eitaa logo
شهـــــیدانــــــه🌷
2.7هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
16 فایل
⚘زندگینامه* خاطرات و وصیتنامه شهدا ⚘ "همسفرشویم با شهدا"
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷😭 شهیدی‌که‌اهلبیت‌براش‌ یک هفته‌عزادار بودند😭🌷 یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ...😞 همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه😒 و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن ☹️خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت💔 شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید👌 شبی که خبر شهادت رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه😐ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد گفت بغض گلومو فشار میداد😢 و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت😞یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد😭. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما😕شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست☺️ به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم علیه السلام هستن😭سلام دادم به آقا،آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن 😭گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده😭آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ 😭😭یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم 😞متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست😔 تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود 😭😭بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی 😔😭💔 ✅شادی روح پر فتوح جمیع شهدا صلوات :الله صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 👌انتشار آزاد با ذکر صلوات جهت سلامتی و فرج حضرت حجت علیه السلام 👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بسم رب الشهدا 💠 🌷🌷 بیست و پنجم تیر 1338، در روستای محمدآباد از توابع شهرستان خمین به دنیا آمد. پدرش سید حسین، کشاورز بود دوران کودکی باوجود فقر خانواده, برای یادگیری قران به مکتب رفته و گاهی پدرش او را به روستاهای مجاور می برده است. بعد از گرفتن دیپلم,دروس حوزوی را تا سطح سه در حوزه ‏علمیه فرا گرفت. سال 1361 ‏ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و نهم دی 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد.🥀 ❤️مادر شهيد مي‌گويد وقتي ماههاي آخر دوران بارداري را طي مي‌نمودم يك نوع غذا هوس كردم امكان فراهمش براي من نبود به علت فقر در روستا ; شب خوابيدم وقتي صبح بيدار شدم ظرفي از همان نوع غذا برايم مهيا شده بود و من بدون اينكه به كسي بگويم از آن غذا خوردم و بعد متوجه شدم مسئله تولد اين بچه يك مسئله عادي نيست...👌👌 ⭕️ ايشان در حد خودش به درجه‌اي رسيده بود كه بيشتر اختلافات را با وساطت حل مي‌نمود در كمك به مردم پيش قدم بود. شهيد حسيني به صله رحم اهميت مي‌دادند ودر برخوردهاي اجتماعي خيلي خوش برخورد بودند ✨شهيد حسيني در همه مراحل به حالت يقين رسيده بود و اين حالت يقين پيوسته او را دل كنده از دنيا كرده بود و يقين او باعث مي‌شد شبها بيدار شود و با خداي خود راز و نياز غيرعادي داشته باشد و روزهاي گرم او را به روزه وا مي‌داشت. يقين او به درجه‌اي رسيده بود كه دلش از دنيا پراكنده و آنچه در دنياست نزد او ناپسند گرديده بود. ✨یاد همه شهدا با ذکر صلوات✨ اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل فرجهم🌹🌹
🌹🕊🌹🕊🌹 🌷می گفت: «با فرماندهان سپاه رسیدم خدمت آیت الله بهاء الدینی. وقتی از مشکلات اداره ی امور جنگ گفتم آقا فرمودند ما توی ایران یک طبیب داریم که همه ی دردها رو شفا می ده. همه چیز رو از ایشون بخواین. این طبیب حضرت امام رضا علیه السلامه. چرا حاجتاتون رو از امام رضا (ع) نمی خواین؟ 🌷یک روز بعد این ملاقات رفتیم مشهد زیارت امام رضا (ع). وقتی وارد حرم شدم، یک حالی بهم دست داد. سرم رو گذاشتم روی ضریح مطهر و حسابی با آقا درد دل کردم. یاد جمله ی آیت الله بهاء الدینی افتادم. فکر کردم که از امام رضا (ع) چی بخوام، دیدم هیچ چیز ارزشمندتر و بالاتر از شهادت نیست؛ از آقا طلب شهادت کردم.» 🌷یک هفته بیشتر از این جریان نگذشته بود که دعای حسن مستجاب شد. امام رضا (ع) همان چیزی را بر آورده کرد که حسن خواسته بود؛ پیوستن به کاروان سرخ شهادت. 🌷"شهید حسن باقری"🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدی که گوشت بدنش را خوردند ... حضور در کردستان ایمانی‌قوی و دلی چون شیر را می طلبید ، در اردیبهشت سال ۱۳۵۹ و در جریان عملیات آزاد سازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله (ضد انقلاب) به اسـارت گرفته شـد. هـمان لباس با آرمِ سپاهی که پوشیده بود ، کفایت میکرد تا خونخواران کومله تا لحظهٔ شهـادت بلاهایی بر سرش بیـاورند که بـاور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است ❤️ شهید احمد وکیلی ناطق ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹♡♡شهـــید حسین محرابی♡♡: 🧕هر خانومی که چادر به سر کند و عفت ورزد و هر جوانی که وقت بخواند، به مولایم امام حسین علیه السلام سفارشش میکنم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا