✨﷽✨
💚 امام زمان یار فهمیده میخواد 💚
✍️حاج آقا ماندگاری: چکار کنیم شخصیت ما برای امام زمان مان مورد قبول باشد؟ آنهایی که مےخواهند شخصیتشان برای امام زمان(عج) و خدای امام زمان مورد قبول باشد باید سه عامل را در وجود خودشان تقویت کنند
اولی این است فهمشان را بالا ببرند. بفهمند عالم چه خبر است. آنهایی که اهل بیت و قیامت و دین و... را فراموش کرده اند فهمیده ها نیستند. دوربین های خدا را نفهمیم فهمیده نیستیم. درس اخلاق میخوای؟ آیت الله بهجت: «اَلَم یَعلَم بِانَّ اللهَ یَری» آیا نمیداند خدا دارد نگاهش میکند؟ شخصی به شخصی گفت بیا برویم گناه بکنیم. گفت باشه. یه جایی بریم گناه بکنیم کسی نبینه، بلندش کرد گفت بریم یه جایی من سراغ دارم که هیچکس نمیبینه، از این کوچه به اون کوچه از این خیابون به اون خیابون از این خلوت به اون خلوت، رسیدند به جایی ک احد الناسی اونا را نمیدید، گفت بیا مشغول گناه بشیم، گفت یکی داره میبینه! گفت کیه؟ گفت خدا داره میبینه!
میتونی چشمای خدا را هم ببندی؟! خب کسی که این ها را نفهمد، کجا به درد امام زمانش میخورد؟اینارا نفهمیم هر چقدر هم مدرک و سواد داشته باشیم، نزد امام زمانمان، نفهمیـم!! ما را انتخابمون نمیکنند!!
💥امام زمان یار نفهم نمیخواد
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________________
•♡ @profile_313 ♡•
🔨نجار پیری بود که می خواست بازنشسته شود. او به کار فرمایش گفت که می خواهد ساختن خانه را رها کند و از زندگی بی دغدغه در کنار همسر و خانواده اش لذت ببرد. ،
کار فرما از اینکه دید کارگر خوبش می خواهد کار را ترک کند، ناراحت شد. او از نجار پیرخواست که به عنوان آخرین کار، تنها یک خانه دیگر بسازد. نجار پیر قبول کرد، اما کاملا مشخص بود که دلش به این کار راضی نیست. او برای ساختن این خانه، از مصالح بسیار نا مرغوبی استفاده کرد و با بی حوصلگی، به ساختن خانه ادامه داد. ،
وقتی کار به پایان رسید، کارفرما برای وارسی خانه آمد. او کلید خانه را به نجار داد و گفت: این خانه متعلق به توست. این هدیه ای است از طرف من برای تو. ،
🏡نجار یکه خورد. مایه تاسف بود! اگر می دانست که خانه ای برای خودش می سازد. حتما کارش را به گونه ای دیگر انجام می داد...
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
✨﷽✨
⚜️حکایتهای پندآموز⚜️
‼️قرآن یا پول‼️
مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد. و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است.
👈اول از نگهبان شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد.
👈بعداً از کشاورزی که پیش او کار میکرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا مال را انتخاب میکنم.
👈بعد از آن سوال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.
👈 و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری.
پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است*
قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: *به زودی این مرد غنی را وارث میشود* پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.
📚حکایتهای معنوی
↶【به ما بپیوندید 】↷
______________________
•♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
🔺🔺🔺🔺🔺
🏵 چربی شکم را یک شبه آب کنید
فقط با این دستورات آسان🔰🔰
♨️چربیسوزی شکم فقط با خوردن😱👇
http://eitaa.com/joinchat/3046506517Cb8e7999136
💢 چربیسوزی پهلو به روش سنتی👇
http://eitaa.com/joinchat/3046506517Cb8e7999136
✨﷽✨
✨ فریاد رسی صلوات در قبـر✨
✍شبلی نقل نموده است :
من همسایه ای داشتم که وفات نمود . او را خواب دیدم .از او پرسیدم : خدا با تو چه کرد ؟گفت : ای شیخ ! هول های بزرگ دیدم ، و رنج های عظیم کشیدم . از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر ، زبان من از کار باز ماند. با خود می گفتم : واویلاه ، این عقوبت از کجا به من رسید ؟ آخر ، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند.
ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد ، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم ، از آن شخص پرسیدم : تو کیستی خدا تو را رحمت کند – که من را از این غصه خلاصی دادی ؟
گفت : من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادی آفریده شده ام ، و مامورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم.
📚 آثار و برکات صلوات صفحه 131
↶【به ما بپیوندید 】↷
_________________
•♡ @profile_313 ♡•
هدایت شده از 💎تبلیغات گسترده الماس💎
❌‼️ اطلاعیه مهم ‼️❌
عزیزانی که لینک کانال #فخــرالسمــا رو میخواستید😍
ست های خـــاص بهاریش دلبـــره 😊
انواع #روســـری #دامـــن #ســـاق
مقنعـــــه های #اداری
جا نمونین لینک برداشته میشه👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2635464705C40e9520553
http://eitaa.com/joinchat/2635464705C40e9520553
⛔️ ظرفیت محدود ⛔️
هدایت شده از 🍁 تبلیغات موقت🍁
#معما😍
اگر اتوبوسی را با 43 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر را سوار کنید و سرانجام بعد از 14 ساعت به تهران برسید حالا نام راننده اتوبوس چیست؟
❌پاسخ در لینک زیر❌👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/906494002C18af4f9d92
روزی روزگاری شیطان به فکر سفر افتاد. با خود عهد کرد تازمانی که انسانی نیابد که بتواند او را به حیرت وا دارد، از این سفر بر نگردد. نیم دو جین روح را در خورجین ریخت. نان جویی بر داشت و به راه افتاد.رفت و رفت و رفت. هزاران فرسنگ راه رفت تا اینکه تردید در دلش
جوانه بست که شاید تصمیم غلطی گرفته باشد.در هیچ کدام از جاده های دنیا به هیچ بنده ای که .توجه او را جلب
کند ویا حتی کنجکاوی او را بر انگیزد، بر نخورد. دیگر داشت خسته می شد. تصمیم گرفت به مکان مقدسی سر بزند؛ ولی حتی آنجا هم،که همیشه مبارزه ای ریشه دار از زمانهای دور، علیه او جریان
داشت، هیچ چیز نتوانست حیرت زده اش کند. دلسرد و نا امید وافسرده در سایه درختی ایستاده بود که رهگذری گرما زده باکیفی بر دوش کنار او ایستاد. کمی که استراحت کرد خواست به
رفتنش ادامه دهد. مرد قبل از اینکه به راه خود ادامه دهد، به اوگفت:"تو شیطان هستی!"ابلیس حیرت زده پرسید:"از کجا فهمیدی؟!"" از روی تجربه ام گفتم. ببین من فروشنده دوره گردم. خیلی سفرمی کنم و مردم را خوب می شناسم . در نتیجه در همین ده دقیقه
ای که اینجا هستیم، تو را شنا ختم. چون:مثل کنه به من نچسبیدی، پس مزاحم یا گدا نیستی !
از آب و هوا شکایت نکردی، پس احمق نیستی !
به من حمله نکردی، پس راهزن نیستی !
به من حتی سلام نکردی، پس شخص محترمی نیستی !
از من نپرسیدی داخل کیفم چه دارم، پس فضول هم نیستی !
حالا که نه مزاحمی، نه احمق، نه راهزن، نه محترم، نه فضول پس
آدمیزاد نیستی ! هیچ کس نیستی ! پس خود شیطانی !"
شیطان با شنیدن این حرفها کلاه ازسر برداشت و کله اش را خاراند.
مرد با دست به پاها یش زد و گفت:"خوبه! تازه، شاخ هم که داری!"
•♡ @profile_313 ♡•
•♡ @profile_313 ♡•
✅ دارندگی و برازندگی
✍️امام علی علیه السلام: هرگاه خداوند، نعمت زیادی به کسی بدهد، وظیفهی او در برآوردن نیازهای مردم نیز سنگین میشود. پس هر کسی که بار نیازهای مردم را به دوش نکشد و از آنچه خداوند به او داده، مردم را بهرهمند نکند، بیتردید نعمت خداوند را در معرض نابودی قرار داده است.
📚مستدرکعوالم العلوم،ج ۲۳، ص۲۵۷
•♡ @profile_313 ♡•
✨﷽✨
#تلنگر
تاحالا دندونپزشکی رفتین؟؟؟
اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه تون،بعد اون مته رو میگیره دستش...
بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه...
چرا نمیزنین تو گوشش؟
چرا داد و هوار نمی کنید؟
این همه درد رو تحمل کردید،این همه سوزن و آمپول و مته و انبر و ...
خوب اعتراض کنید بهش!
چرا اعتراض نمی کنید؟
تازه کلی هم ازش تشکر میکنیم و میخوایم بیایم بیرون میگیم:آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش؟!
نمی خوای خدا رو اندازه یه"دندونپزشک" قبول داشته باشی...؟؟
به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبود میشه،میدونیم یه حکمتی داره،خوب خدا هم حکیمه...
اصلا قبلا هم به دکتر می گفتند حکیم...
یعنی کارهای او از روی حکمت است.
وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد،ازش تشکر کنیم،بگیم نوبت بعدی کی هستش؟
رنج بعدی؟
به من بگو مدرک خدا رو قبول نداری؟؟؟
حتی قد یه"دندون پزشک"؟؟؟
یادت نره اون خیــلی وقته خداست...
↶【به ما بپیوندید 】↷
_________________
•♡ @profile_313 ♡•