🏷 سلسله جلسات تخصصی در حوزه #فقه_تربیت
🔹با موضوع:
▫️جایگاه فقه مرسوم و نسبت آن با فقه معارف
🔸با حضور:
▫️استاد معظم حجة الاسلام و المسلمین محمد تقی هادی زاده
📆 پنجشنبه ۱ آذر ماه | بعد از نماز ظهر
✅ حضور فضلای مدارس دیگر موجب افتخار ما می باشد.
"موسسه فقه تربیت مصباح الهدی"
@feghhe_tarbiat_mesbah
@Safaeiyeh
جلسه اول بررسی جایگاه اصول مرسوم در فقه معارف-استاد هادیزاده - 1 آذر 1403.mp3
22.97M
🎙 گزارش صوتی
🏷 سلسله جلسات تخصصی در حوزه #فقه_تربیت
▫️استاد معظم حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی #هادیزاده
📆 ۱ آذر ۱۴۰۳ (جلسه اول)
🔷 محورهای اصلی نشست "جایگاه اصول فقه مرسوم و نسبت آن با فقه معارف":
1⃣ تبیین جایگاه اصول فقه مرسوم در نظام دینی
2⃣ معرفی فقه معارف و گستره آن در حوزههای تربیتی، اجتماعی و سیاسی
3⃣ بررسی فاصله فقه موجود از نیازهای جامعه و تحلیل چرایی آن
4⃣ چالشهای آموزشی در فقه و اصول
#فقه_حکم
#فقه_معارف
#فقه_تربیت
@feghhe_tarbiat_mesbah
@Safaeiyeh
صفاییه
🎙 گزارش صوتی 🏷 سلسله جلسات تخصصی در حوزه #فقه_تربیت ▫️استاد معظم حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی #ه
🔷 محورهای اصلی نشست "جایگاه اصول فقه مرسوم و نسبت آن با فقه معارف":
1⃣ تبیین جایگاه اصول فقه مرسوم در نظام دینی
2⃣ معرفی فقه معارف و گستره آن در حوزههای تربیتی، اجتماعی و سیاسی
3⃣ بررسی فاصله فقه موجود از نیازهای جامعه و تحلیل چرایی آن
4⃣ چالشهای آموزشی در فقه و اصول
🔹 استاد هادیزاده با اشاره به نقش حیاتی فقه در هدایت جامعه، تأکید کردند که جامعه در عصر غیبت همچون یتیمی است که نیازمند علما و هدایتگران است. ایشان تصریح کردند که عالم باید جامعنگر باشد و با شناختی عمیق از علوم دینی، به نیازهای متنوع جامعه پاسخ دهد.
🎤برای دریافت فایل صوتی این نشست اینجا کلیک کنید.
🖼️ برای مشاهده گزارش تصویری این نشست اینجا را کلیک کنید.
#فقه_مرسوم
#فقه_معارف
#فقه_تربیت
"موسسه فقهتربیت مصباح الهدی"
@feghhe_tarbiat_mesbah
@Safaeiyeh
🏷 سلسله جلسات تخصصی در حوزه #فقه_تربیت
🔹با موضوع:
▫️بررسی جایگاه اصول فقه مرسوم در فقه معارف (نشست دوم)
🔸با حضور:
▫️استاد معظم حجتالاسلام والمسلمین محمد تقی هادی زاده
📆 پنجشنبه ۸ آذر ماه | بعد از نماز ظهر
✅ حضور فضلای مدارس دیگر موجب افتخار ماست.
"موسسه فقه تربیت مصباح الهدی"
@feghhe_tarbiat_mesbah
@Safaeiyeh
غنوی. ۱۵۰۹۱۴۰۳.mp3
31.74M
🔹تأملی در حیات و ممات ملتها
🎤استاد #امیرغنوی
حیات و ممات مردمِ:
🔸مدینه در زمان پیامبر اکرم
🔹مردم یمن، لبنان، عراق و سوریه در زمان معاصر
🔸 چگونه به وضعیت کنونی #سوریه 🇸🇾 نگاه کنیم ؟
🏴شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
📅 ۱۵ آذر ۱۴۰۳
#تحلیلتاریخی
کیفیت صوت در ابتدا کمی ضعیف است که بعد دقایقی بهبود مییابد.
@Safaeiyeh
📚معجزه عین.صاد
🖋️اثر جدید #سیدعبدالرضاهاشمیارسنجانی
🔆زندگی #علیصفاییحائری
پر است از آدم هایی که بعد به بنبست رسیدنها و نرسیدنها
در نهایت یأس و ناامیدی با مربی آشنا میشوند که با دم مسیحایی او حیاتی دوباره مییابند.
در این کتاب داستان زندگی شخصی مطرح میشود که بعد از مدتها سرگشتگی و تحیر
آن هم در حد جنون و بستری در بیمارستان روانی
اما آشنایی او با عین.صاد باعث میشود و...
#نشرشهیدکاظمی
@Safaeiyeh
غنوی- پیروزی.mp3
24.81M
🔳 مراسم شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
📍 موسسه انسان جاری مشهد
📅 ۱۲ آذر ۱۴۰۳
🎙 | استاد #امیرغنوی
🗓 | با موضوع: پیروزی و شکست
➖جلسه اول
🔹تحلیلی از شکست و پیروزی های این روزهای #جبههمقاومت
🔸زمینه های روانشناختی و جامعه شناختی پیروزی و شکست
🔹نقش معرفت دینی در بینش ما نسبت به پیروزی و شکست
@Safaeiyeh
غنوی56.mp3
21.26M
🔳 مراسم عزاداری شهادت حضرت صدیقه کبری(سلاماللهعلیها)
🎙 | استاد #امیرغنوی
📍 موسسه انسان جاری مشهد
🗒 | ۱۳ آذر ۱۴۰۳
🗓 | با موضوع: پیروزی و شکست
➖ جلسه دوم
🔸 صورت های مختلف اثر گذاری معرفت دینی در بینش ما نسبت به شکست و پیروزی
🔹 تطبیق این صورت ها بر حوادث و حکایات عینی
@Safaeiyeh
💠آثار تربیت وحیانی در حوزه شناخت
قسمت 1️⃣
◀️ چگونگی بررسی آثار تربیت وحیانی بر حوزه شناخت
اگر بخواهیم آثار تربیت وحیانی را در حوزه شناخت دنبال کنیم، یعنی ببینیم تربیتی که پیامبر خدا (ص) در بیابان مکه و مدینه محقق کرد، چه تأثیری در روش شناخت مردم، بینش کلان مردم و حوزه شهودشان گذاشت؛ آیا باید روش شناخت های موجود و فلسفههای موجود را بررسی کنیم و ببینیم پیامبر خدا و وحی که بر پیامبر نازل شده است، به این عرصهها و پرسشهایی که در این عرصهها جمع شده است، چه پاسخی میدهد یا باید به گونه دیگری عمل کنیم؟
🔼 راه صحیح بررسی آثار تربیت بر حوزه شناخت
اگر بخواهیم تأثیر تربیت وحیانی بر حوزه شناختی را بررسی کنیم، به جای اینکه مسائل تاریخی و مدون شده را ملاک و مبنا قرار دهیم، به جای اینکه مسائل شناخته شده و جمعآوری شده در #فلسفه را بررسی کنیم و ببینیم پیامبر خدا چگونه جواب داده است، یا به جای اینکه در حوزه #عرفان ببینیم آنها چه مسائلی داشتهاند و پیامبر خدا به مسائل چگونه جواب داده است، باید به سمت مشکلات و نیازها و پرسشهای برآمده از آنها برویم.
روش شناخت اسلامی، روشی نیست که همین مسائل شناخت موجود را بدون اینکه بخواهد پرسشها را تغییر دهد، جواب بدهد. فلسفه اسلامی، فلسفهای نیست که همین ساختار و همین موضوعات و همین مسائل را بخواهد با استناد به آیات و روایات جواب بدهد. اسلامی شدن روش شناخت، وحیانی شدن روش شناخت، وحیانی شدن فلسفه، وحیانی شدن عرفان، بیش از هر چیز وابسته به این است که شروع و ختمش اسلامی باشد، شروع و ختمش وحیانی باشد، شروع و ختمش برگردد به انسان و ساخت انسان.
پس اگر ما مسئلههایی را در تاریخ فکر فلسفی خودمان داریم، انتظارمان نباید این باشد که حالا وقتی میخواهیم آثار تربیت وحیانی را در حوزه فلسفه بررسی کنیم، ببینیم از روایاتی که از امام صادق (ع) یا امام باقر (ع) رسیده است، این مسئله چگونه پاسخ داده میشود.
پس چه باید بکنیم؟ باید برگردیم به این نکته که اساس فلسفه برای حل کدام مشکل و پاسخ به کدام نیاز شکل گرفته است و بعد ببینیم در نگاه وحیانی برای حل آن مشکل و پاسخ به آن نیاز، چه مسائلی مطرح میشود و بعد آن مسائل را جواب بدهیم. شاید راز تفاوت نگاه هستیشناسانه که در کلام اولیای خدا وجود دارد با آنچه ما در تاریخ فلسفه بشر میبینیم، همین نکته است که انبیای الهی در هیچ دورهای مهمان حتی سفره پرسشها و مسائل فیلسوفان و معرفتشناسان و اهل عرفان نشدهاند. حتی در پرسشها مهمان اینها نشدهاند. پس اگر میخواهیم آثار تربیت اسلامی را بر این حوزهها ببینیم، حتماً باید برگردیم به اینکه مشکل و نیاز چه بوده و بر اساس آن مشکل و نیاز، مسائلمان را بازطراحی کنیم. مسائل موجود را پالایش کنیم. مسائلی که جمعآوری شده در حوزههای مختلف، در حوزه شناخت، در حوزه فلسفه، در حوزه عرفان، در هر جای دیگری، باید اینها را پالایش کنیم.
▶️شاهدی بر مدعا
شما فکر میکنید چطور میشود که فلسفههای مختلفی شکل میگیرد؟ فلسفههای متفاوتی شکل میگیرد، نه متفاوت در حد اینکه چهار تا مسئلهشان تغییر کند، [درحالیکه]در ساختار مسائل مشترک است، یا متفاوت در این حد که پاسخهای متفاوتی در برابر پرسشهای مشترک قرار بگیرد، بلکه اساس تغییر پیدا میکند. منشأ چیست؟ منشأ این که فلسفههای مختلفی شکل میگیرد که از بنیاد با یکدیگر فاصله دارند، همین است که برمیگردند به مشکل. یا به تعبیر دیگر [فیلسوفان مبدع فلسفه جدید] در دورهای نفس میکشند که آن مشکلی که یک موقعی برایش فلسفه تلاش کرده بود، مشکل شان نیست. مشکل دیگری در حوزه فلسفه شکل گرفته است و لذا میبینید که فلسفه دیگری سامان میگیرد. یا حتی اگر آن مشکل همان مشکل بوده است، الان یک نوع نگاه دیگری تحقق پیدا کرده است که ما به جای اینکه با نگاه قبلی برویم، با نگاه جدید میرویم و فلسفه جدید شکل میگیرد. این یک پایه اساسی است. هر کس بخواهد نگاه وحیانی و تأثیرش را در حوزههای دیگر ببیند، حتماً باید به این توجه داشته باشد.
🔽 چرا نمیتوان بر پرسش های موجود تکیه کرد؟
حالا علتش چیست؟ علت اول این است که پرسشهایی که در دورههای مختلف جمع میشود، خودشان متأثر از یک تربیت دیگر هستند. پس اگر نبی مبعوث میشود که این بشر در ظلمت فرو رفته را نجات دهد، نمیتواند بر اساس آن پرسشهایی که متأثر از آن محدودیتها بوده، کار خود را شروع کند. طبیعتاً باید از جای دیگری شروع کند. پس یک علتش این است. اگر فلسفه یونان یا فلسفه ایران کاری میکند، تلاشی میکند، این پرسشها زاده یک نوع تربیت است که حالا این تربیت ممکن است یک حکیمی بالا سرش بوده، ممکن است هم فرهنگ و محیط و اینها یک تربیتی را اقتضا کرده و این پرسشها به وجود آمده است.
#استادهادیزاده
#فقهتربیت
قسمت دوم
@Safaeiyeh
💠آثار تربیت وحیانی در حوزه شناخت
قسمت2⃣
◀️ ضرورت شروع از پرسشها
پس نکته اول که ما نمیتوانیم بر اساس پرسشهای مدون موجود، تأثیر تربیت را بر فلسفه، عرفان و حوزههای دیگر بررسی کنیم. علتش این است که خود پرسشها متأثر از یک تربیت دیگر هستند. اگر شما میخواهید این تربیت از ریشه شروع شود و تأثیرگذاری اساسی باشد، باید از پرسشها شروع کنید و تغییر را ایجاد کنید. نکته دومی که باعث میشود ما به این بحث پرسشها توجه داشته باشیم و از خود این پرسشها شروع نکنیم، بلکه از مشکل و نیازها شروع کنیم، این است که پرسشها در هر دوره، فرهنگی و جغرافیایی که برآمده باشند، یک محدودیتی را با خود دارند. یعنی وقتی شما در یک ساختاری از پرسش قرار میگیرید و میخواهید آنها را جواب دهید، خود این پرسشها و ساختارشان شما را در یک چارچوب محدود میکند. حالا این حدودش چقدر است، بسته به آن فرهنگی دارد که این پرسشها از آن بیرون آمده است. اگر فرهنگ نگاه گستردهای داشته باشد، این هم گستردهتر است. اگر محدود باشد، این هم محدودتر است. پس این هم نکته مهمی است که هر مجموعه پرسش و ساختاری از پرسش، اگر بخواهید دنبال کنید، با یک سری محدودیتهایی همراه میشوید.
🔼 تطبیق بر یک نمونه
مثال بزنم به جایی که به کسی برنخورد. ما اگر بخواهیم علم منطق را بازنگری کنیم، اگر همین ساخت موجودش با مسائل موجودش و بدون برگشت به نیازها و مشکلاتی که از اساس داشتیم یا بدون برگشت به نیازها و مشکلاتی که امروزه داریم، بخواهیم بررسی کنیم، خیلی جای تغییر و تحول نخواهیم داشت، چون همین ساختار موجود را میخواهیم دنبال کنیم. اما اگر از مشکلات و نیازها شروع کنیم، از اول مشکل و نیاز چه بوده و آیا آن مشکل و نیاز همچنان برای بشر باقی است یا نه؟ امروز مشکل چه چهرهای دارد؟ اگر از اینجا شروع کنیم، طبیعتاً دایره تغییر و تحول میتواند باز باشد. این یک نمونه است که شما میتوانید تجربه کنید. ببینید اگر بخواهید بحث منطق را بنویسید، از کجا شروع میکنید؟ اینهایی که من به شما میگویم، همینطور از آن عبور نکنید که بگویید «خب بالاخره منطق که تدوین شده، یک تاریخی هم دارد، جای این حرفها را ندارد!» نه، یکی که خود این منطق هم جای این حرفها را دارد. همچنان که تا الان این بحثها در آن اتفاق افتاده است. شما یک مرحله منطق صوری دارید، بعد یک تغییری پیدا شده، منطق فازی مطرح شده، بعد شکلهای دیگری هم از منطق با تغییراتی گفتگو شده است. راه را نبندیم که این منطق همینطور باقی بماند و کاریش نشود کرد. بنشینید فکر کنید؛ اگر شما بخواهید مسائل حوزه تفکر را حل کنید یا به تعبیر دیگر مشکل اساسی که منطق اعلام میکند ـ مصونیت از خطای در فکر- را دنبال کنید، چیست؟ اگر بخواهید این را جواب دهید، از کجا شروع میکنید؟ آیا همین مسیر را میروید یا تغییراتی خواهید داشت؟ به این توجه کنید که چقدر فرق میکند شما به مسیر منطق موجود حرکت کنید یا از این شروع کنید که خطای فکر خود را کنترل کنید. حالا چه روشی، چه منطقی میتواند خطای فکر من را کنترل کند؟ و یک گام حتی قبل از این، آیا مشکل فکر فقط همین احتمال خطاست یا مشکلات دیگری هم دارد؟ آیا فقط همین مشکل بوده یا مشکلات دیگری هم دارد؟ و حالا این مشکل خطا، آیا فقط در مقام ارائه و انتقال به دیگران است یا در جریان ذهن و مقام تحقق در خودم هم همین مشکل وجود دارد؟ که آن مشکل در ذهن من دیگر این نیست، مشکل چیز دیگری ممکن است باشد.
پس ببینید وقتی از مشکل شروع کنید، دست شما باز میشود. ممکن است منطق متحولی را بیاورید. پس این هم نکته دوم که اگر میخواهیم آثار تربیت را در حوزههای مختلف بررسی کنیم، باید حواسمان باشد که از مشکلات و نیازها و پرسشهای برآمده از مشکلات و نیازها شروع کنیم.
▶️همه پرسشها را کنار نمیگذاریم!
این هم در آخر اشاره کنم که منظور این نیست که همه پرسشهای موجود را کنار بگذارید؛ نه! وقتی شما از مشکلات شروع میکنید، یک پایگاهی پیدا میکنید برای نقد و ارزیابی همین پرسشها. پرسشها را میآورید، نقد و ارزیابی میکنید. آنی که درست است میپذیرید، آن که درست نیست را کنار میگذارید.
🔽لزوم مطالعه تاریخ معرفت بشری
نکته سوم این که مطالعه تاریخ فلسفه و اندیشههای فلسفی، یا مطالعه تاریخ اندیشههایی که در حول معرفت بشری شکل گرفته است، یا مطالعه آنچه که در حوزه عرفان تحقق پیدا کرده است، همه اینها کمک میکند به اینکه شما مشکل را بهتر تشخیص دهید و مسائلتان را بهتر تبیین و تحلیل کنید. وقتی میگوییم بیاییم به مشکل نگاه کنیم، معنایش این نیست که از تاریخ فلسفه یا تاریخ معرفتشناسی چشمپوشی کنیم. نه، هر چقدر اینها جمعبندی شده در دستمان باشد، به ما کمک میکنند که مشکل خودمان را بهتر درک کنیم و راحتتر به مسئله تبدیل کنیم وبعد جریان پژوهشی خودمان را دنبال کنیم.
#استادهادیزاده
#فقهتربیت
قسمت اول
@Safaeiyeh