فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مثل شهدا باشیم
@SABKESHOHADA
تاثیرگذار باشیم مثل شهید محمودرضا بیضائی!!
سبک شهدا
می گویند شهادت کوچی است
با آهنگ پردامنه و سرشار از
موج، اوج، عروج... .
@SABKESHOHADA
🌹راه میرود
سرفہ میکند...
پلک میزند
سرفہ میکند...
تکیہ میدهد
سرفہ میکند...
ایستاده مرده است!
لحظہ اے
هزار بار
تکہ تکہ او
"شهید" میشود..
و این مبارزه ادامه دارد..
@SABKESHOHADA
سبک شهدا
@SABKESHOHADA
🌷امیر دریادار دوم #خلبان_شهید_صادق_ترویجی یکی از 48 هزار شهید والامقام و سرافراز ارتش جمهوری اسلامی ایران است که با اهدای خون خود شجره انقلاب را آبیاری کرده و تا آخرین نفس در خط ولایت فقیه حرکت کرد.
☘شهید عالی مقام در 9/1/63 در حین عملیات اسکورت رزمی در خلیج فارس توسط موشک دشمن بعثی مورد اصابت قرار گرفت و پیکر پاکش آذین آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس شد و به فیض عظیم شهادت نایل گردید.
@SABKESHOHADA
سبک شهدا
⚘﷽⚘
شخصیت متفاوت و خاصی داشت
گاهی #حاج_قاسم برای بازدید به منطقه می آمد
میگفتیم: مرتضی تو هم برو یک عکس با سردار بگیر!
می گفت: حالا وقت برای عکس گرفتن زیاد است
قصد ظاهرسازی نداشت
واقعا به این کارها علاقه ای نداشت ...‼ ️
حتی وقتی فرماندهان دیگر برای بررسی منطقه می امدند
به دلایل مختلف به قسمت های دیگر شهر می رفت...🚶♂
میگفتیم: تو به منطقه تسلط داری
بهتر است بمانی و راهنمایی کنی
می گفت: دوستان عراقی هستند...آن ها بهتر از من منطقه را می شناسند ✨
هیچ وقت این روحیاتش را درک نکردیم...
#شهیدمرتضی_حسین_پور🌹 #فرمانده_شهیدمحسن_حججی
@SABKESHOHADA
سبک شهدا
شیطان حکومت خویش را بر ضعف ها وترس ها وعادات ما بنا کرده است واگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری وضعف خویش رابا کمال خلیفه الهی جبران کنی،دیگر شیاطین را برتو تسلطی نیست. #شهید_آوینی
@SABKESHOHADA
پلنگ صورتی
شب عملیات بود .حاج اسماعیل حق گو به علی مسگری گفت:ببین تیربارچی چه ذکری میگه که اینطور استوار جلوی تیرو ترکش ایستاده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده .
نزدیک تیر باچی شد و دید داره با خودش زمزمه میکنه :دِرِن ، دِرِن ، دِرِن ،...(آهنگ پلنگ صورتی!)
معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که در مقابل دشمن این گونه ،شادمانه مرگ رو به بازی گرفته #طنز #خنده @sabkeshohada
همه برن سجده..!!!
شب سیزده رجب بود. حدود 2000 بسیجی لشگر ثارالله در نمازخانه لشگر جمع شده بودند.
بعد از نماز محمد حسین پشت تریبون رفت و گفت امشب شب بسیار عزیزی است و ذکری دارد که ثواب بسیار دارد و در حالت سجده باید گفته شود. تعجب کردم! همچین ذکری یادم نمی آمد! خلاصه تمام این جمعیت به سجده رفتند که محمد حسین این ذکر را بگوید و بقیه تکرار کند. هر چه صبر کردیم خبری نشد. کم کم بعضی از افراد سرشان را بلند کردند و در کمال ناباوری دیدند که پشت تریبون خالی است و او یک جمعیت 2000نفری را سر کار گذاشته است. #طنز #خنده @sabkeshohada
256 بفرستید
برای اینکه شناسایی نشیم تو مکالمات بی سیم برای هر چیزی یک کد رمز گذاشته بودیم.کد رمز آب هم 256 بود.من هم بی سیم چی بودم .چندین بار با بی سیم اعلام کردم که 256 بفرستید.اما خبری نشد .بازهم اعلام کردم برادرای تدارکات 256تموم شده برامون بفرستید ، اما خبری نمی شد .تشنگی و گرمای هوا امان بچه ها را بریده بود. من هم که کمی عصبانی شده بودم و متوجه نبودم بی سیم رو برداشتم و با عصبانیت گفتم مگه شما متوجه نیستیدبرادرا؟ میگم 256 بفرستید بچه ها از تشنگی مردند.تا اینو گفتم همه بچه ها زدند زیر خنده و گفتند با صفا کد رمز رو که لو دادی.اینجا بود که متوجه اشتباهم شدم و با بچه ها زدیم زیر خنده و همه تشنگی رو یادشون رفت. #طنز #خنده @sabkeshohada
نه به حضرت عباس علیه السلام
اسیر شده بود!
مأمور عراقی پرسید: اسمت چیه؟!
- عباس
اهل کجایی؟!
- بندر عباس
اسم پدرت چیه؟!
- بهش میگن حاج عباس!
کجا اسیر شدی؟!
- دشت عباس!
افسر عراقی که کم کم فهمیده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد
حرف بزند محکم به ساق پای او زد و گفت: دروغ می گویی!
او که خود را به مظلومیت زده بود گفت:
- نه به حضرت عباس (ع) !! #طنز #خنده @sabkeshohada
جشن پتو
قرار گداشته بودیم هرشب یکی از بچههای چادر رو توی «جشن پتو» بزنیم
یه روز گفتیم: ما چرا خودمون رو میزنیم؟
واسه همین قرار شد یکی بره بیرون و اولین کسی رو که دید بکشونه توی چادر. به همین خاطر یکی از بچهها رفت بیرون و بعد از مدتی با یه حاج اقا اومد داخل.
اول جاخوردیم. اما خوب دیگه کاریش نمیشد کرد. گفت: حاج آقا بچهها یه سوال دارن.
گفت: بفرمایید و ....
یه مدت گذشت داشتم از کنار یه چاد رد میشدم که یهو یکی صدام زد؛ تا به خودم اومدم، هفت هشتا حاج آقا ریختن سرم و یه جشن پتوی حسابی ...
#طنز #خنده @sabkeshohada
تکبیر
سال 61 پادگان 21 حضرت حمزه؛ آقای «فخر الدین حجازی» آمده بود منطقه برای دیدار دوستان.
طی سخنانی خطاب به بسیجیان و از روی ارادت و اخلاصی که داشتند، گفتند: «من بند کفش شما بسیجیان هستم.»
یکی از برادران نفهمیدم. خواب بود یا عبارت را درست متوجه نشد.
از آن ته مجلس با صدای بلند و رسا در تایید و پشتیبانی از این جمله تکبیر گفت. جمعیت هم با تمام توان الله اکبر گفتند و بند کفش بودن او را تایید کردند!😂 #طنز #خنده @sabkeshohada
شفاعت
خیلی شوخ و با روحیه بود. وقتی مثل بقیه دوستان به او التماس دعا میگفتیم یا از او تقاضای «شفاعت» میکردیم میگفت: مسئلهای نیست دو قطعه عکس سه در چهار و یک برگ فتوکپی شناسنامه بیاور ببینم برایت چکار میتوانم بکنم.😜
در ادامه هم توضیح میداد که حتماً گوشهایت پیدا باشد، عینک هم نزده باشی شناسنامه هم باید عکسدار باشد!👌😆
#طنز #خنده @sabkeshohada
سلامتی راننده
صدا به صدا نمیرسید. همه مهیای رفتن و پیوستن به برادران مستقر در خط بودند. راه طولانی، تعداد نیروها زیاد و هوا بسیار گرم بود. راننده خوش انصاف هم در کمال خونسردی آینه را میزان کرده و به سر و وضعش میرسید. بچهها پشت سر هم صلوات میفرستادند، برای سلامتی امام، بعضی مسئولین و فرمانده لشگر و ... اما باز هم ماشین راه نیفتاد.😐
بالاخره سر و صدای بعضی درآمد: «چرا معطلی برادر؟ لابد صلوات میخواهی. اینکه خجالت نداره. چیزی که زیاد است صلوات.»😝
سپس رو به جمع ادامه داد: «برای سلامتی بنده! گیر نکردن دنده، کمتر شدن خنده یک صلوات راننده پسند! بفرستید.»😂😂
#طنز #خنده @sabkeshohada
رفیق خوب ...
نمیگه این راه خوب رو برو!!
دست رفیقش رو میگیره
میگه بیا باهم بریم ....
رفیق شهید ♡اینجوریه
@SABKESHOHADA
رفیق شهید داری⁉️
@SABKESHOHADA
اگه نداری ،اینجا پیداش کن...😊
امامخمینی(ره):
در علم و تقوا کوشش کنید که علم به هیچ کس انحصار ندارد.علم مال همه است.تقوا مال همه است و کوشش برای رسیدن به"علم"و"تقوا"وظیفه همه ما و شماست . . . #وظیفه . . .
@SABKESHOHADA