیم نشود و ناموسش بوی ایرانی بدهد نه اجنبی...👌👌
میرزا بین #رشت و خلخال از سوز سرما سیاه شد و رفت اما وای به حال سگصفتان که پس از مرگش سر از تنش برداشتند تا پیشکش دولت و سفارت روس و #انگلیس کنند و جیبهایشان را پر😞
میرزا کشتهی #نفوذ است کسانی که عزت ماست محلیشان را بر گوشت گاو بلغاری ترجیح دادند.
فیه تامل....
نفوذیها هنوز بوی چرم گاو بلغاری میدهند، فقط کافیست شامه تیزی داشته باشید.
هنوز هم ترور میکنند تا کسی هوس ایستادن نکند.
به انتظار باید ایستاد، نشستن کار خوارج است.
✍نویسنده: محمدصادق زارع
به مناسبت سالروز شهادت #میرزا_کوچک_خان_جنگلی
♦️تاریخ تولد : ۱۲۵۷
♦️شهادت : ۱۱ آذر۱۳۰۰
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
وصیت نامه.mp3
8.63M
👤 وصیتنامهی شهید حجت الله رحیمی
#وصیتنامه_شهدا 4⃣
🎙 راوی: حسین خوشبخت
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
18.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾
دانشمند برجسته و ممتاز هستهئی و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخریزاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوتپیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کمنظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست.
(مقام معظم رهبری)
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
39.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کشف پیکر مطهر شهدا در جزیره مجنون جنوبی عراق همزمان با مراسم تدفین شهیدفخری زاده
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
مادر بزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی كه از دنیا رفتند، پس از چند روز با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملك برویم. با هماهنگی قبلی، روزی كه سردار هم در روستا حضور داشتند، عازم شدیم.
وقتی رسیدیم ایشان را دیدیم كه كنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه می خوانند. بعد از سلام و احوالپرسی به ما گفت من به منزل می روم شما هم فاتحه بخوانید و بیایید. بعد از قرائت فاتحه به منزل پدری ایشان رفتیم.
برایمان از جایگاه و حرمت مادر صحبت كرد و گفت: این مطلبی را كه می گویم جایی منتشر نكنید.
گفت: همیشه دلم می خواست كف پای مادرم را ببوسم ولی نمی دانم چرا این توفیق نصیبم نمی شد. آخرین بار قبل از مرگ مادرم كه این جا آمدم، بالاخره سعادت پیدا كردم و كف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فكر می كردم حتماً رفتنی ام كه خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد.
✨ سردار در حالی كه اشك جاری شده بر گونه هایش را پاك می كرد، گفت: نمی دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم
@sabkeshohada @SABKESHOHADA
#سربازحاجقاسم
✨واسه سرکشی به پایگاه شهید رفتم، شهیدحجت را ندیدم ولی صدای من را شنیده بود و مثل همیشه من را صدا کرد، دنبال صدا رفتم کنار ساختمان پایگاه که در حال ساخت بود ،با لباس نظامی سلاح به دوش داشت گچ به داخل ساختمان انتقال میداد،
💫گفتم حجت جان مگر کارگران بنا نیامده اند؟؟ گفت بله همشون هستند من هم دارم کمکشون میکنم.
گفتم خدا قوتت بده خب اینا پول میگیرن کار میکنن شما چی؟؟ گفت منم کمکشون میکنم تا هم روحیه بگیرن، بالاخره اینا دارن برا ما ساختمان میسازن گناه دارن خسته هستند...
✨با استاد بنا که صحبت کردم میگفت شهید روزها سهمیه غذاش رو به ما میده میگه من با نون خالی هم سیر میشم شما کار میکنید و خسته میشید.
💫بنا میگفت ما از اینکه دیگر بچه ها برای انجام کارها زیاد میان پیشش و خط میگیرن و میرن من تازه فهمیدیم فرمانده پایگاه هست وگرنه از خودش که سوال گرفتیم گفت من سربازم و جهت شستن ظرفها اومدم تو این پایگاه.
#شهید_حجت_باقری
@sabkeshohada @SABKESHOHADA
#سربازحاجقاسم
مادر بزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی كه از دنیا رفتند، پس از چند روز با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملك برویم. با هماهنگی قبلی، روزی كه سردار هم در روستا حضور داشتند، عازم شدیم.
وقتی رسیدیم ایشان را دیدیم كه كنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه می خوانند. بعد از سلام و احوالپرسی به ما گفت من به منزل می روم شما هم فاتحه بخوانید و بیایید. بعد از قرائت فاتحه به منزل پدری ایشان رفتیم.
برایمان از جایگاه و حرمت مادر صحبت كرد و گفت: این مطلبی را كه می گویم جایی منتشر نكنید.
گفت: همیشه دلم می خواست كف پای مادرم را ببوسم ولی نمی دانم چرا این توفیق نصیبم نمی شد. آخرین بار قبل از مرگ مادرم كه این جا آمدم، بالاخره سعادت پیدا كردم و كف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فكر می كردم حتماً رفتنی ام كه خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد.
✨ سردار در حالی كه اشك جاری شده بر گونه هایش را پاك می كرد، گفت: نمی دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم
@sabkeshohada @SABKESHOHADA
#سربازحاجقاسم