5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨
اصلا ؛
بدون حسین...
#تپش ،
تو~
قلب ما ♥️
واسه چی؟!
~🌱[ @Sangare_Eshghe ]
🌿
شهید شدن #دل میخواهد
دلی که آنقدر قوی باشد...
و بتواند بریده شود
از همه #تعلقات ؛
دلی که آرام لِه شود زیر پایت ،
وشهدا #دلدارِ_بی_دل بودند...
@Sangare_Eshghe
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|..🍃😭..|
#ڪلیپڪوتاه🎥
رفقاامساݪڪربلانمیریم...💔
امسالحرمامامحسینوندیدیم...(":
چیڪارڪردیممگہ؟🥀
ازماحرمتاگرفتے؟!
﴿جآنمادرتزهرا؏راهحرمتوبازڪن﴾
↯
@Sangare_Eshghe🍃
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
|..🍃😭..| #ڪلیپڪوتاه🎥 رفقاامساݪڪربلانمیریم...💔 امسالحرمامامحسینوندیدیم...(": چیڪارڪردیممگہ؟
بیچارهاونڪہحرمراندیدھ...
بیچارهتراونڪہدیدڪربݪاتو...💔🥀
••💕♥️🌱••
#بیو 🦋
اَللّـہـمَـ الرْزُقْنـ♡ـے هَـمـاݩ ڪِہ میدانـ♡ــے...🌱♥️
°|• @Sangare_Eshghe •|°
⭕️بـخونیدواقعــاااخوبــہ......ديـداردانشجوے مشروب خور باآيت اللہ بهـجتــــ(رهـ) و لبخند امــام زمــان(عج)⭕️
دانشجوبود...
دنبال عشق و حال،
خیلے مقید نبود،
یعنے اهـل خیلے ڪارهـا هـم بود،تو یخچال خونہ ش مشروب هـم میتونستے پیدا ڪنی....
از طرف دانشگاہ اردو بردنشون قم...قرار شد با مرحوم آیت اللہ بهـجت(رهـ)هـم دیدار داشتہ باشن..از این بہ بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف ڪنهـ...
وقتے رسیدیم پیش آقاے بهـجت...بچہ هـا تڪ تڪ ورود میڪردن و سلام میگفتن،آقاے بهـجت هـم بہ هـمہ سلامے میگفت و تعارف میڪرد ڪہ وارد بشن...
من چندبار خواستم سلام بگم...منتظر بودم آقاے بهـجت بہ من نگاهـے بڪنن...اما اصلا صورتشون رو بہ سمت من برنمیگردوندن...
درحالیڪہ بقیہ رو خیلے تحویل میگرفتن...
یہ لحظہ تو دلم گفتم:
""حمید،میگن این آقا از دل آدما هـم میتونہ خبر داشتہ باشهـ...تو با چہ رویے انتظار دارے تحویلت بگیرهـ...!!!
تو ڪہ خودت میدونے چقدر گند زدی...!!!
""خلاصہ خیلے اون لحظہ تو فڪرفرو رفتم...
تصمیم جدے گرفتم ڪہ دور خیلے چیزا خط بڪشم،وقتے برگشتیم هـمہ شیشہ هـاے مشروب رو شڪستم،ڪارامو سروسامون دادم،تغییر ڪردم،
مدتے گذشت،یڪماہ بود ڪہ روے تصمیمے ڪہ گرفتہ بودم محڪم واستادم،از بچہ هـا شنیدم ڪہ یہ عدہ از بچہ هـاے دانشگاہ دوبارہ میخوان برن قم،
چون تازہ رفتہ بودم با هـزار منت و التماس قبول ڪردن ڪہ اسم من رو هـم بنویسن،اما بہ هـرحال قبول ڪردن...
اینبار ڪہ رسیدیم خدمت آقاے بهـجت،من دم در سرم رو پایین انداختہ بودم،
اون دفعہ ایشون صورتش رو بہ سمتم نگرفتہ بود،تو حال خودم بودم ڪہ دیدم بچہ هـا صدام میڪنن>>
""حمید..حمید...حاج آقا باشماست""
نگاہ ڪردم دیدم آقاے بهـجت بہ من اشارہ میڪنن ڪہ بیا جلوتر...
آهـستہ در گوشم گفتن...:
"""یڪماهـہ ڪہ امام زمانت رو خوشحال ڪردی..."""
((این داستان رو آیت اللہ احدے نقل ڪردند..
ترڪ هـرگناهـ= نشاندن لبخند بر لبان نازنین حضرت مهـدے علیہ السلام...
ترڪ هـرگناهـ== برداشتن یڪ قدم در مسیر ظهـور
@Sangare_Eshghe
💡|| بعضی ها
سـطح فکـرشـان پاییـن↓اسـت
و کـلاس بــالا↑
میگذارند برای یاری خوبیها!🌱
حاضرند امام😇 را یاری بدهند
اما سفیر امام را همراهی🦋 نمی کنند!
به این ها باید گفت:
😔متاسفانه مسلم که تنها🕯 شود،
خود امام دیگر اصلا به کوفه نمی رسد!❌
ڪربلا🥀 اتفاق میافتد و...
👈🏻حواسمان به نائب مهدےفاطمه🌹 باشد!
@Sangare_Eshghe
صاحب این عکس را میشناسید🤔⁉️
میدانید شهیدخرازی به وی لقب گردان تک نفره را داده است⁉️
صدام برای سرش جایزه گذاشته بود‼️
عجب روحیه اے❗️👌تیر به گوشش خورده و میخندد😳✌️
ایشون برترین تک تیرانداز جهان*شهید عبدالرسول زرین*هستن🙂💚
@Sangare_Eshghe