eitaa logo
صالحی - ارتباط کاربران
1.4هزار دنبال‌کننده
782 عکس
272 ویدیو
290 فایل
﷽ 💫 طلبه ای ساده دروس خارج حوزه قم لیسانس نرم افزار ارشد مهندسیIT دکتری عرفان اسلامی ✅ اینجا نشر پژوهش‌ها، و پرسش وپاسخهای کاربران 📌خصوصی @mSalehi ✅ تدریس فعلی: 1. @Shia_erfan 2. @Sania_Ashar ✅ کانال اصلی بنده @Salehy 📲نرم‌افزارهای مفید @SalehiApps
مشاهده در ایتا
دانلود
۴٠ 💬 🔻 : سلام، چند سوال: ایا آدمی یا عارف می تواند به شهود اصل ذات خداوند سبحان برسد یا نه؟ مقام احدیت چیه از لحاظ عقلی و عرفانی و روایی هرسه ممنونم اگر توضیحی بفرمایید. 🔸پاسخ‌ صوتی: 👌«پیرامون مقام احدیت» 👇 🌐 eitaa.com/salehi786/545
پاسخ۴٠ - مقام احدیت .mp3
7.63M
۴٠ 👆 🔸 پیرامون مقام احدیت 🔻متن روایات مورد اشاره👇 🌐 eitaa.com/salehy/1238 eitaa.com/salehi786/544 :سؤال
بسم الله 🔶موضوعی بسیار مهم در کشف صحیح نظریات 👇 🔻مقاله« از دیدگاه علامه طباطبایی» 🔶سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه قم 🔻در اولین همایش بین المللی «اندیشه های علامه طباطبایی در تفسیر المیزان»👇 🔻حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی محققان در مورد علامه طباطبایی را دانست وگفت: 🔶ایشان این تحلیل از ارزشمندی عدالت را در سطح مطرح می کند یعنی بشر فارغ از هر دین و مذهب و رتبه از کمال روحی، در سطح نازل شعور اجتماعی به این درک می رسد.   🔶او اینگونه سخنان خود را آغاز کرد: 🔻بحث در باب «عدالت» غیر از «عدالت اجتماعی» است ممکن است برخی صاحبنظران در مورد «عدالت اجتماعی» تحقیقی ارائه نکرده باشند اما در مورد «عدالت» بحثهایی کرده باشند. حتی در مکاتب فلسفی و سیاسی نقطه نظراتی داریم که به ارزشمندی و فضیلت «عدالت» باورمندند اما به «عدالت اجتماعی» باورمند نیستند مانند لیبرالهای کلاسیک یا اختیارگرایان معاصر. 🔻اما نکته دوم این است که به چه نحوی علامه طباطبایی را یک نظریه پرداز عدالت بدانیم. در مورد نظریه پردازی عدالت دو تفسیر داریم؛ در تفسیر مضیّق اگر صاحبنظری در مورد عدالت اجتماعی، اصول عدالت، نحوه تحقق عدالت اجتماعی و شاخص های عدالت و فضایل اجتماعی و عدالت در حوزه های مختلف زندگی نظریه پردازی جامعی ارائه کرده باشد، نظریه پرداز عدالت نام می گیرد. 🔻در تفسیر موسّع از نظریه پردازی عدالت، هر متفکری که در بخشهایی از حوزه عدالت پژوهی سخن گفته باشد، نظریه پرداز عدالت شمرده می شود ولو به صورت جامع و گسترده در حوزه عدالت سخن نگفته باشد. 🔻علامه طباطبایی نظریه پرداز عدالت در تفسیر موسّع است چون ایشان در چهار محور حوزه عدالت از قبیل مفهوم عدالت، تعریف عدالت اجتماعی، ضرورت عدالت و منشا ارزشمندی عدالت هم در المیزان و هم در اصول فلسفه و روش رئالیسم بحث کرده است. 🔻علامه طباطبایی راجع به کلان پروژه های عدالت بحثی نکرده است، مثلا راجع به معیارها و شاخصهای عدالت اجتماعی و نسبت بین فضیلت و عدالت بحث نکرده است یعنی مانند هر متفکر دیگری بخشهایی را مغفول گذاشته و بخشهایی را بحث کرده است. برخی از بحثهای علامه طباطبایی در حوزه عدالت اعتراضاتی را برانگیخته و سبب مناقشاتی حتی در بین شاگردان ایشان از جمله مرحوم شهید مطهری شده است که این دیدگاه را مورد نقد قرار داده است. 🔻علامه طباطبایی [در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم] در باب اینکه ضرورت عدالت و منشا اذعان و تصدیق ما به ارزشمندی عدالت چیست [در سطح اولیه از شعور اجتماعی] نظر خاصی دارند به این صورت که نظر ما به ضرورت عدالت و ارزشمندی عدالت را به «استخدام گری انسان» بر می گرداند؛ پس انسان به طور طبیعی به دنبال سود خود از دیگران است و برای رسیدن به سود خود، سود دیگران را می خواهد. یعنی انسان به این شعور میرسد که اگر میخواهم به نیازهای خود دست پیدا کنم پس باید اجازه دهم دیگران هم به سود خود برسند. 🔻در این نظریه، انسان از «اعتبار استخدام» به «اعتبار اجتماع» می رسد و از «سود خود» به «عدل اجتماع» می رسد. اینجا «حسنِ عدالت» و «قبحِ ظلم» را «اعتبار» می کند. با این بیان علامه حسن عدالت و قبح ظلم امری اعتباری می شود. 🔻پیوند زدن عدالت به اعتباریات و استخدام گری انسان از نظر مشهور سه مورد مناقشه برانگیز دارد؛ ✨ اول اینکه انسان دیگر «مدنیُ الطبع» نمیشود بلکه «مدنی بالاضطرار» می شود. ✨ثانیا دیگر عدالت، فضیلت نیست، بلکه اضطرار اجتماعی است. ✨سوم آنکه دیگر عدالت فضیلت و ارزش فی نفسه نمی شود، بلکه ارزش ابزاری پیدا می کند، یعنی عدالت ارزشمند است چون ابزاری برای رسیدن به سود است. 🔻به اعتقاد بنده این تصور از نظریه عدالت علامه و مترتب کردن این سه تالی فاسد، صحیح نیست، البته نه به این معنا که علامه این حرفها را نزده، بلکه تمام سخن علامه در رابطه با عدالت و فضیلت عدالت این حرفها نیست، و اینها فقط سطحی از نظر علامه در رابطه با عدالت است؛ نظیر تصور غلطی که عده زیادی کردند که مرحوم علامه در مقاله اعتباریات آنچه که در تحلیل اعتبار «باید و خوب» میکند راجع به همه ی بایدها و خوبهاست، در حالیکه اینگونه نیست، بلکه تحلیل علامه در مقاله اعتباریات راجع به باید و خوبی است که هر فاعلِ فعل ارادی قبل از انجام فعل ارادی خود انجام میدهد. 🔻مرور در مطالب علامه در جاهای مختلف به ویژه در «تفسیر المیزان» نشان می دهد که ایشان این تحلیل از ارزشمندی عدالت را در سطح شعور اجتماعی مطرح می کند، یعنی بشر فارغ از هر دین و مذهب و رتبه از کمال روحی، در سطح نازل شعور اجتماعی به این درک می رسد. 🔻چون علامه تصریح می کند که انسان در سطح شعور اجتماعی دسترسی به اخلاق فاضله ندارد. ( ادامه👇)
🔻در جای دیگر مرحوم علامه تصریح می کند که توحید و عدل و قسط از امور فطری است. 🔻ایشان در جای دیگر برای عقل عملی بشر که حسن و قبح را درک می کند قائل است : 1⃣ یک سطح از عقل عملی که در همه انسانها است و عقلِ عملیِ منبعث از احساسات انسان است. این سطح از عقل عملی که منبعث از احساسات شهواتی و غضب انسان است همان سطح عقل عملی است که به این سطح از عدل می رسد. ✨یعنی «عدل اعتباری اجتماعی» عدلی است که آن سطح عدلهای عملی انسان که طبق شعورهای اجتماعی شکل گرفته و بر اساس احساسات شهوی و غضبی است به آن ناطق است. 2⃣ مرحوم علامه همچنین سطح ای از عقل عملی مطرح می کند که منبعث از نفس ناطقه قدسیه انسان است. این عقل عملی البته در افراد بسیاری بالقوه است. از قضا مرحوم علامه تصریح می کند که کار کمک به فعلیت بخشیدن این حکمت و عقل عملی است. ✨یعنی در همه انسانها استعداد عقل عملیِ منبعث از نفس ناطقه قدسیه وجود دارد که فضائل اخلاقی منسوب به آن است. 🔻لذا من اشکالات سه گانه مذکور در بالا را متوجه علامه نمی دانم بلکه ایشان در سطح شعور اجتماعی و مرتبه عقل عملی است این تحلیل را می کند، اما فضیلت عدالت نه به مثابه ابزار برای تمشیت امور اجتماعی، بلکه به عنوان فضیلت اخلاقی چیزی است که به آن رسیده است. 🔶 🔻منبع متن سخنرانی در همایش :  http://allametabatabaei.ir/articles/99/98250/ http://hanat.iki.ac.ir/node/543 🔶 @Salehi786
۴١ 💬 🔻 : پیرامون بیان علامه طباطبایی ذیل آیات «كُلٌّ يعمل على شاكِلَتِه» و «كما بَدَأنا أوّل خلقٍ نُعيده» و «کما بَدَأَکم تعودون» و ارتباط این شاکله و بدأ و عودِ اعمال خوب و بد با اختیار انسان: 🔻بیان علامه: قد قال تعالى :{کما بَدَأَکم تعودون * فَریقاً هَدى‌ و فَریقاً حَقَّ عليهمُ الضَّلالة}، فبیّن أنّ الفریقین یعودان على ما کانا علیه قبل النزول و الهبوط، و تبیّن به أنّ أصحاب الشقاء یعیشون و یحیون بعد العود عیشا فی صورة البوار، و حیاة فی صورة الموت. قال سبحانه:{ثُمَّ لا یموتُ فیها و لا یحیى‌}. و أنّ أصحاب السعادة یعودون إلى ما کانوا علیه من الحیاة الطیّبة. قال تعالى: {فَلَنُحيِيَنَّهُ حياةً طيبة}. و هم الذین یؤجرون بأعمالهم الناشئة عن ذواتهم السعیدة، و یزیدهم اللّه من فضله {لِيَجْزِيَهُمُ اللّهُ أحسن ما عملوا و يزيدهم من فضله و الله يرزق من يشاء بغير حساب}. (الإنسان والعقیدة، ص28) 🔸پاسخ‌ صوتی ۴١: 👌«پیرامون کما بدأکم تعودون - نزول و صعود حیات اعمال - حذف عنصر زمان - معنای اختیار در حالِ حاضر و عالمِ حضور (حاکم بر زمان، نه محکوم در زمان)» 👇 🌐 eitaa.com/salehi786/549
پاسخ۴١_کما_بدأکم_تعودون_نزول_و_صعود_حیات_اعمال_حذف_عنصر_زمان_معنای.mp3
6.8M
۴١ 👆 🔸پیرامون بیان علامه طباطبایی ذیل آیات «كُلٌّ يعمل على شاكِلَتِه» و «كما بَدَأنا أوّل خلقٍ نُعيده» و «کما بَدَأَکم تعودون» و ارتباط این شاکله و بدأ و عودِ اعمال خوب و بد با اختیار انسان 🔻 نزول و صعود حیاتِ اعمال 🔻 حذف عنصر زمان 🔻 معنای اختیار در حالِ حاضر و عالمِ حضور (حاکم بر زمان، نه محکوم در زمان) eitaa.com/salehi786/548 :سؤال
🔸«مطلق» یعنی آنکه فقط «هست»👌 ⭕️ هر انسانی در خواب، «خودش، خودش» است، در بیداری هم «خودش، خودش» است. هیچ کس نمی تواند از «خودش» فرار کند. 🔻انسان در خواب می تواند از «تن» خود فرار کند، اما از «خودش» نمی تواند فرار کند چون «خودش» هستی اوست و هیچ کس از «هستی خود» نمی تواند فرار کند. و این مطلب مهمی است که انسان بداند فقط «هست». 🔻نمی گوییم خدا چیست؟ چون خدا فقط «هست» و هر هستی جلوه ای از هستی اوست. او چیستی ندارد و لذا قرآن فرمود: «لَیسَ کَمِثلِهِ شَیء» او شبیه هیچ چیز نیست. چون فقط «هست»! خدا شکل ندارد، همان طور که «منِ» انسان بی شکل است. 🔻حقیقت «نفس» همان «هستی» آن است و این «هستی» چنان است که کسی نمی تواند از آن فرار کند. 🔻حتی اگر کسی به خودش شک کند و بپرسد: «من چه کسی هستم؟» آن سوال کننده همان «من» اوست. همانی که از روی شک می گوید «راستی من چه کسی هستم؟»، یا می گوید «من شک دارم که مَن، مَن هستم!» در جواب می گوییم تو همانی هستی که می گویی «من شک دارم که مَن، مَن هستم». 🔻[یعنی] حتی همان وقتی که می خواهد به خودش شک کند، خودش را اثبات کرده است. چون خودش «فقط هست» «خودش، خودش» است. ✅ کتاب «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» 🔸 @Salehy
بسم الله 🔸 *نکته ای مهم، برای خانم‌های مؤمنه در انجام ختوم و اذکار، در مدت ایام عذر شرعی (عادت ماهانه)* 🔸 🔸در مدت ختم صلوات و ختوم ذکرها و ختم خواندن قرآن و... اگر عذر شرعی هم برای خانم پیش آمد اشکالی ندارد، مانند قبل با وضو (و با پاک کردن لباس و تعویض پنبه)، دستورالعمل ختم را انجام دهد. البته در این مدت عادت خود کلمات آیات را مستقیماً با دست لمس نکند. ✨ *فتوای همه مراجع* : 🔻توضيح المسائل مراجع، مسئله ۴۷۶: "خواندن دعا و قرآن (غیر آیات سجده دار) در ايام عادت، اشكال ندارد، و *مستحب است* زن حائض *در وقت نماز* ، خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و *وضو بگيرد* و *در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود* . 🔸کما اینکه در حدیث صحیحه آمده است: قال الصادق (علیه السلام) : *يَنْبَغِي لِلْحَائِضِ أَنْ تَتَوَضَّأَ عِنْدَ وَقْتِ كُلِّ صَلَاةٍ ثُمَّ تَسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةَ وَ تَذْكُرَ اللَّهَ مِقْدَارَ مَا كَانَتْ تُصَلِّي* . 🔻امام صادق (علیه السلام) فرمودند: شایسته آن است که زن حائض، در وقت هر نماز، *وضو بگیرد* و رو به قبله بنشیند و *به هر اندازه اى که نماز او طول می‌کشیده، ذکر خدا بگوید*. [بحارالأنوار، ج۲ ص۳۴۵؛ کافی ج۳ ص۱۰۱] 🔸 🔸اهمیت استحباب مؤکد در این روایت چنان است که حتی برخی فقها (البته خیلی کم) از امر در این روایت استظهار بر امر وجوب را برداشت نموده و ذکر گفتن در وقت نماز بر زن حائض را به مقدار وقت نمازش، با وضو و رو به قبله، واجب می دانند. مثلا مرحوم آیت الله محمد صادقی تهرانی (صاحب تفسیر الفرقان) در مسأله ١٧١ رساله عملیه شان می‌نویسند: 🔻 " *در اوقات نمازهای روزانه واجب است زن حائض وضو بگیرد، و در وقت نماز، رو به قبله، به اندازه‌ی نماز ذکر بگوید*. و چون این وضو طهارتی است ظاهری و تشبُّهی است به وضوی درست، بنابر این (در این وضوی در ایام حیض) مانیکور و لاک ناخن ظاهراً مانع از آن نیست. (رساله نوین، آیت الله صادقی تهرانی، ص١۰١) 🔸 🔸همچنین در اهمیت بیان این روایت و اقل برداشت در جواز و بلکه توصیه بر ذکر در ایام عادت زنان، *با استنباط از مناط این روایت* ، حتی در برخی دستورات چله نمازهای مستحبی، مانند دستورالعمل نماز استغفار (که ٢ رکعت است و هر رکعت ٧۵ استغفار دارد، بمانند نماز جعفر)، فقیهان برجسته ای مانند مرحوم آیت الله نصرالله شاه آبادی در متنی که برای دستورالعمل نماز استغفار داشتند نوشته اند: 🔻 " *ایامی که خانم‌ها عذر شرعی دارند، تطهیر نموده، و رو به قبله نشسته، و ١۵٠ مرتبه ذکر استغفار را تکرار نمایند* ". (کتاب حدیث نصر، ص٢٠٧. همچنین در برگه چاپی دفتر آیت الله نصر الله شاه آبادی، در بیانات ایشان در رابطه با کیفیت نماز استغفار) t.me/NasrollahShahAbadi/1363 🔻 حدیث نماز استغفار: 💫بحارالانوار ج ۸۸ ص۳۵۴ حدیث۱۸ : - الْمَکَارِمُ الاخلاق، صَلَاةُ الِاسْتِغْفَارِ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ قَالَ: إِذَا رَأَیْتَ فِی مَعَاشِکَ ضِیقاً وَ فِی أَمْرِکَ الْتِیَاثاً فَأَنْزِلْ حَاجَتَکَ بِاللَّهِ تَعَالَی وَ جَلَّ وَ لَا تَدَعْ صَلَاةَ الِاسْتِغْفَارِ وَ هِیَ رَکْعَتَانِ تَفْتَتِحُ الصَّلَاهُ وَ تَقْرَأُ الْحَمْدَ وَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ مَرَّةً وَاحِدَةً فِی کُلِّ رَکْعَةٍ، ثُمَّ تَقُولُ بَعْدَ الْقِرَاءَةِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، ثُمَّ تَرْکَعُ فَتَقْرَأُهَا عَشْراً عَلَی هَيْئَةِ صَلَاةِ جَعْفَرٍ یُصْلِحُ اللَّهُ لَکَ شَأْنَکَ کُلَّهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ. [مکارم الأخلاق ص ۳۷۸]. 🔸 @Salehy @Salehi786
بسم الله 🔸بحث «حقیقت قرآن جمال امام زمان (علیه السلام)» 🔈 صوت جلسه اول👇 eitaa.com/nezam_andishe/301 🔈صوت جلسه دوم👇 eitaa.com/nezam_andishe/302 🔈صوت جلسه سوم👇 eitaa.com/nezam_andishe/303 🔈صوت جلسه چهارم👇 eitaa.com/nezam_andishe/304 🔈صوت جلسه پنجم👇 eitaa.com/nezam_andishe/305 📋 فایل pdf و word فیش متنی👇 eitaa.com/nezam_andishe/299 pdf eitaa.com/nezam_andishe/300 word
۴٢ 💬 🔻 : سلام خدمت استاد عزیز ... استاد رابطه مشیت الهى و خواست انسان چگونه است ؟؟ اگر همه کارها به خواست و اراده خداوند انجام میشود پس اراده و افعال انسان چه جایگاهی در این نظام دارد؟؟ پس کسانی که کارهای زشت و ناشایست انجام میدهند رفتارشان چه ارتباطی با اراده خداوند دارد؟؟ 🔸پاسخ‌ صوتی ۴۲: 👌«رابطه اختیار انسان با مشیت الهی» 👇 🌐 eitaa.com/salehi786/556
پاسخ۴٢_رابطه_اختیار_انسان_با_مشیت_الهی_.mp3
7.26M
۴۲ 👆 🔸رابطه اختیار انسان با مشیت الهی 🔻اختیار انسان، ظهور اراده و مشیت الهی است، پس هم واقعیست، چون «ظهور "اراده خدا"» است و اراده خدا واقعیت محض است، و هم مستقل نیست و عین ربط و وابسته به خزینه اراده الهیست، باز هم چون «"ظهور" اراده خدا» است و چیزی از خودش نیست. 🔻مانند تصویر آینه، که دو خصوصیت دارد واقعی و وابسته است، تصویر آینه هم واقعیت دارد و پوچ و کذب و دروغ نیست (که اختیار نباشد و جبر شود)، و هم عین اتصال و وابسته به صاحب جمال است و آنی از او جدا نیست (که مستقل از خدا و تفویض شود)، بلکه «امرٌ بین الأمرين» که نه جبر و نه تفویض، نه غیرواقعی و دروغ است و نه واقعیتی مستقل و جدا، بلکه اساساً «واقعیتش عین اتصال و وابستگی به خدا هست» که واقعی شده است. ⚡قاتِلوهُم يُعَذِّبهُمُ اللَّهُ بِأَيديكُم (توبه، ١٤) ⚡فَلَم تَقتُلوهُم وَلٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم، وَ ما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلٰكِنَّ اللَّهَ رَمىٰ وَلِيُبلِيَ المُؤمِنينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ (انفال، ١٧) eitaa.com/salehi786/555 :سؤال
بسم الله 🔸 اخلاص عمل، با فنای انانیت انسان، موجب ظهور نور خدای سبحان (ظهور نور اراده خدا در اختیار انسان بجهت تبعیت انسان از نظام تشریع الهی) 🔴 آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) : 🔻انسان به عنوان مرآت تامّ، آیت صِرف و نشانه‌ی محض خداوند سبحان، می تواند به مقامی بار یابد که ذات اقدس اله، همه‌ی شئون علمی و عملی او را از عالی ترین مرحله‌ی علمی تا نازل ترین مرتبه‌ی عملی، به خود اسناد دهد. 🔻ا گر خدا کاری را قبول کند، به خودش نسبت می دهد. چون در حقیقت، کار، خدایی می گردد. لذا جمله‌ی «تقبّل الله منکم» که به صورت دعا به یکدیگر می گوییم، در حقیقت بدین معناست که کار شما خدایی گردد. 🔻اگر مؤمنین رفتند و خالصانه جنگیدند و خدا کار آنها را قبول کرد، دیگر مال خودش می داند و به خودش اسناد می دهد. چنان که در جریان جنگ بدر، به جنگجویان میدان نبرد فرمود: این قدرت من بود که در شما ظهور کرد و دست من بود که از آستین شما بیرون آمد: «فَلَم تَقتُلوهُم وَلٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم، وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلٰكِنَّ اللَّهَ رَمىٰ» (انفال، ١٧)، یعنی شما آنها را نکشتید، بلکه خداوند آنان را کشت و تو ای پیامبر، تیر را رها نکردی، بلکه خداوند رها کرد. 🔻روشن است که این مطلب اختصاص به جنگ و قتال ندارد بلکه هر کاری این چنین است و جنگ و مبارزه فقط به عنوان نمونه ذکر شده است. بنابراین، اگر خدا کاری را قبول کند، به خودش نسبت می دهد. 🌐{حماسه و عرفان، صفحه ٨٢ و ٨٣} 🔸 @Salehy @Salehi786